اسلام به مبارزه می طلبد

فهرست کتاب

دومین پایه و اساس:

دومین پایه و اساس:

وقتی که پس از فیزیک و علوم تجربی، در بُعد روانشناسی تحقیق و پژوهش صورت گرفت، اطمینان بیشتری درباره درستی مراحل سه گانه ارتقای فکر انسان به وجود آمد. زیرا روانشناسی مدعی شد که مذهب، زاده فراشعور انسان است نه اکتشاف یک حقیقت خارجی و پدیده واقعی و حقیقی. یک دانشمند روانشناس چنین می‌گوید:

God is nothing but a projection of man on a cosmic screen.

یعنی: «واقعیت وجود خدا، چیزی بیش از این نیست که او، نتیجه خیال و گمان انسان در سطح جهان هستی است».

این کارشناس روانشناسی اضافه می‌کند که: «اعتقاد به آخرت و معاد، تصویر زیبایی از آرزوها و آرمان‌های انسان است و بس و بیش از این ارزش واقعی ندارد. وحی و الهام، فقط مظهر تخیلات و توهماتی است که در دوران کودکی (Chilhoob Repression) در اثر سرکوفت و اختناق در پرده ابهام و خفا بودند» [۸].

همه این اظهارات، نظریه فراشعور هستند. تحقیقات و مطالعات امروزی، ثابت کرده است که ذهن انسان، به دو بخش بزرگ تقسیم می‌شود. بخش اوّل شعور نام دارد و مرکز افکار و اندیشه‌هایی است که در حالت هوشیاری و از روی عمد و اراده در ذهن ما بوجود می‌آیند. بخش دوم، فرا شعور نام دارد. بیشتر افکار و اندیشه‌های مستقر در بخش فراشعور، همیشه در حافظه ما مستحضر نیستند، امّا در عمق آن وجود دارند و در شرایط غیرعادی و یا در عالم رؤیا نمایان می‌شوند. بیشتر تصورات و اندیشه‌های انسان، در بخش لاشعور یا فراشعور مدفون می‌گردند. بنابراین بخش شعور از بخش فراشعور بسیار کوچک‌تر است. برای ظاهرکردن تناسب حجم این دو بخش با یکدیگر توده برفی را در نظر بگیرید که در دریا افتاده است؛ اگر آن را به نه قسمت تقسیم کنیم □(۸/۹) آن زیر آب و فقط □(۱/۹) آن در معرض دید بینندگان قرار خواهد گرفت. (هرچند که این تناسب نسبی است).

فروید پس از تحقیق و پژوهش بسیار زیاد به این نتیجه رسید که در کودکی، برخی چیزها، در ذهن جای می‌گیرد و در ادوار بعدی سبب رفتار و منش‌های غیرعقلانی می‌شود. عقاید مذهبی مانند معاد، بهشت و دوزخ چنین حالتی دارند و در واقع انعکاس آرزوها و آرمان‌هایی هستند که در کودکی در ذهن انسان ایجاد شده‌اند، امّا بدلیل نامساعد بودن شرایط زندگی تحقق پیدا نکرده و در بخش فراشعور ذهن انسان مدفون گشته‌اند و سپس فراشعور، بخاطر پاسخگویی و تأمین آرزوهایی که به ثمر نرسیده، دنیا را بگونه‌ای فرض نموده است که بتواند آرمان‌هایش را به ثمر برساند. درست به همان‌گونه که اگر شخصی نتوانسته باشد در عالم واقعیت و خارج به چیزی که مورد علاقه‌اش هست، برسد، در عالم رؤیا خود را در کنار آن می‌بیند. مطالب بسیاری که در دوران کودکی در فراشعور پنهان شده و به ظاهر از حافظه رفته‌اند، در شرایط غیرعادی مانند جنون و دیوانگی، یک به یک بر زبان جاری می‌شوند، آنگاه چنین پنداشته می‌شود که یک نیروی غیرمرئی و ماوراءطبیعی است که به زبان انسان، حرف می‌زند؛ بدین ترتیب تفاوت بزرگ و کوچک «father complex» موجب شد که تصوّر خدا و بنده بوجود بیاید و آنچه را که فقط یک قباحت عرفی بود، فراگیر نموده و به آن عنوان یک ایده و عقیده را بدهد.

رالف لینتن (Ralph linton) می‌نویسد: «تصوّر چنین قادر مطلقی که با اطاعت و فرمانبرداری کامل می‌توان او را خشنود کرد، هرچند که کارهایش غیر عادلانه هست نتیجه و محصول مستقیم نظام خانوادگی سامی‌ها است. این نظام خانوادگی، تکبر و غرور فامیلی و فوق‌نظری را در حدّ مبالغه‌آمیزی بوجود آورد و در نتیجه مانند قانون یهودی، فهرست مفصّلی از محرمات در زندگی و کلیه ابعاد رفتار و اخلاق انسان شکل گرفت. فهرست مفصّل این محرمات را کسانی پذیرفتند که در کودکی برای یادگرفتن و عمل‌کردن به فرامین و احکام پدران خود عادت کرده‌ بودند. تصوّر خدا، پرتوی است از سیستم ویژه پدرسالاری در نژاد سامی‌ها که در اختیارات و اوصاف او مبالغه شده و با تصور یگانگی و تجّرد آمیخته گردیده است» [۹].

[۸] Iqbal Rewiew April, ۱۹۶۲. [۹] Tree of Culture