اسلام به مبارزه می طلبد

فهرست کتاب

نظام‌های پیچیده کوچک

نظام‌های پیچیده کوچک

همین نظم و انتظام که در دنیاهای بزرگ مشاهده می‌شود، در موجودات بسیار ریز و کوچک نیز وجود دارد. می‌توان گفت: اتم، کوچک‌ترین دنیایی است که انسان، کشف کرده است و با وجود میکروسکوپ‌هایی با قابلیت بزرگ نمایی چندین میلیون برابر، بازهم ابعاد زیادی از این دنیای کوچک، ناشناخته مانده است. در واقع اتم، به اعتبار قدرت دید بشر، به منزله ناچیزی است که گویی وجود ندارد. اما نظم بسیار شگفت‌آوری همانند نظم موجود در منظومه شمسی در آن حاکم است. اتم عبارت است از مجموعه‌ای از الکترون‌های باردار و...؛ پس هنوز کوچک‌تر از اتم هم وجود دارد! الکترون‌ها نیز با هم فاصله دارند و در میان آن‌ها یک خلأ موجود است. یک قطعه سرب را در نظر بگیرید که ذرات مولکولی آن با استحکام تمام، به هم متصل هستند.گفتنی است: اگر اتم را ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰ (یک میلیارد) قسمت بدانیم، الکترون‌ها فقط یک بخش آن را اشغال کرده‌اند. اگر ما الکترون و پروتون را در یک فضای بزرگ به تصویر بکشیم، فاصله میان آن‌ها حدود سیصد و پنجاه گز خواهد بود. اگر اتم به عنوان یک ذرّه غبار تصور شود، حجم یا مداری که از گردش الکترون تشکیل می‌شود، می‌تواند به اندازه یک توپ فوتبال به قطر هشت پا باشد.

ذرات منفی اتم که الکترون نام دارد، به دور ذرات مثبت که پروتون نامیده می‌شود، در حال گردش هستند. این ذرات الکتریکی که در واقع بیش از یک شعاع روشن موهوم و ناشناخته نیست، حول مرکز خود چنان در گردش هستند که زمین در مدار خود به دور خورشید می‌چرخد. این گردش به اندازه‌ای تند و سریع است که وجود الکترون در یک نقطه خاص اصلاً قابل تصور نمی‌باشد؛ بلکه چنین احساس می‌شود که در آنِ واحد، در تمام مدار وجود دارد. الکترون‌ها، در یک ثانیه بیش از هزاران میلیارد بار در مدار خود می‌چرخند.

اگر این نظم و سیستم نامرئی و بیرون از دایره حدس و گمان، بدین دلیل برای دانش قابل قبول است که بدون آن، عمل اتم توجیه نمی‌شود، درست به همین دلیل چرا وجود یک نظم دهنده، قابل تصوّر نباشد؟ نظم دهنده‌ای که بدون او وجود چنین نظمی در اتم محال و غیر ممکن است.

سیستم بسیار پیچیده کابل‌های تلفن، انسان را به شگفت می‌اندازد و واقعاً شگفت آور است که در ظرف چند دقیقه با دورترین نقطه جهان تماس برقرار می‌شود. آری! در کارخانه قدرت خالق هستی، سیستم ارتباطی دیگری نیز وجود دارد که از این سیستم ارتباطی و مخابراتی، بسیار گسترده‌تر و به مراتب پیچیده‌تر می‌باشد. این سیستم، همان سیستم عصبی (Nerous system) است که قدرت لایزال حق، آن را در وجود بشر طراحی نموده است. میلیاردها اخبار و اطلاعات، شب و روز در این سیستم ارتباطی به این سو و آن سو در حرکت هستند. به قلب حکم می‌شود که در چه لحظه و چه میزان بتپد. به اعضای متعدد بدن فرمان می‌رسد که چه زمانی حرکت کنند و شش‌ها دستور می‌گیرند که عمل تنفس را چگونه انجام دهند. اگر این سیستم ارتباطی، در بدن نباشد، تمام بدن ما به مجموعه‌ای از اجزای پراکنده تبدیل خواهد شد که هرکدام مسیر جداگانه و مستقلی را طی می‌کند.

