نمونه های تحریف به ادعای شیعه
س ۱۲ـ آیا بزرگان شیعه در این باره با صراحت اعتقاد خود را بیان می کنند، لطفاً چند نمونه را ذکر کنید؟
ج - بله، و از آن جمله ادعا میکنند که در قرآن این سوره در قرآن بوده به نام سورهی ولایت:
«يا أيها الذين آمنوا آمنوا بالنبيِّ والوليِّ اللذَيْنِ بعثناهما يهديانكم إلى صراط مستقيم، نبيٍّ ووليٍّ بعضُهما من بعض وأنا العليمُ الخبيرُ، إنَّ الذين يُوفون بعهد الله لهم جناتُ النعيم والذين إذا تليت عليهم آياتنا كانوا بآياتنا مكذبين، فإنَّ لهم في جهنم مقاماً عظيماً إذا نُودي لهم يوم القيامة أين الظالمون المكذبون للمرسلين ، ما خلفهم المرسلين إلاَّ بالحق وما كان الله ليظهرهم إلى أجل قريب ؟ سبِّح بحمد ربك وعليٌّ من الشاهدين» [٩۳].
چه یاوه گویی و چقدر نادانی !!.
و از آن جمله این که کلینی (آن یگانه مرجع بزرگ شیعه!) از جابر روایت می کند که گفت: جبرئیل آیه ی ذیل را اینگونه بر محمّد نازل کرد: ﴿وَإِن كُنتُمۡ فِي رَيۡبٖ مِّمَّا نَزَّلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّن مِّثۡلِهِۦ﴾[البقرة: ۲۳] [٩۴].
همچنین از احمد بن محمّد بن ابی نصر روایت کرده که گفت: «ابوالحسن÷ مصحفی به من داد و گفت: به آن نگاه نکن، ولی وقتی آن را باز کردم دیدم در سوره «بیّنه» نام هفتاد نفر از قریش و نام پدرانشان در آن سوره ذکر شده بود. گفت: سپس یکی را دنبال آن مصحف فرستاد و آن را از من باز پس گرفت» [٩۵].
همچنین گفت: «از ابی الحسن÷ روایت است که گفت: آیه (۶۶نساء) این چنین نازل شده:
﴿وَلَوۡ أَنَّا كَتَبۡنَا عَلَيۡهِمۡ أَنِ ٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ أَوِ ٱخۡرُجُواْ مِن دِيَٰرِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٞ مِّنۡهُمۡۖ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِۦ (فی علیّ) لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۡ وَأَشَدَّ تَثۡبِيتٗا٦٦﴾[النساء: ۶۶] ﯦ [٩۶].
و و در مورد ٧۱ سوره احزاب از ابا عبدالله روایت کردهاند مع اینچنین نازل شده:
﴿ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ في ولاية علی و ولاية ائمة من بعده فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِيمًا٧١﴾[الأحزاب: ٧۱] [٩٧].
و در مورد آیه ١٨ قیامه ﴿إِنَّ عَلَيۡنَا جَمۡعَهُۥ وَقُرۡءَانَهُۥ١٧ فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ فَٱتَّبِعۡ قُرۡءَانَهُۥ١٨﴾[القيامة: ۱٧-۱۸]، به جای﴿عَلَيۡنَا﴾علیّاً را قرار دادهاند.
و کلینی با سند خود از عبدالله بن سنان، و او از ابی عبدالله روایت کرده که در مورد این آیه: ﴿وَلَقَدۡ عَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ ءَادَمَ مِن قَبۡلُ فَنَسِيَ وَلَمۡ نَجِدۡ لَهُۥ عَزۡمٗا١١٥﴾[طه: ۱۱۵]. گفت: سوگند به خدا این آیه در اصل اینگونه بر محمّدصنازل شد: «و لقد عهدنا الی آدم کلمات في محمّد و علی و فاطمه و الحسن و الحسين و الائمة من ذريتهم ﭫ» [٩۸].
