قرآن و زمین شناسی
در قرآن درباره کوهها چنین آمده است: کوهها برای اینکه زمین تکان نخورد و توازنش را از دست ندهد، بر زمین نصب شدند. مثلاً در سوره لقمان آمده است:
﴿وَأَلۡقَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمۡ﴾[لقمان: ۱۰] یعنی: «و در زمین، کوههای استوار را پراکنده ساخت تا زمین، شما را نلرزاند».
با گذشت سیزده قرن از نزول این آیه، علم انسان از این فایده کوهها هیچگونه اطلاعی نداشت. اما اینک علم جغرافیا پرده از این راز آفرینش برداشته و این برایند را قانون توازن (Isostasy) نامیده است. البته دانش بشری در این زمینه در مراحل مقدماتی قرار دارد. انگلن میگوید: «مواد سبک در سطح زمین به شکل کوهها درآمد و مواد سنگین سطح زمین به صورت خندقهای بسیار عمیق به داخل زمین فشرده شدند که پس از پر شدن از آب، دریاها را به وجود آوردند. بدین ترتیب برآمدگی کوهها و فرورفتگی دریاها، توازن زمین را حفظ میکنند» [۱۰۳].
نویسنده دیگری در این باره میگوید:
«همچنانکه در خشکی، رودخانه وجود دارد، در دریا نیز رودخانه وجود دارد. اما رودخانههای زیر دریا عموماً عمیقند و از دایره تجربه و مشاهده انسان بیرون هستند. احتمالاً در اثر فشارهای بسیار زیاد، غارها یا شکافهایی در دریاها به وجود آمده است. این رودخانهها در عمق ۳۵ هزار پا از سطح دریا قرار دارند. اعماق این رودخانهها از بلندی هر قلهای بیشتر میباشد. گاهی حفرههای چنان عمیقی وجود دارد که بلندترین قله روی زمین، مثلاً اگر کوهی به بلندی اورست در این حفرهها انداخته شود، بازهم قله آن، یک مایل زیر سطح آب قرار خواهد گرفت. شگفتآور است که خندقها یا حفرههای دریایی به جای اینکه در وسط دریاها قرار گرفته باشند، در حاشیه دریاها و در نزدیکی خشکی قرار دارند. اصلاً نمیتوان گفت که این حفرهها، در اثر کدام فشار قوی به وجود آمدهاند. اما نزدیکی آنها با مجموعه جزایر یا آتشفشانها حکایت از آن دارد که میان این خندقها و ارتفاعات کوهها، حتماً رابطهای وجود دارد. به عبارتی زمین، به وسیله نقاط عمیق و نقاط مرتفع، توازن خود را حفظ کرده است. بسیاری از دانشمندان نامدار جغرافیا بر این باورند که حفرههای عمیق دریایی میتوانند نشانی خشکیای باشند که در آینده دور به وجود خواهد آمد. زیرا در غارهای تاریک زیر آب در طول قرون متمادی خاکهای رسوبی زیر دریا، روی هم انباشته شده و تا چندین مایل گسترش یافته است. لذا امکان دارد روزگاری در اثر عدم توازن زمین، کوهها یا سلسله جزایر جدیدی ایجاد شود.
در کوههای کنار دریا خاکهای رسوبی دیده شده است، اما هیچ تئوری و نظریهای، نمیتواند در حوزه معلومات فعلی انسان، حفرهها و شکافهای دریایی را توجیه کند. این غارهای همیشه تاریک و سرد که در هر اینچ مربع زیر فشار هفت تن بار قرار گرفتهاند، برای انسانها از معماهای ناشناخته دریا به حساب میآیند» [۱۰۴].
همچنین در قرآن آمده است که زمین روزگاری را پشت سر گذاشته است که خداوند، در آن روزگار، آن را پاره کرده و گسترانده است:
﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ دَحَىٰهَآ٣٠ أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا٣١﴾[النازعات: ۳۰-۳۱] یعنی: «و (خداوند،) بعد از آن زمین را گسترانید (و) آب و گیاهان آن را بیرون آورد».
الفاظ مذکور در قرآن با جدیدترین نظریه انتشار و گسترش قارهها (Theory of Drifting Continents) کاملاً هماهنگ است. براساس این نظریه، تمام قارهها روزگاری به هم پیوسته بودند و بعدها در اثر انفجار به این سو و آن سو منتشر شدند و در چهار طرف دریاها جهانی چندقارهای به وجود آمد.
این نظریه بطور رسمی نخستین بار در سال ۱۹۱۵ میلادی به وسیله یک ریاضیدان معروف آلمانی به نام آلفرید واگنر، ارائه گردید. نظریه این ریاضیدان مبتنی بر این اصل و دلیل بود که قارهها شکلی پازل مانند دارند که اگر به هم نزدیک شوند، به هم متصل میگردند. (مثلاً ساحل آمریکای جنوب شرقی به ساحل غربی آفریقا وصل میشود).
این حالت، در دو طرف دریاهای بزرگ، بیشتر دیده میشود. مثلاً کوههای مشابه و صخرههای مشابه ساحلی و نیز جانوران و ماهیهای شبیه به هم و گیاهان همانند.
پروفسور رونالد گود در کتاب خود به نام جغرافیای گیاهان گلدار (Geograohy of Flowering Plants) مینویسد:
«گیاه شناسان در این مورد اتفاق نظر دارند که تنها توجیه درباره وجود گیاهان متعدد از یک خانواده در مناطق مختلف روی زمین، این است که مناطق مختلف زمین در گذشتههای بسیار دور، به هم پیوسته و متصل بوده اند».
اینک این نظریه، مورد تأیید قانون کشش سنگوارهای یا فسیلی (Fossil Magnetism) قرار گرفته و به عنوان یک نظریه قطعی پذیرفته شده است. امروزه میتوان با بررسی و مطالعه سمت و جهت ذرات سنگها مشخص کرد که در گذشته، سنگ اصلی در کدامین موقعیت جغرافیایی بوده است. تحقیقات، نشان میدهد که بخشهای کنونی زمین در گذشته در محل فعلی نبودهاند. بلکه دقیقاً در جاهایی بودهاند که نظریه انتشار قارهها میگوید. پروفسور بلاکت (Blacket) مینویسد:
«بررسی سنگهای هندوستان، حکایت از آن دارد که هندوستان هفتاد میلیون سال قبل، در جنوب خط استوا قرار داشته است. مطالعه و بررسی صخرههای آفریقای جنوبی، ثابت میکند که قاره آفریقا سیصد میلیون سال پیش، از قطب جنوب جدا شده است».
خداوند، در آیهای که در ابتدای مطلب ذکر شد، واژه ﴿دَحَىٰهَآ﴾را بکار برده است؛ (دحی، یعنی: چیزی جمع و متمرکز را منتشر کرد و گسترش داد.) در عربی گفته میشود: «دحی المطر الحصی عن وجه الأرض»یعنی: باران، سنگریزهها را از روی زمین برد و پخش کرد. واژه (دحی) به معنای پراکندن یا منشر ساختن، با کلمه (Drift) در زبان انگلیسی، مترادف است که در تئوری جغرافیایی جدید مورد استفاده قرار میگیرد. لذا میتوان نتیجه گرفت که قرآن، کلام و سخن خالق واسع و علیم است؛ یعنی آفرینندهای که علمش، بر زمان حال و آینده احاطه دارد.
[۱۰۳] C,R. Von Anglen Geomovphology, PP. ۲۶-۲۷. (N.Y, ۱۹۴۸) [۱۰۴] The Word We Live In, N.Y, ۱۹۵۵.