مرکز این سیستم ارتباطی، مغز انسان است. در مغز هر انسان تقریباً یک هزار میلیون (یک میلیارد) سلول عصبی وجود دارد. از هر سلول تارهای بسیار باریکی بیرون آمده که در تمام بدن پخش می‌باشد و فیبر عصبی نام دارد. در این رشته‌های باریک یک سیستم گیرنده و فرستنده به سرعت هفتاد مایل در ساعت رفت و آمد دارد. به کمک و یاری همین اعصاب، ما انسان‌ها، می‌چشیم، می‌شنویم، می‌بینیم و حس می‌کنیم. روی پرده زبان حدود ۳ هزار سلول چشایی (Taste Buds) وجود دارد که هرکدام با تار عصبی مستقل خودش، به مغز وصل است. به یاری و کمک همین تارها، زبان، طعم و مزه غذاها را در می‌یابد. حدود ده هزار سلول شنوایی در گوش وجود دارد. همین سلول‌ها، با یک عمل فوق العاده پیچیده زمینه شنیدن را در دستگاه شنوایی موجب می‌شوند. در هر چشم یکصد و سی میلیون گیرندۀ نوری (Light Roceptors) وجود دارد که مجموعه‌های تصویری را به مغز می‌فرستند. در تمام جسم ما بستری از تارهای حسی، فرش شده است؛ اگر یک چیز گرم به پوست بدن نزدیک شود، تقریباً حدود سی هزار سلول گرمی آن را حس کرده، بلافاصله به مغز اطلاع می‌دهند. دویست و پنجاه هزار سلول در پوست وجود دارد که قادر به درک برودت و سردی هستند. وقتی چیز سردی به جسم نزدیک شود، مغز بلافاصله از چنین چیزی مطلع می‌گردد و جسم شروع به لرزیدن می‌کند؛ رگ‌ها کشیده و گشاد می‌شوند و بلافاصله خون‌های بیشتری وارد رگ‌ها می‌گردد تا حرارت بیشتری را فراهم کنند. اگر با حرارت و گرمی زیادی مواجه شویم، سرویس‌های اطلاعاتی بدن، مغز را مطلع می‌سازند و حدود ۳ میلیون غده ترشحی، برای سردکردن بدن عرق را به بیرون از بدن منتقل می‌کنند.

سیستم عصبی، تقسیمات متعددی دارد. یکی از آن‌ها سیستم خودکار یا اتوماتیک (Autonomin Brannh) است. این سیستم، کارهایی را انجام می‌دهد که در داخل بدن به صورت اتوماتیک انجام می‌گیرد. مانند هضم غذا، تنفس و حرکت قلب. این شاخه عصبی به دو قسمت تقسیم می‌شود:

سیستم سمپاتیک (Sympathetic system) که مولد حرکت است و دوّمی پاراسمپاتیک (parasympathetic) که کار کنترل را انجام می‌دهد. اگر جسم بطور کامل در کنترل سیستم سمپاتیک قرار گیرد، حرکت قلب چنان تند می‌شود که موجب مرگ می‌گردد و اگر در اختیار سیستم پاراسمپاتیک قرار گیرد، حرکت قلب بطور کلی، متوقف می‌شود. لذا این دو سیستم با نهایت صحت و دقّت و در خطوط کاملاً متوازی کار خود را انجام می‌دهند. در صورت فشار اگر فوراً نیاز به نیرو و توان پیدا شود، سیستم سمپاتیک (sympatheic) غلبه کرده، قلب و شش‌ها به سرعت شروع به کار می‌کنند، هم چنین ‌در حالت خواب پاراسمپاتیک (para sympathetic) غلبه می‌کند و تمام تحرکات جسم را به خاموشی وا می‌دارد.