خدا، ازلی است یا ماده؟
منکران وجود خدا از دیرزمان چنین استدلال میکردند که اگر وجود سازندهای را برای کائنات بپذیریم، باید بپذیریم که او از ازل بوده است، پس چرا خود کائنات ازلی نباشد؟
این ادعّا گرچه بدین دلیل که هیچ نشان و صفتی از سوی کائنات در برابر ما نمایان نشده که نشان دهد کائنات، ما را به وجود آوردهاند، کاملاً بیاساس است؛ امّا بازهم تا قرن نوزدهم میلادی با ظاهری فریبنده و آراسته مورد استناد منکران خدا بود. اما اینک کشف قانون دوّم ترمودینامیک (Second Law of Thermo Dynamics) به اثبات رسانیده است که کائنات، نمیتواند از ازل و برای همیشه وجود داشته باشد.
بر اساس قانون انتقال انرژی یا قانون دگرگونی (Law of Entorpy)، حرارت، دائما از اجسام پرحرارت به اجسام کم حرارت منتقل میشود، اما عکس این حالت امکان ندارد.. یعنی اینکه حرارت خود بخود از جسم کم حرارت به جسم حرارت زا منتقل نمیگردد. این قانون، عبارت است از تناسب موجود میان انرژی قابل دسترس و انرژی غیرقابل دسترس. روی همین اصل گفته میشود که نابودی کائنات همواره رو به تزاید است. روزی فرا خواهد رسید که حرارت تمام موجودات برابر خواهد شد و هیچ انرژی مفیدی (useful Energy) باقی نخواهد ماند و در نتیجه عمل شیمیایی و طبیعی پایان خواهد پذیرفت و زندگی نیز همزمان با این پدیده، خاتمه خواهد یافت. امّا با توجه به این مطلب که زندگی و فعل و انفعالات شیمیایی و طبیعی ادامه دارد، این مطلب قطعاً ثابت میشود که کائنات از ازل وجود نداشته است؛ چون اگر از ازل میبود، آنگاه براساس قانون انتقال انرژی، توانایی آن از دیرزمان به پایان رسیده بود و اینک چیزی از حیات باقی نمانده بود.
با استناد به تحقیقات علمی جدید دانشمند علوم زیست شناسی، ادوارد لوتر کاسل (Edward Lutter Kassel) چنین مینویسد: «بدین ترتیب پژوهشهای علمی، ناخواسته اذعان کردند که کائنات، مبدأ و سرآغازی دارد (Begining) و حقانیت وجود خدا را با روشی علمی به اثبات رسانیده است. زیرا هر چیزی که مبدأ و آغازی داشته باشد، خود به خود شروع نمیشود و مطمئناً به محرک اولیه، خالق و خدا نیاز دارد» [۳۶].
این مطلب را سر جیمز چنین بیان نموده است: «دانش امروزی، بر این باور است که عمل نابودی کائنات (Entropy) برای همیشه ادامه خواهد داشت تا اینکه تواناییاش بطور کامل پایان یابد. نابودی، هنوز به مرحله نهایی خود نرسیده است. اگر چنین میبود، ما اینک بر روی زمین وجود نداشتیم. عمل نابودی، هم اکنون به سرعت ادامه دارد. لذا کائنات، مبدأ و سرآغازی دارد که ما، میتوانیم آن را «پیدایش در وقت معین» (creation at time) بنامیم. لذا اینگونه نیست که کائنات، ازلی بوده و از زمانی نامتناهی موجود باشد» [۳۷].
دلایل طبیعی دیگری نیز وجود دارد که ثابت میکند: کائنات از ازل نبوده است و بلکه عمر محدودی دارد. چنانچه علم نجوم، بدین نکته تصریح میکند که کهکشانها و اجرام آسمانی، همواره در حال گسترش و فاصلهگرفتن از یکدیگر میباشند. این پدیده، زمانی توجیه پذیر میگردد که ما، بر این باور باشیم که کائنات سرآغازی دارند و بپذیریم که کلیه اجزای ترکیبی کهکشانها، در آن موقع، یکجا بودند و سپس حرارت و حرکت، آغاز شد. از این رو دانشمندان گفتهاند: پیدایش هستی به دنبال یک انفجار بسیار بزرگ در ۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ (پنج هزار میلیارد) سال قبل بوده است. پذیرش این یافته علوم تجربی که عمر کائنات محدود است و در عین حال انکارآفریننده آن، بدین معناست که کسی بگوید: تخت جمشید، ازلی نیست و در فلان قرن ساخته شده است و در عین حال قایل به این باشد که تخت جمشید، بدون وجود و دخالت معماری ساخته شده و خود به خود در یک برهه از تاریخ درست شده است!
[۳۶] The Evidence of God, P.۵۱. [۳۷] The Mysterious Universe, P. ۱۳۳.