این امّت مورد مرحمت خداست
بدانید که این امّت هرگز بر گمراهی اتفاق نخواهد کرد [۸۳۶].
الحمدلله همواره در میان این امّت اسلام گروهی برحق خواهند بود تا وقتی که قیامت بر پا می شود، گروهی از اهل علم و قرآن و هدایت و بیان و روشنگری که تحریف افراطی ها و ادعای ناروای جعل کنندگان آثار و تأویل جاهلان را از آن می-زدایند، بنابراین تعلیم و روشنگری و خیرخواهی و نصیحت و راهنمایی و جلوگیری از تجاوز متجاوزان به دین اسلام وظیفه و مسئولیت همه ما مسلمانها است. و هرکس که بر حذر داشت به راستی که بشارت داده است [۸۳٧].
«و خداوند هر کسی را که بخواهد خوشبخت کند او را توفیق عنایت می کند که از آنچه دیگران بدان آن مبتلا شده اند عبرت بگیرد، و راه کسانی را در پیش می گیرد که خداوند آنان را یاری کرده است و از راه کسی که خداوند او را خوار و ذلیل کرده پرهیز مینماید..» [۸۳۸].
بار خدایا از ارتداد و از مبتلا شدن به فتنه به تو پناه میبریم [۸۳٩].
رئیس کمیته دائم افتا در کشور عربستان سعودی شیخ عبدالله بن باز و نائب او شیخ عبدالرزاق عفیفی رحمهما الله و اعضای آن؛ شیخ عبدالله غدیان - وفقهم الله- در فتوای شماره ٧۸۰۸ می گویند: «فرقه های دروز، نصیریه، اسماعیلیه و دیگر کسانی که در راه آنها پیموده اند؛ همچون بابیه و بهائی ها نصوص قرآن و سنّت را بازیچه خویش قرار دادهاند، و آئین و دستوراتی برای خود ساخته اند که خداوند به آن فرمان نداده است، و در تحریف و تغییر راه یهود ونصارا را در پیش گرفته اند و از هوای نفس خود پیروی کرده و از رهبر فتنه اول عبدالله بن سبأ حمیری که در رأس بدعت گذاری وگمراه کردن و ایجاد فتنه بین مسلمین قرار داشت؛ تقلید نمودهاند، شر وبلای ابن سبأ گروههای زیادی را در برگرفت، و بعد از پذیرفتن اسلام کافرشدند و به علت آن بین مسلمین تفرقه ایجاد شد، بنابراین دعوت تقریب بین این گروهها و بین مسلمین راستین و واقعی؛ دعوتی بی فایده است، و تلاش برای نزدیک کردن این فرقهها با مسلمین تلاشی شکست خورده می باشد، چون این فرقه ها در انحراف و الحاد و کفر و گمراهی و دشمنی با مسلمین و توطئه علیه آنان همچون یهودیان هستند گرچه اهداف و امیال آنان و قضایایی که با آن درگیر هستند متفاوت است، بنابراین همچون یهود و نصارا هستند.
بعد از جنگ جهانی دوم؛ گروهی از علمای دانشگاه ازهر مصر با آخوندهای شیعه قم ایران برای تقریب تلاش کردند، و تعداد اندکی از علمای بزرگ و صادق و پاکدل فریب این ادعا را خوردند، و مجله ای صادر کردند و آن را تقریب نامیدند، امّا دیری نگذشت که قضیه برای فریب خوردگان روشن شد، و کار گروه تقریب به شکست انجامید، جای تعجب هم نیست، چون قلب ها از هم فاصله زیاد دارند و افکار متضادند، و عقایدشان با همدیگر متناقض اند و هرگز دو چیز ضد و نقیض جمع نمیشوند [۸۴۰]. و شیخ عبدالعزیز بن عبدالله بن باز/ را پرسیدند:
س ٧ - با توجه به شناختی که جنابعالی از تاریخ رافضه دارید موضع شما در مورد تقریب بین اهل سنّت و آنها چیست؟
ج - تقریب بین اهل سنّت و رافضه ممکن نیست، چون عقیدهها با هم فرق دارند، اهل سنّت به توحید خداوند و خاص کردن عبادت برای الله تعالی، و به اینکه هیچ فرشته و پیامبر همراه خدا به فریاد خوانده نمی شود، و فقط خداوند غیب می-داند معتقدند، و همچنین اهل سنّت صحابه را دوست دارند، و ایمان دارند که اصحاب بعد از پیامبر بهترین افراد این امّت هستند، و برترین آنها ابوبکر، سپس عمر و سپس عثمان و سپس علیش می-باشد، و عقیده رافضه برعکس عقیده اهل سنّت است، بنابراین جمع کردن میان آن دو امکان ندارد، و همانطور که نمی توان یهود و نصارا و بت پرستان را با اهل سنّت جمع کرد، تقریب بین رافضه و اهل سنّت هم ممکن نیست.
