موضع ائمه نسبت به اصحاب
س ٩۸- موضع پیامبرصو ائمه در برابر صحابه رسول خداصآنطور که در کتابهای شیعه آمده چه بوده است؟
ج- (در مراجع شیعه ذکر شده که) پیامبرصفرمود: «بار خدایا انصار و فرزندان انصار و فرزند فرزندانشان را بیامرز، ای گروه انصار آیا شما راضی نمی شوید که دیگران با بز و گوسفند برگردند و شما در حالی برگردید که پیامبر خدا سهم شما باشد، گفتند: بله راضی هستیم، آنگاه پیامبرصفرمود: انصار جایگاه و کیف دستی من هستند، اگر مردم به دره ای بروند و انصار به دره ای دیگر بروند، من راهی دره انصار می-شوم، بار خدایا انصار را بیامُرز» [۴۰۴].
و امیرمؤمنان علیس گفت: «پیشی گیرندگان کامیاب شدند، و مهاجران اوّل با اجر فراوان و بزرگ رفتند» [۴۰۵].
همچنین فرمود: «یاران و اصحاب محمّدصرا دیده ام، هیچ کسی از شما را نمیبینم که با آنها شباهتی داشته باشد، آنها ژولیده مو و غبار آلود صبح می-کردند، و شب را با نماز و سجده سپری می کردند، و روی پیشانی و صورت استراحت می کردند، از یاد معاد و رستاخیز چنان بیمناک بودند گویی روی اخگر و زغال برافروخته داشتند (با گریه میجوشیدند)، میان چشمهایشان همچون زانوی بُز چروکیده و کوفته بود، وقتی ذکر خدا به میان می آمد اشک از چشمانشان سرازیر می شد تا آنکه گریبانشان خیس می گردید و چون درخت در روز طوفانی از ترس عذاب و امید پاداش به خود می لرزیدند» [۴۰۶].
و گفت: «شما را در مورد اصحاب رسول خداصتوصیه میکنم، به آنها ناسزا نگویید، آنان یاران و یاوران و اصحاب پیامبرصشما هستند، آنها در دین هیچ بدعتی بوجود نیاوردند، بله: او در مورد اینها مرا وصیت کرد» [۴۰٧].
و (علیس) در مورد انصار گفت: «وقتی آنان پیامبرصرا پناه دادند، و خدا و دینش را یاری کردند، همه عرب ها آنان را هدف گرفته بودند، و علیه آنان با یهودیان همپیمان شدند، همه قبایل یکی پس از دیگری با آنها جنگیدند، و آنها به خاطر دین از همه چیز بریدند و روابط خود را با عرب ها قطع کردند، و دین را برپاداشتند، و زیر تازیانه جلادان بردباری و شکیبایی کردند، تا آنکه عرب سر تسلیم را در برابر پیامبرص فرود آوردند و قبل از وفات در مورد آنها چشمانش روشن شد (به هدف خود دست یافت)» [۴۰۸].
و زین العابدین در نمازهایش برای اصحاب رسول خداصدعا می کرد و می گفت: «بار خدایا! به خصوص اصحاب محمّدصرا، آنان که به خوبی وظیفه همراهی و صحابه بودن را ادا کردند، و در راه یاری کردن پیامبرصبهترین امتحان را پس دادند ...بار خدایا رحمت خویش را به تابعین برسان، آنان که می گویند: پروردگارا ما و برادرانمان را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز و کینهای نسبت به مؤمنان در دلهایمان جای مده، پروردگارا! تو دارای رأفت و رحمت فراوانی هستی... آنان زنان و فرزندانشان را در راه اظهار پیروزی کلمه پیامبرصخدا ترک کردند و با پدران و فرزندان خود برای تثبیت نبوّت او جنگیدند...» [۴۰٩].
و یکی دیگر از ائمه (جعفر) گفت: «اصحاب پیامبر خدا صدوازده هزار نفر بودند، هشت هزار نفر اهل مدینه، دو هزار اهل مکه، و دو هزار نفر برده آزاد شده، در میان آنها هیچ کسی از فرقه قدریه یا مرجئه و خوارج و معتزله و اهل رأی دیده نشده، شب و روز گریه می کردند و می گفتند: ارواح ما را بگیر قبل از آن که نان ورآمده بخوریم» [۴۱۰].
و از امام رضا را در مورد این حدیث پیامبرصسؤال شد که فرمود: «اصحاب من همچون ستارگان هستند به هر کدام اقتدا کنید راهیاب میشوید»، و اینکه می فرماید: «اصحابم را برایم بگذارید»؟ در پاسخ گفت: «این حدیث صحیح است منظورش کسانی است که بعد از او تغییر نکردند و دگرگون نشدند» [۴۱۱].
و حسن عسکری گفت: «موسی کلیم خدا از پروردگارش پرسید: آیا در میان اصحاب پیامبران اصحاب کسی از اصحاب من نزد شما گرامی تر هستند؟ خداوند فرمود: ای موسی آیا نمی دانی که فضیلت اصحاب محمّدصبر همه اصحاب پیامبران همچون فضیلت محمّدصبر همه پیامبران است» [۴۱۲].
همچنین روایت کرده که خداوند متعال به آدم÷ فرمود: «هرکس که با محمّدصو اصحاب برگزیده او دشمنی ورزد، یا نسبت به یکی از آنها دشمنی و نفرت داشته باشد، خداوند به او چنان عذابی می دهد که اگر بر همه آفریده ها و خلق خداوند تقسیم شود همه را نابود می کند» [۴۱۳].
[۴۰۴] تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین فتح الله کاشانی ۴ / ۳۴۰، و الارشاد مفید ۱ / ۱۴۵، و اعلام الوری طبرسی، ص ۱۱۸، تفسیر قمی ۲ / ۱٧٧ . [۴۰۵] نهج البلاغة ص۶۰۲, شرح نهج البلاغة ابن أبی الحدید ت۶۵۶ ج۱۵/۱۱٧ بحار الأنوار ج۳۳/۱۰۵ ح۴۰٧ (باب كتبه÷إلى معاوية واحتجاجاته عليه ومراسلاته إليه وإلى أصحابه). [۴۰۶] نهج البلاغه، ص ۱۴۳ شریف مرتضی . [۴۰٧] حیاة القلوب مجلسی ۲ / ۶۲۱ . [۴۰۸] الغارات ابراهیم بن محمد ثقفی متوفای ۲۸۳ هجری، ۲ / ۳۳۰، و الامالی طوسی، ص ۱٧۳، و شرح نهج البلاغه ۲ / ۸۸ . [۴۰٩] صحیفه کامله زین العابدین، ص ۱۳ / ۴۲ . [۴۱۰] الخصال صدوق ۶۴۰ . [۴۱۱] بحار الأنوار ج۲۸/۱۸-۱٩ ح۲۶, الأنوار النعمانیة ج۱/۱۰۰ (نور مرتضوى ). [۴۱۲] تفسیر حسن عسکری، ص ۶۵، بحار الانوار ۱۳ /۳۴۰، و تفسیر البرهان بحرانی ۳ / ۲۲۸ . [۴۱۳] تفسیر حسن عسکری، ص ۱٩۶ .