سوره زلزله
مدنی است و دارای (۸) آیه است.
وجه تسمیه: این سوره بهسبب افتتاح با خبر دادن از رخداد زلزله سخت پیشاپیش روز قیامت، «زلزله» یا «زلزال» نامیده شد. و این سوره مدنی است. اما ابنکثیر گفته است که این سوره مکی است.
سبب نزول سوره «زلزال» این بود که کفار از روز قیامت و حساب بسیار سؤال میکردند و میگفتند: ﴿أَيَّانَ يَوۡمُ ٱلۡقِيَٰمَةِ٦﴾[القیامة: ۶]. «روز قیامت چه وقت است؟» و مانند این از سؤالات دیگر در این مورد... پس خداوند أدر این سوره از نشانههای قیامت برایشان سخن گفت نه از وقت آن تا بدانند که علم قیامت فقط نزد اوست و هیچ راهی بهسوی تعیین وقت آن برای آنان وجود ندارد.
فضیلت آن: در باره فضیلت این سوره احادیثی آمده است از آن جمله حدیث شریف ذیل به روایت انس بن مالک ساست که رسول خدا صبه مردی از یاران خود فرمودند: «ای فلان! آیا ازدواج کردهای؟ گفت: یا رسولالله! به خدا سوگند که من چیزی ندارم تا با آن ازدواج کنم!! فرمودند: آیا ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١﴾[الإخلاص: ۱] همراه تو نیست؟ گفت: چرا، هست. فرمودند: این سوره ثلث (یکسوم) قرآن است. فرمودند: آیا ﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ١﴾[النصر: ۱] همراه تو نیست؟ گفت: چرا، هست. فرمودند: این سوره ربع (یک چهارم) قرآن است. فرمودند: آیا ﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ١﴾[الکافرون: ۱] همراه تو نیست؟ گفت: چرا، هست. فرمودند: این سوره نیز ربع (یک چهارم) قرآن است. فرمودند: آیا﴿إِذَا زُلۡزِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ﴾[الزلزلة: ۱]. همراه تو نیست؟ گفت: چرا، هست. فرمودند: این سوره نیز ربع (یک چهارم) قرآن است؛ پس ازدواج کن».
﴿إِذَا زُلۡزِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ زِلۡزَالَهَا١﴾
«آنگاه که زمین به لرزش شدید خود» که سختتر از آن زلزلهای نیست «لرزانیده شود» پس چنان بلرزد و به تکان آید که همهچیز بر روی آن درهم شکسته و خرد شود. اشاره این آیه کریمه به زلزله زمین در پایان کار جهان و به هم خوردن نظم کیهانی در هنگامه قیام قیامت است. چنان که حق تعالی در جای دیگری میفرماید: ﴿زَلۡزَلَةَ ٱلسَّاعَةِ شَيۡءٌ عَظِيمٞ١﴾[الحج: ۱]. «زلزله قیامت بس سهمگین است».
﴿وَأَخۡرَجَتِ ٱلۡأَرۡضُ أَثۡقَالَهَا٢﴾
«و زمین بارهای سنگین خود را» یعنی: آنچه را که در شکم آن از مردگان، گنجها، دفینهها و اعمالی است که بر روی آن انجام شده است «برون افگند» در حدیث شریف به روایت مسلم و ترمذی از ابوهریره سآمده است که رسول خدا صفرمودند: «تلقي الأرض أفلاذ كبدها أمثال الاسطوان من الذهب والفضة فيجيء القاتل فيقول: في هذا قتلت، و يجيء القاطع فيقول: في هذا قطعت رحمي ويجيء السارق فيقول: في هذا قطعت يدي، ثم يدعونه فلا يأخذون منه شيئا». «زمین پارههای جگر خود را بسان ستونهایی از طلا و نقره برون میافگند پس قاتل میآید و میگوید: در راه این (طلا و نقره) آدم کشتم. از هم گسلنده رحم میآید و میگوید: بهخاطر این، پیوند رحم خود را قطع کردم. دزد میآید و میگوید: دست من در راه این، قطع شده است سپس همه آنها آن طلا و نقره را فرو میگذارند و چیزی از آن نمیگیرند». شایان ذکر است که زمین مردگان را در نفخه دوم برون میافگند.
﴿وَقَالَ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا لَهَا٣﴾
«و انسان گوید: زمین را چه شده است؟» یعنی: چون این هنگامه بزرگ و این دهشت سهمگین انسآنها را در چنبره خویش فرومیگیرد و غافلگیرشان میکند، در آن هنگام هر فردی از افراد انسان میگوید: «برای چه زمین به جنبش درآمد وبارهای گران خود را به بیرون افگند؟». به قولی: مراد از انسان، انسان کافر به روز رستاخیز است زیرا مؤمن میداند که بر سر زمین چه میآید.
﴿يَوۡمَئِذٖ تُحَدِّثُ أَخۡبَارَهَا٤﴾
«آن روز است که زمین خبرهای خود را بازگوید» یعنی: زمین خبرهای اعمالی راکه بر روی آن از خیر و شر انجام شده است بازمیگوید زیرا خدای سبحان در آن روز زمین را بهنطق میآورد تا بر بندگان گواهی دهد. و این نظر جمهور مفسران است. در حدیث شریف به روایت ابوهریره سآمده است: «رسول خدا صاین آیه را خواندند و آنگاه فرمودند: آیا میدانید که اخبار زمین چیست؟ اصحاب گفتند: خدا أو رسولش داناترند. فرمودند: اخبار آن این است که بر هر بنده و بر هر کنیزی (یعنی بر هر مرد و زنی) گواهی میدهد از آنچه که بر پشت آن عملکرده است، بدین نحو که میگوید: او فلان و فلان روز بر روی من چنین و چنان کرد. پس این است اخبار آن». اما طبری میگوید: «سخن گفتن زمین از باب تمثیل است و مراد این است که زمین به زبان حال سخن میگوید، نه به زبان قال».
