حقیقت دیدگاهها و نظریات علمی
آنچه در حوزه علم و دانش به حقایق مشهود یا محسوس (olsered facts) شهرت دارد، در واقع حقایق مشهود نیستند؛ بلکه فقط تعبیر و برداشت از مشاهدات هستند. چراکه مشاهدات انسان، کامل نیست و از اینرو تمام برداشتها، نسبی هستند و ممکن است با پیشرفت مشاهده تغییر کنند.
پروفسور سولیون (sullivan) ضمن نقد و تفسیر دیدگاههای علمی، مینویسد: «از بررسی دیدگاههای علمی، این مطلب به اثبات میرسد که معنای یک دیدگاه و نظریه صحیح علمی، این است که آن دیدگاه، یک فرضیه و تئوری موفق علمی است.
در بسیاری از موارد نظریات و دیدگاههای علمی اشتباه میباشند. دیدگاههای پذیرفته شده امروز، فقط به اعتبار دایره مشاهده ما، درست به نظر میرسند. تئوری درست در جهان دانش، همچنان یک تئوری کاربردی سودمند (Pragmatic Affair) محسوب میشود» [۳۵].
با این حال تمام کارشناسان علوم تجربی، فرضیهای را که حقایق محسوس، آن را به روش معقولی تشریح کند، کمتر از یک حقیقت علمی نمیدانند. دانشمندان، نمیتوانند بگویند که فقط حقایق و پدیدههای محسوس، دانش هستند؛ اما نظریهای که این حقایق را تشریح میکند، دانش نمیباشد. آری! همین چیز، ایمان به غیب نام دارد. ایمان به غیب چیزی جدا از حقایق محسوس نیست. ایمان به غیب، یک عقیده محض و کورکورانه نیست؛ بلکه صحیحترین توجیه حقایق مشهود میباشد. بطور مثال دانشمندان قرن بیستم، نظریه نیوتن درباره را بدین خاطر رد کردند که این نظریه، از تشریح یافتههای جدید پیرامون نور باز ماند. ما نیز افکار و اندیشههای فیلسوفان بیدین را از آن جهت رد میکنیم که از تفسیر و تحلیل پدیدههای گیتی باز ماندهاند.
مأخذ ایمان ما درباره دین، همان چیزی است که برای یک دانشمند در مورد مسایل علمی میباشد. ما به وسیله مطالعه و بررسی حقایق محسوس به این نتیجه رسیدهایم که تشریحات و توجیهات دین، صحیح و برحق هستند. حقایق و دادههای دینی، چنان درستی و حقانیت خود را ثابت کردهاند که پس از گذشت هزاران سال کوچکترین تفاوتی در حقانیت و صداقت آنها به وجود نیامده است. حال آنکه هر نظریه و دیدگاه بشری و غیرآسمانی، پس از مدتی با ظاهر شدن مشاهدات و تجربیات نوین، رد شده است و بر عکس، حقانیت و درستی دین، بگونهای است که هر یافته جدید و نوینی، حقانیت آن را تأیید کرده و پس از این نیز تأیید خواهد کرد.
[۳۵] Limitaions of Science, P. ۱۵۸.