اسلام به مبارزه می طلبد

فهرست کتاب

۲- ضرورت عقلانی وجود آخرت

۲- ضرورت عقلانی وجود آخرت

اینک زیرساخت‌هایی را مورد تأمل و بررسی قرار می‌دهیم که دین، دعوتش را براساس آن بنا نهاده و این نظریه را ارائه داده است که: زندگی بر خلاف تصور ما، فقط یک صبح یا شب و یا مقطع زمانی خاصی نیست. زندگی از نگاه دین، چیزی غیر از تصور نیچه -فیلسوف آلمانی- است که آن را بی‌هدف می‌داند. زندگی آخرت، این هدف بزرگ را معنا می‌کند که انسان‌ها در آن سرا، نتایج اعمال نیک و بدشان را می‌بینند. این بخش از حکمت زندگی اخروی، این نکته را روشن می‌کند که اعمال هر انسانی، ثبت می‌شود.

انسان، دارای سه بُعد است که از طریق آن‌ها شناخته می‌شود: نیت، گفتار و عمل. این سه جنبه انسان ثبت می‌شود؛ لذا هر سخنی که بر زبان می‌آید و هر عملی که از یکی از اعضا سر می‌زند، محفوظ می‌ماند تا به وقتش نمایان گردد. از اینرو می‌توان تمام کارهای خوب و بد انسان را در زندگانی دنیا شناخت.

افکار و اندیشه‌هایی که به ذهن ما خطور می‌کنند، به سرعت در معرض نسیان و فراموشی قرار می‌گیرند و چنین به نظر می‌رسد که این افکار و اندیشه‌ها برای همیشه پایان یافته‌اند. اما وقتی مطلبی را در عالم رؤیا مشاهده می‌کنیم که از دیرباز فراموش کرده بودیم یا در حالت اختلال ذهنی، سخنی را بر زبان می‌آوریم که در حالات عادی چنین سخنی از ما شنیده نشده است، این امر حکایت از این دارد که دامنه حافظه انسان تنها محدود به چیزهایی نیست که او در هشیاری درک می‌کند؛ بلکه حافظه، جنبه‌های دیگری نیز دارد که مستقلند و از کنترل شعور آزاد هستند.

یافته‌های علمی، نشان می‌دهد که تمام تصورات و اندیشه‌های ما بطور کامل محفوظ هستند و حتی اگر ما خواسته باشیم آن‌ها را از بین ببریم، بازهم قادر به محو آنان نخواهیم بود. حاصل این تحقیقات و پژوهش‌ها، این است که شخصیت انسان صرفاً در شعور یا چیزی که ما آن را شعور می‌گوییم، منحصر نیست؛ بلکه بخشی از ابعاد شخصیت انسان، در پسِ شعور نهفته می‌باشد. فروید، این بخش را که بخش عمده‌ای از شخصیت ما می‌باشد، فراشعور یا ناخودآگاه انسان می‌نامد. نفس یا شخصیت انسان‌ها، مانند یخ شناور در دریاست که فقط یک نهم آن قابل رؤیت است و بقیه آن زیر سطح آب قرار دارد. همین بخش ناخودآگاه، تمام تخیلات و تصورات ما را در خود جای داده است.

فروید، می‌گوید: «قوانین منطق و حتی اصول اضداد نیز نمی‌توانند بر عمل و کارکرد ناخودآگاه ذهن انسان تأثیر بگذارند. خواسته‌های متضاد، بدون زایل کردن یکدیگر، در ناخودآگاه انسان در کنار هم قرار دارند. در فراشعور هیچ چیزی مشابه نفی وجود ندارد و در آن چیزی نیست که با تصور زمان، شباهت داشته باشد. فراشعور و ناخودآگاه انسان، این دیدگاه فیلسوفان را رد می‌کند که تمام افعال عقلانی انسان که از روی شعور است، در زمان مشخصی به اتمام می‌رسد. این درحالی است که با گذشت زمان، عملکرد ذهن دگرگون می‌شود و بسیاری از فیلسوفان، این پدیده شگفت‌آور را درک نکرده‌اند. تفکرات و تصوراتی که از فراشعور بیرون نیامده (Conative impulses) و حتی برداشت‌های ذهنی‌ای که بروز نکرده، در لاشعور به صورت فشرده انباشته می‌شوند و فناپذیر نیستند و تا ده‌ها سال بگونه‌ای ماندگار می‌مانند که گویی چند لحظه قبل به وجود آمده‌اند» [۵۷].

این نظریه، بطور عموم در روانشناسی پذیرفته شده است. از این نظریه چنین بر می‌آید که هر سخنی که انسان درباره آن می‌اندیشد یا هر تصور خوب و بدی که در قلب او وارد می‌شود، همه و همه چنان در درون انسان ثبت می‌شود که مح شدن آن غیرممکن به نظر می‌رسد. گذشت زمان یا تغییر حالات و شرایط، کوچک‌ترین تغییری در آن به وجود نمی‌آورد. این امر، بدون اراده انسان صورت می‌گیرد. خواه او چنین چیزی را خواسته باشد و خواه نخواسته باشد.

فروید، از درک این مطلب عاجز است که محفوظ ماندن اعمال و آرمان‌ها در تحت الشعور یا ناخودآگاه انسان با چنین احتیاط کاملی در کارخانه و دستگاه طبیعت برای تأمین چه هدفی است؟ لذا او فیلسوفان را به تفکر در این مسأله‌ فرا می‌خواند. اما اگر این رویکرد، از دیدگاه آخرت مورد ارزیابی قرار گیرد، کاملاً موجه و بامعنی بنظر می‌رسد. این مسأله آشکارا حکایت از آن دارد که امکان حضور هر شخص همراه با نامه اعمال خود، در آغاز زندگی دوم و اخروی امری است معقول و موجه. وجود هر انسان گواهی خواهد داد که او در دنیا با چه نیت و با چه تفکراتی زندگی را سپری نموده است.

﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِيدِ١٦[ق: ۱۶] یعنی: «ما انسان را آفریدیم وآنچه که در قلب او وارد می‌شود، از تفکرات و وسوسه‌ها، خبر داریم و ما به او از رگ گردنش نیز نزدیک‌تر هستیم».

[۵۷] New Introductory Lectures on Psycho-Analysis, London ۱۹۴۹, P. ۹۹.