د) ضرورت اعتقاد به آخرت از زاویه نظام هستی
اینک عقیده معاد را از یک بُعد دیگر، یعنی از جنبه مقتضای جهان هستی مورد بررسی قرار میدهیم. در مباحث گذشته در مورد وجود خدا در جهان هستی صحبت مفصلی به میان آمد و روشن شد که مطالعات و پژوهشهای علمی و عقلی اقتضا میکنند که باید خدایی را برای جهان هستی بپذیریم. اینک اگر خدایی وجود دارد (و یقیناً وجود دارد)، لذا باید ارتباط او با بندگانش مشاهده شود. این ارتباط، کی و چگونه مشاهده میگردد؟ چنین ارتباطی در این دنیا قطعاً قابل رؤیت نیست. آری؛ اینک منکران و نافرمانان خدا را میبینیم که به قیادت و حکومت میرسند؛ ولی بر عکس مشاهده میکنیم که قدرتها و حکومتهای جهان، فعالیتهای بندگان فرمانبردار خدا و خدمتگزاران دین و آیین الهی را غیرقانونی معرفی نموده، جلوی آنان را میگیرند؛ در همین حال مؤسسات و رسانههای مختلفی مشغول کارند تا عقیده و پندار کسانی را گسترش دهند که خدا و دین خدا را به استهزا گرفته، میگویند: «فضاپیماهای ما به کره مریخ رفتند، ولی خدایی ندیدند»! همچنین همه کارشناسان و دانشمندان معاصر، گفتههای دینداران و مدافعان دین را به بهانه ارتجاعیبودن آنان، رد میکنند. مردم به دنیا میآیند و میمیرند؛ ملتهای مختلف میآیند و میروند؛ انقلابها شکل میگیرند و از هم میپاشند، خورشید طلوع میکند و غروب میکند، اما خداوند هیچ جا ظاهر و نمایان نمیشود. در چنین شرایطی این سؤال مطرح میشود که آیا خداوند را قبول داریم یا خیر؟ اگر خدا را قبول داریم، آخرت را نیز باید قبول داشته باشیم. زیرا هیچ راه دیگری برای ظاهرشدن ارتباط خدا با بندگانش وجود ندارد.
داروین، پذیرفته است که جهان هستی، خالقی (Creator) دارد. اما در توجیه و تشریحی که او از زندگی ارائه میدهد، هیچگونه ربط و پیوندی در میان خالق و مخلوق دیده نمیشود و چنین سرانجامی برای کائنات پیشبینی نمیگردد که ارتباط هستی و خالق را نمایان کند. داروین، چگونه این خلأ را پر میکند؟ این، برای من (مؤلف) قابل توجیه نیست. بلکه خیلی شگفتآور است که جهان هستی خدایی داشته باشد، اما ارتباطش با مخلوق ظاهر نشود! مایه تعجب است که جهان هستی با این گستردگی آفریده شود و بدون ظاهرشدن مقصد خلقت، پایان پذیرد وروشن نشود که آفریدگار هستی دارای چه صفات و خصوصیاتی بوده است؟!
اگر عاقلانه بیندیشیم، صدای دل و ندای باطن را میشنویم که از آخرت یا از زندگی پس از مرگ خبر میدهد. رستاخیز، برای همه قابل تجربه و مشاهده میباشد. همانگونه که جنین برای بیرونآمدن از شکم مادر شتاب میکند، قیامت، یا بهتر است بگوییم وقوع قیامت نیز در بطن کائنات، سنگینی میکند و برای بیرونآمدن عجله دارد و بدون تردید سرانجام بر سر انسانها فرود خواهد آمد.
﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَيَّانَ مُرۡسَىٰهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّيۖ لَا يُجَلِّيهَا لِوَقۡتِهَآ إِلَّا هُوَۚ ثَقُلَتۡ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ لَا تَأۡتِيكُمۡ إِلَّا بَغۡتَةٗۗ﴾[الأعراف: ۱۸۷] یعنی: «مردم از تو درباره قیامت سؤال میکنند که چه زمانی رخ میدهد؟ بگو: تاریخ دقیق وقوع قیامت را فقط الله میداند. اوست که قیامت را در وقت مشخص به وجود خواهد آورد. قیامت بر زمین و آسمان سنگینی میکند و ناگهانی بر شما ظاهر میگردد».