سوره کوثر
مکی است و دارای (۳) آیه است.
این سوره به قول مشهور و قول جمهور مفسران، مکی است. اما حسن، عکرمه و قتاده گفتهاند که سوره کوثر مدنی است و رأی ابنکثیر نیز همین است.
وجه تسمیه: این سوره بدان جهت «کوثر» نام گرفت که با آیه: ﴿إِنَّآ أَعۡطَيۡنَٰكَ ٱلۡكَوۡثَرَ١﴾[الکوثر: ۱] افتتاح شده است. تفسیر «کوثر» در حدیث شریف ذیل به روایت انس بن مالک سچنین بیان شده است: «رسول خدا صبه خواب سبکی فرو رفته بودند سپس تبسمکنان سرشان را از خواب برداشتند و خطاب به اصحاب گفتند: آیا میدانید که دلیل تبسمم چه بود؟ یا اصحاب از ایشان دلیل تبسمشان را پرسیدند. فرمودند: همینک بر من سورهای نازل شد. سپس به تلاوت آن پرداختند تا سوره را ختم نمودند. سپس از اصحاب خود پرسیدند: آیا میدانید که کوثر چیست؟ اصحاب گفتند: خدا أو رسولش داناترند. فرمودند: کوثر نهری است که خدای ﻷ در بهشت به من عطا کرده است و بر آن خیری است بسیار، امتم در روز قیامت بر آن وارد میشوند و ظروف آن به شماره ستارگان است پس بندهای از آن ربوده میشود و من میگویم: پروردگارا! آخر او از امت من است. اما به من میگویند: تو نمیدانی که آنان بعد از تو چه پدید آوردند؟».
ابنابی حاتم از سدی در بیان سبب نزول این سوره روایت کردهاست که گفت: قریش به کسی که پسرانش میمرد، میگفتند: فلان بی سرانجام و بلاعقب است! پس چون قاسم، یا ابراهیم فرزند رسول خدا صدرگذشت، عاصی بن وائل گفت: «بتر محمد: محمد بلاعقب گردید». سپس این سوره در رد سخنشان نازل گردید. و در بیان سبب نزول آن روایات دیگری نیز نقل شده است اما مفاد همه آنها ایناست که مشرکان رسول اکرم صو پیروانشان را ضعیف و حقیر میشمردند و به مرگ اولاد ذکورشان ـ قاسم در مکه و ابراهیم در مدینه ـ خوشحال بوده و ازدرگیر شدن مؤمنان با حوادث سخت یا محنتبار شادمانی میکردند پس این سوره نازل شد تا اعلام کند که رسول خدا صنیرومند و پیروز و پیروانشان غالب اند ومرگ فرزندان به هیچ وجه از شأن ایشان کم نمیکند و این دشمنان پیامبر صاند که در نهایت بلا عقب میباشند زیرا از آنان هیچ نام و آوازه نیکی باقی نمیماند.
﴿إِنَّآ أَعۡطَيۡنَٰكَ ٱلۡكَوۡثَرَ١﴾
«همانا ما به تو کوثر عطا کردیم» کوثر ـ چنانکه بیان شد ـ نهری در بهشت است که خدای ﻷ آن را به مثابه کرامت و گرامیداشتی برای پیامبر خویش صو امتشان قرار داده است. کوثر در لغت: خیری است که در منتهای بسیاری و فراوانی قرار داشته باشد بنابراین، این کلمه شامل هر خیری میشود که به رسول اکرم صعنایت گردیده است، اعم از حوض کوثر و دیگر خیرها وبرکتها. بهقولی: کوثر قرآن است. به قولی دیگر: کوثر، کثرت اصحاب و امت آن حضرت صاست. در حدیث شریف آمدهاست: «کوثر نهری در بهشت است که هردو لبه آن از طلا و بستر آن در و یا قوت است، خاک آن پاکیزهتر و خشبوتر از مشک و آب آن شیرینتر از عسل و سپیدتر از برف است». یا کوثر حوض رسول اکرم صدر موقف محشر است چنانکه در حدیث متقدم به روایت انس سگذشت. شایان ذکر است که این دو قول، صحیحترین اقوال در این رابطه میباشد بنابراین، کوثر هم نهری است در بهشت، هم حوضی است که امت آن حضرت صدر روز قیامت بر آن وارد میشوند و هم خیری است که به آن حضرت صعنایت شده است که این معنی، همه اقوال فوق را در بر میگیرد.
﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ٢﴾
«پس برای پروردگارت نماز بگزار» یعنی: ای پیامبر ص! چنانکه به تو در دنیا و آخرت خیر بسیار دادهایم پس به شکرانه این نعمتها خالصانه برای ما بر نمازهای فرض خویش مداومت کن «و قربانی کن» برای رضای ما و بهنام ما، نه مانند بتپرستان که برای غیر ما قربانی میکنند. و کسانی از مشرکان بودند که برای غیر خداوند أنماز گزارده و برای غیر وی قربانی میکردند لذا خداوند أبه پیامبرش فرمان داد که نماز و قربانیاش باید خالصانه برای وی باشد. قتاده، عطاء و عکرمه میگویند: مراد از ﴿وَٱنۡحَرۡ﴾ادای نماز عید اضحی و ذبح قربانی در آن است. اما ابنکثیر میگوید: «صحیح آن است که مراد از نحر، ذبح حیوانات هدیه و قربانی در حج و مناسک میباشد». ابنکثیر در این باره حدیثی را نیز نقل کرده است.
﴿إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ ٱلۡأَبۡتَرُ٣﴾
«بیگمان دشمنت خود ابتر است» یعنی: بدون شک، این دشمن توست که از هردو خیر دنیا و آخرت بریده، بلاعقب و بیسرانجام است. یا این دشمن توست که از وی بعد از مرگش نام و آوازه نیکی باقی نمیماند. چنانکه گفتیم؛ در جاهلیت به کسی از مردان که فرزند مذکری نداشت، ابتر میگفتند. حسن بصری /میگوید: «مراد مشرکان از ابتر بودن پیامبر صاین بود که ایشان قبل از آنکه به هدف نهایی خود برسند، در نیمه راه دعوت ناکام میمانند اما خداوند أدر اینجا روشن ساخت که این دشمنان پیامبر صاند که ناکام و بی نام و نشان میمانند». امام رازی /میگوید: «این سوره مانند تتمهای برای سورههای ماقبلش و همچون اصل و پایهای برای سورههای ما بعدش میباشد».