در مورد این آیه که خداوند میفرماید:
﴿قُلۡ هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ءَامَنَّا بِهِۦ وَعَلَيۡهِ تَوَكَّلۡنَاۖ فَسَتَعۡلَمُونَ مَنۡ هُوَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ٢٩﴾[الملك: ۲٩]. از اباعبدالله روایت میکنند که (به دروغ شیعه) گفت: در اصل آیه اینگونه نازل شد (يا معشر المکذبين حيث انبأتکم رسالة ربي في ولاية علی و الائمة من بعده من هو في ضلال مبين) [٩٩].
و از ابوالحسنس روایت کردهاند که گفت: «ولایت علی در همه صحیفه های پیامبران نوشته شده است، و هیچ پیامبری را خداوند مبعوث نمی کند مگر با نبوّت محمّد و وصیت علیس» [۱۰۰].
و شیخ شیعه کاشانی می گوید: «از روایاتی که از طریق اهل بیت رسیده اند چنین بر میآید قرآنی که میان ما است کاملا به صورتی نیست که بر محمّدصنازل شده است، بلکه بعضی از آن بر خلاف صورتی است که خداوند نازل کرده است و بخشی از آن تحریف شده و تغییر یافته است، و چیزهای زیادی از آن حذف شده است، از آن جمله اینکه اسم علی÷ از بسیاری جاها حذف شده، و کلمه «آل محمّد» بیش از یک بار حذف شده، و همچنین اسامی منافقین و دیگر چیزها هم از آن حذف پاک شده است، و همچنین این قرآن بر آن ترتیبی که خدا و پیامبرش پسندیده اند قرار ندارد» [۱۰۱].
توضیح مهم:
در نصوص سابق علمای شیعه شهادت می دهند که در مورد ائمه و وصیّ بودن علیس چیزی در کتاب خدا ذکر نشده است، و این قضیه اساس آنها را از ریشه بیرون می آورد، بنابراین علمای شیعه چاره ای جز این نداشته اند که بگویند: قرآن تحریف و کم و زیاد شده است، و عوام خود را ملزم کردهاند تا در مورد قرآن چنین معتقد باشند.
بنابراین امام و مرجعشان مجلسی چنان که قبلا بیان شد می گوید: روایاتی که در مورد تحریف قرآن آمدهاند از روایات امامت کمتر نیستند، و اگر تحریف قرآن ثابت نشود؛ امامت و دیگر عقاید شیعه اثبات نمی گردند.
مجلسی درست گفته، در حقیقت نه هیچ تحریفی در قرآن صورت گرفته، و نه مسئله ی امامت ثابت است، و نیز عقیده رجعت و دیگر عقایدی که علمای مذهب شیعه را منحرف کرده اند بی اساس است.
[٩۳. [ ]- تذکرة الأئمة ص٩-۱۰محمد باقر مجلسی،فصل الخِطاب ص۱۸۰ نوری . [٩۴] أصول الکافی ج۱/۳۱۵ (کتاب الحجة ح۲۶ بابٌ فيه نكتٌ ونتفٌ من التنزيل في الولاية) [٩۵] أصول الکافی ج۲/۸۲۴ (کتاب فضل القرآن ح۱٧ باب النوادر). [٩۶] أصول الکافی ج۱/۳۲۰ (کتاب الحجة ح۶۰ بابٌ فيه نكتٌ ونتفٌ من التنزيل في الولاية) [٩٧] أصول الکافی ج۱/۳۱۲ (کتاب الحجة ح۸ بابٌ فيه نكتٌ ونتفٌ من التنزيل في الولاية). [٩۸] الکافی ۱/۱۶ . [٩٩] الکافی ج ۱/۴۲۱. [۱۰۰] الکافی ج ۱ / ۴۳٧. [۱۰۱] تفسیر الصافی، مقدمه ششم .