ب) نمونهها و نشانههای طبیعی
با توجه به مطالب فوق، از همپاشیدن شکل و صورت فعلی کائنات، چیزی است که کاملاً توجیهپذیر است. یعنی همان قیامتهای کوچکی که ما از آنها اطلاع داریم، در آینده در سطح گستردهتری بروز خواهند کرد.
نخستین تجربهای که به ما در مورد امکان وقوع قیامت خبر میدهد، زمین لرزهها هستند. قسمت داخلی زمین یک ماده سیال و فوق العاده گرم میباشد. نمونه آن را میتوان در مواد مذابی مشاهده کرد که از آتشفشانها بیرون میآید. این ماده سیال به صورتهای مختلفی سطح زمین را تحت تأثیر قرار میدهد. اینجاست که گاهی صداهای بسیار مهیبی روی زمین شنیده میشود و در اثر حرکت ماده سیال درونی زمین، زمین لرزهها به وجود میآیند. حرکت زمین را در اثر فعل و انفعالات ماده سیال درونی زمین، زلزله میگویند. از گذشتههای دور تا امروز، زلزله برای انسانها یک پدیده بسیار خطرناک و وحشتناک محسوب شده است. زلزله در واقع حملهای از سوی قدرت و طبیعت بر بشر میباشد. کلیه اختیارات در این حمله و تهاجم در اختیار دسته دوم است و انسان، در برابر آن کاملاً عاجز و ناتوان میباشد. زلزله، یادآور این مطلب است که ما انسانها روی یک ماده مذاب و بینهایت گرم زندگی میکنیم. فقط یک پوسته به قطر ۵۰ کیلومتر، میان ما و آن ماده گرم و سیال، حایل است. این پوسته در برابر قطر کل زمین عیناً مانند پوست سیب در برابر کل سیب است. براساس اظهارات یک جغرافیدان، زیر شهرها و دریاهای نیلگون، دوزخ طبیعی شعلهوری وجود دارد. به تعبیر روشنتر، ما انسانها روی یک انبار دینامیت و مواد منفجره زندگی میکنیم و هرآن، این امکان وجود دارد که این توده دینامیت منفجر شود و تمام کره خاکی را بکلی زیر و رو کند [۵۵].
زلزلهها در تمام کره زمین و تقریباً هر روز به وقوع میپیوندند. اما از لحاظ جغرافیایی، بیشتر در مناطقی بروز میکنند و دیده میشوند که آتشفشان بیشتر باشد. مخربترین زلزله تاریخ، زلزلهای است که در سال ۱۵۵۶ میلادی در استان شنسی در کشور چین بوقوع پیوست. در این زلزله بیش از ۰۰۰/۸۰۰ انسان کشته شدند. همچنین در سال ۱۷۵۵ میلادی در پرتغال زلزلهای رخ داد و پایتخت پرتغال، بکلی از بین رفت و در ظرف شش دقیقه حدود سی هزار انسان در کام مرگ فرو رفتند و کلیه ساختمانها با خاک یکسان شدند. براساس اطلاعات دقیق یک چهارم قاره اروپا در اثر این زلزله تکان خورد. زلزله مشابهی در سال ۱۸۹۷ میلادی، در استان آسام هند بوقوع پیوست که یکی از زلزلههای بزرگ تاریخ بشر محسوب میشود. این زلزله، در بخش شمالی هند، خرابیهای زیادی به جای گذاشت. این زلزله مسیر دریای «برهام پترا» را تغییر داد و قله اورست را تا ارتفاع صد پا بالا برد.
زلزله، در واقع نمود بسیار کوچکی از قیامت میباشد. آن هنگام که زمین میلرزد، در اثر صداهای بسیار مهیب و هولناک، شکافهای بسیار بزرگی در سطح زمین بوجود میآید؛ ساختمانهای بتونی و بسیار محکم، مانند برگ درختان میریزند؛ سطح زمین فرو میرود و قسمت داخلی آن بیرون میآید؛ شهرهای آباد و زیبا در یک چشم به هم زدن به ویرانههای وحشتآور تبدیل میشوند و اجساد انسانها مانند ماهیها، روی زمین انباشه میگردند.
آری! اینها، آثار و پیامدهای زلزلهها هستند. در چنین لحظاتی انسان احساس میکند که در برابر قدرت لایزال حق تا چه حد ناتوان و درمانده است. زلزلهها کاملاً ناگهانی و بدون هیچ علامت قبلی شناخته شده برای انسان، میآیند. در واقع خطرناکترین جنبۀ زلزله، این است که هیچکس، نمیتواند وقوع زلزله را پیش بینی کند و ساعت و محل وقوع آن را دریابد و به اطلاع دیگران برساند. این زلزلهها در واقع از وجود و امکان قیامت به صورت ناگهانی حکایت دارند. زلزلهها به ما نشان میدهند که مالک زمین چگونه میتواند نظام زمین را درهم شکند و زیر و رو کند.
قسمت بیرونی و ظاهری جهان هستی، تقریباً وضعیت مشابهی با بخش درونی آن دارد. کائنات عبارت است از یک خلاء بزرگ که شعلههای آتشین بسیار عظیمی (مانند ستارهها) در آن در حال گردشند. درست مانند این است که تعداد بیشماری توپ در یک میدان بزرگ فوتبال رها شده و هریک با سرعت زیاد در یک مدار مخصوص در حال گردش باشند. هر لحظه امکان دارد که ستارگانِ در حال گردش، با یکدیگر برخورد کنند. در چنین لحظاتی کائنات وضعیتی به خود میگیرد که گویی هزاران هواپیمای جنگی با بمبهای هیدروژنی و خوشهای، در فضا به پرواز درآمده باشند و همه با هم تصادف کنند. چنین تصادفی در میان اجرام آسمانی چندان تعجبآور نیست؛ بلکه آنچه، مایه تعجب میباشد، این است که چرا چنین تصادفی به وجود نمیآید؟ علم نجوم نیز تصادف ستارگان را با یکدیگر تأیید میکند و بلکه منظومه شمسی را حاصل چنین تصادفی میداند. اگر تصادم ستارگان را در سطح گستردهتر و در مقیاس وسیعتری تخمین بزنیم، امکان وقوع قیامت که موضوع سخن ماست، به راحتی برای ما توجیه میشود. زیرا قیامت، زلزلهای بزرگ است که در آن اجرام منظومه شمسی و کهکشانها با یکدیگر برخورد میکنند؛ البته فراتر و گستردهتر از حدی که هر لحظه در پهنه گیتی بوقوع میپیوندد. این ادعا در باب معاد و قیامت که نظام فعلی کائنات، روزی از بین خواهد رفت، سخنی بیش از این نیست که حوادث کنونی کائنات، در حد مقدماتی و در سطح محدودی پیش میآیند و روزی فرا میرسد که همین حوادث، در یک شکل نهایی و در سطح بسیار گسترده بروز خواهند کرد. وقوع قیامت برای ما یک واقعیت است؛ فقط با این تفاوت که ما اینک آن را ممکن میدانیم و فردا آن را به صورت یک واقعیت مشاهده خواهیم کرد.
[۵۵] Biography of the Earth, P. ۶۲