﴿بِأَنَّ رَبَّكَ أَوۡحَىٰ لَهَا٥﴾
«به سبب آنکه پروردگارت به او وحی کرده است» یعنی: زمین اخبار خود را به وحی خداوند أباز میگوید زیرا خداوند أبه او فرمان میدهد که سخن بگو و گواهی بده. وحی: الهام به شیوه پنهانی است چنان که گفته میشود: «أوحي له وإليه و وحي له و إليه». «یعنی با او پنهانی سخن گفت و به سویش الهام کرد».
﴿يَوۡمَئِذٖ يَصۡدُرُ ٱلنَّاسُ أَشۡتَاتٗا لِّيُرَوۡاْ أَعۡمَٰلَهُمۡ٦﴾
«آن روز مردم بر احوال پراکنده برآیند» یعنی: مردم در روز قیامت بر احوال مختلف و پراکندهای از گورهای خود بهسوی موقف حساب بیرون میآیند؛ برخی از آنان ایمن و مطمئنند و برخی ترسناک، برخی به رنگ اهل بهشتاند که رنگ سپید است و برخی بهرنگ اهل دوزخ که رنگ سیاه است، برخی به سمت راست باز میگردند و برخی به سمت چپ چنان که در ادیان و اعمال خویش نیز متفرقاند. اما ابنکثیر در تفسیر آن میگوید: «مردم از موقف حساب گروهگروه بازمیگردند». یعنی: در حالی که به انواع و اصناف مختلفی تقسیم شدهاند، از شقی گرفته تا سعید و از بهشتی تا دوزخی. آری! بازمیگردند: «تا اعمالشان بهآنان نشان داده شود» یعنی: تا خداوند أاعمالشان را به آنان ارائه نماید و بگوید: اینک این شما و این هم اعمالتان. یا معنی این است: تا خداوند أجزا و نتیجه اعمالشان را به آنان نشان دهد.
﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ٧﴾
«پس هر کس» در دنیا «همسنگ ذرهای از عمل خیر عمل کرده باشد، آن را» در روز قیامت در نامه اعمال خویش «میبیند» و بدان شادمان و مسرور میشود. یا آن عمل را بعینه میبیند که بر وی عرضه شدهاست.
﴿وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ٨﴾
«و» همچنین «هر کس» در دنیا «همسنگ ذرهای از عمل شر عمل کرده باشد، آنرا میبیند» در روز قیامت. پس این دیدن، او را ناخوش، ناراحت و بیقرار میگرداند اما گاهی هم خداوند أبر او میآمرزد. ذره: عبارت از گرد و غباری است که در شعاع خورشید دیده میشود. در حدیث شریف آمده است: «هیچ کس نیست مگر اینکه خود را در روز قیامت ملامت میکند زیرا اگر نیکوکار باشد، با خود میگوید: چرا بر نیکوکاری خود نیفزودم؟ و اگر غیر از این باشد هم میگوید: چرا از گناهان دست نکشیدم؟» و این امر در هنگام مشاهده ثواب و عقاب است. ابن مسعود سمیگوید: «آیه ﴿فَمَن يَعۡمَلۡ﴾محکمترین آیه در قرآن کریم است».
شایان ذکر است که علما بر عام بودن این آیه اتفاقنظر دارند. کعب احبار میگوید: «خداوند أبر محمد صدو آیه نازل کرده است که تمام آنچه را در تورات، انجیل، زبور و صحیفههاست، دربر گرفتهاند، این دو آیه عبارتاند از: ﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ٧ وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ٨﴾[الزلزلة: ٧-۸]. همچنین درحدیث شریف به روایت ابنجریر و ابنابیحاتم آمده است که ابوبکر صدیق سبه رسول خدا صگفت: یا رسولالله! آیا من در روز قیامت همسنگ ذرهای از عمل شر را که عمل کرده باشم، میبینم؟ رسول خدا صفرمودند: «ای ابابکر! ناخوشیهایی که در دنیا میبینی، کفاره مثقالهای ذره شر است اما خداوند أمثقالهای ذره خیر را برایت ذخیره میکند تا اینکه در روز قیامت آنها را بازمییابی».
سعید بن جبیر سدر بیان سبب نزول میگوید: چون آیه ﴿وَيُطۡعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ﴾[الإنسان: ۸] نازل شد، مسلمانان بر این پندار بودند که در برابر چیزهایی اندکی که به نیازمندان میدهند، پاداشی ندارند و عده دیگری نیز بر این باور بودند که در برابر گناه اندک مورد سرزنش قرار نمیگیرند، مانند یک دروغ، یک نگاه حرام، یک غیبت و امثال اینها؛ و میگفتند: جز این نیست که خدای ﻷ فقط در برابر ارتکاب گناهان کبیره ما را به دوزخ هشدار داده است، نه در برابر گناهان صغیره! همان بود که خداوند أاین آیه را نازل فرمود. در حدیث شریف آمده است که چون رسول خداصدرباره زکات الاغ مورد سؤال قرار گرفتند، فرمودند: «خدای ﻷ درباره آن جز این آیه بینظیر و جامع را بر من نازل نکرده است: ﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ٧ وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ٨﴾[الزلزلة: ٧-۸].
بنابراین، این آیه را آیه: «فاذ جامع» یعنی یکتا، بینظیر و فراگیر نامیدند.