سوره قریش
مکی است و دارای (۴) آیه است.
وجه تسمیه: این سوره بدان سبب «قریش» نامیده شد که خداوند أدر آن از نعمتهای خود بر قریش یادآوری کرده است. و سوره «ایلاف» نیز نامیده میشود.
﴿لِإِيلَٰفِ قُرَيۡشٍ١﴾
«برای الفت دادن قریش» الفت دادن قریش قبیله پیامبر صاین بود که چون در دوران جاهلیت به سفرهای تجارتی میرفتند، در راه مورد غارت و هجوم قبایل دیگر قرار نمیگرفتند زیرا اعراب میگفتند: قریش اهل خانه خدای ﻷ هستند و باید حرمت آنها را نگاه داشت. لذا خدای ﻷ به قریش دستور داد تا بهسبب الفت و ایمنیای که در دو سفر تجارتی زمستانی و تابستانی خود از آن برخوردارند، خداوندأرا شکر بگزارند زیرا او هردو سفر را مورد الفت آنان قرار داد و برایشان آسان گردانید.
قریش، نام مجموعه قبایلی از نسل نضر بن کنانه است که از صیغه تصغیر «قرش» برگرفته شده زیرا قرش حیوان بزرگ جثهای از آبزیان است که به کشتیها حملهور میشود. قبیله قریش را از آن روی به حیوان قرش تشبیه کردند که آن حیوان، جانداران آبزی دیگر را میخورد در حالی که خود از دریده شدن مصون و بردیگران چیره است و کسی بر آن غالب شده نمیتواند. ولی ابوحیان میگوید: «وجه نامگذاری قریش به این نام این است که تقریش به معنای تجمع است و قریش بعد از آنکه پراکنده بودند، جمع شدند و قصیبنکلاب آنان را در حرم جمع کرد».
﴿إِۦلَٰفِهِمۡ رِحۡلَةَ ٱلشِّتَآءِ وَٱلصَّيۡفِ٢﴾
«الفتشان هنگام سفر زمستان و تابستان» سفر زمستانی قریش به سوی یمن بود زیرا سرزمین یمن گرمسیر است و سفر تابستانی آنان به سوی شام؛ زیرا شام سرزمینی است سردسیر. شایان ذکر است که قریش در مکه به وسیله تجارت زندگی میگذراندند پس اگر این دو کوچ تجارتی نمیبود، امکان اقامت در مکه برایشان وجود نداشت و اگر مجاورتشان در کنار خانه کعبه وسیله تأمین امنیتشان نمیشد، آنان قادر به انجام هیچگونه کار و فعالیتی نبودند.
محمد بن اسحاق تصریح میکند که این سوره به ماقبل خود متعلق است زیرا معنی در نزد وی این است: ما برای الفت دادن قریش و حفظ اجتماع ایمن و مطمئنشان در شهر مکه و الفتشان در سفرهایشان، فیل را از مکه بازداشته و اصحاب فیل را نابود کردیم.
﴿فَلۡيَعۡبُدُواْ رَبَّ هَٰذَا ٱلۡبَيۡتِ٣﴾
«پس باید پروردگار این خانه را عبادت کنند» یعنی: اگر قریش حق تعالی را بهخاطر سایر نعمتهایش به یگانگی پرستش نکردند، باید او را به خاطر این نعمت مخصوص که ذکر شد، پرستش کنند. اعلام این حقیقت به قریش از سوی خدای سبحان که او پروردگار خانه کعبه است، در واقع اعلام بیزاری وی از بتان است زیرا قریش بتان را پرستش میکردند لذا حق تعالی آنان را متوجه این حقیقت گردانید که به وسیله این خانه که پروردگار آن لاشریک است، بر سایر اعراب شرف و برتری پیدا کردهاند پس باید از کفران نعمت بپرهیزند و شرک نیاورند. امام رازی /میگوید: «بدانکه نعمت دادن بر دو قسم است؛ یکی: با دفع نمودن ضرر و دیگری با جلب نمودن منفعت؛ و از آنجا که دفع ضرر از جلب منفعت مهمتر و مقدمتر است، بدین جهت خداوند أنعمت دفع ضرر را در سوره فیل و نعمت جلب منفعت بهسویشان را در این سوره ذکر کرد و با توجه دادنشان به ایندو نعمت عظیم، آنان را به عبادت خویش فرمان داد تا این عبودیت، شکری در برابر این نعمتها باشد.
﴿ٱلَّذِيٓ أَطۡعَمَهُم مِّن جُوعٖ وَءَامَنَهُم مِّنۡ خَوۡفِۢ٤﴾
«همان که در گرسنگی غذایشان داد» یعنی: حق تعالی قریش را به سبب آن دو سفر غذا داد و آنان را از گرسنگی شدیدی که در آن به سر میبردند، رهانید «و از بیم و ترس ایمنشان گردانید» زیرا در آن زمان اعراب یکدیگر را غارت کرده و بهاسارت میگرفتند اما قریش به سبب مجاورت خانه خدا أاز این حملات و غارتگریها ایمن بودند چنان که حق تعالی آنان را از ترس هجوم سپاه حبشه و لشکر فیل نیز ایمن گردانید پس باید به شکر این همه نعمت، فقط او را به عبادت یگانه گردانند و بجز او، بتان را شریک و همتا قرار نداده و به پرستش نگیرند. ابن کثیر میگوید: «بدین جهت است که هرکس به این فرمان الهی لبیک گفت، ایمنی دنیا و آخرت هردو برایش جمع شد و هرکس این فرمان حق تعالی را عصیان کرد، هردو امنیت از وی سلب گردید چنان که آیات (۱۱۲ ـ ۱۱۳) از سوره نحل بر این معنی ناظر است». در حدیث شریف به روایت اسماء بنتیزیدبنسکن انصاری لآمده است که رسول خدا صسوره: ﴿لِإِيلَٰفِ قُرَيۡشٍ١﴾را تلاوت نموده سپس فرمودند: «ای گروه قریش! وای بر شما! پروردگار این خانهای را عبادت کنید که شما را از گرسنگی اطعام و از ترس و هراس ایمن گردانید».