س ۸ : آیا می توان برای ضربه زدن به دشمن خارجی همچون کمونیسم وغیره ت با آنها عامل و همراهی کرد؟
ج ۸ – به نظر من این کار ممکن نیست، بلکه اهل سنّت متحد شود و رافضه را به آنچه قرآن و سنّت بر آن دلالت دارد دعوت دهند، و وقتی رافضه به آن پایبند شدند برادر ما هستند، و بر ما همکاری کردن با آنها واجب می شود، اما وقتی که بر عقاید خود همچون دشمنی با صحابه و ناسزا گفتن به آنها، و دشنام دادن به صدیق و عمر و عموم اهل بیت همچون علیس و فاطمه و حسن و حسینش اصرار می ورزند، و معتقدند که دوازده امام معصومند و غیب می دانند، همه این چیزها باطل ترین باطل هستند، و مخالف با عقیده اهل سنّت و جماعت می-باشند [۸۴۱].
از ابی سعید خدریس روایت است که گفت: «پیامبر خداصدر میان ما ایستاده سخنرانی کرد و فرمود: هان آگاه باشید ترس از مردم فردی را از گفتن حقی که میداند باز ندارد، می گوید: آنگاه ابو سعید گریست و گفت: سوگند به خدا چیزهایی دیدیم و ترسیدیم» [۸۴۲].
و پیامبرصفرمود: «هر قومی بدعتی را پدید آورند، خداوند در مقابل سنّتی را از قلب آنها در می آورد» [۸۴۳].
و پیامبرصفرمود: «سنّت من و سنّت خلفای راشدین هدایت یافته را لازم بگیرید؛ و به آن تمسک جوئید، و با دندان به آن چنگ بزنید و از بدعتها دوری کنید، که هر چیز تازه ایجاد شدهای در دین بدعت است، و هر بدعتی گمراهی است» [۸۴۴].
و شیخ الاسلام ابن تیمیه/: گفت: «برحذر داشتن مسلمین از بدعتها و از کسانی که به بدعتها معتقدند به اتفاق مسلمین واجب است» [۸۴۵].
و کتابم را با حدیث حذیفه بن یمانس پایان می دهم که فرمود: مردم در مورد نیکی از پیامبرصمی پرسیدند، و من او را از شر میپرسیدم از بیم اینکه مبادا مرا بگیرد، بنابراین عرض کردم: ای رسول الله ما در جاهلیت و شرارت به سر می بردیم، آنگاه خداوند این خیر را برای ما آورد، آیا بعد از این خیر شری هست؟.
پیامبرصفرمود: بله! گفتم: آیا بعد از آن شر خیری هست؟ فرمود: بله، و در آن دود و غباری هست؟ گفتم: دود و غبار آن چیست؟ فرمود: قومی می آیند که به غیر از سنّت من عمل می کنند، و به غیر از رهنمود من راهنمایی می کنند، بعضی کارهایشان درست است و بعضی نادرست! گفتم: آیا بعد از این خیر شری هست؟ فرمود: بله، دعوتگرانی بر درهای جهنم خواهند بود، هر کسی دعوت آنان را بپذیرد او را به جهنم میبرند! گفتم: ای رسول خدا آنها را برای ما توصیف کن؟ فرمود: قومی هستند از ما و به زبان ما سخن می-گویند! گفتم: ای رسول خدا به نظر شما اگر این زمان مرا فرا گرفت چه کار کنم؟ فرمود: همراه جماعت مسلمین و امامشان باش! گفتم: اگر مسلمین جماعت و امامی نداشتند؟ گفت: از همه این فرقهها کناره گیری کن حتی اگر بر ریشه درختی چنگ زده باشی تا اینکه مرگ تو فرا رسد و تو بر آن حالت باشی [۸۴۶].
ابو العالیه می گوید: اسلام را یاد بگیرید، وقتی آن را یاد گرفتید؛ از آن روی گردانی نکنید، و بر شما لازم است صراط مستقیم را انتخاب کنید که اسلام است، و از آن به چپ و راست منحرف نشوید، و بر شما لازم است که از سنّت پیامبرتانصپیروی کنید، و از این هوا پرستیها بپرهیزید.
در کلام ابی العالیه تأمل کنید، چه سخن بزرگ و مهمی است و چقدر او زمانش را شناخته است که از هواپرستی بر حذر می دارد؛ که هرکس از آن پیروی کند از اسلام رویگردان شده است، و اسلام را به سنّت تفسیر می کند، و از این می ترسد که تابعین و علمایشان از قرآن و سنّت فاصله بگیرند، وقتی در سخن او تأمل کنید معنی آیات الهی را می فهمی که می فرماید:
﴿إِذۡ قَالَ لَهُۥ رَبُّهُۥٓ أَسۡلِمۡۖ قَالَ أَسۡلَمۡتُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٣١﴾[البقرة: ۱۳۱].
یعنی: «آنگاه که پروردگارش بدو گفت: اخلاص داشته باش گفت: خالصانه تسلیم پروردگار جهانیان گشتم».
و می فرماید:
﴿وَوَصَّىٰ بِهَآ إِبۡرَٰهِۧمُ بَنِيهِ وَيَعۡقُوبُ يَٰبَنِيَّ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰ لَكُمُ ٱلدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ١٣٢﴾[البقرة: ۱۳۲].
یعنی: «و ابراهیم فرزندان خود را به این آئین سفارش کرد، و یعقوب طفت: ای فرزندان من! خداوند، آئین (توحیدی اسلام) را برای شما برگزیده است. و نمیرید جز این که مسلمان باشید».
و فرمود:
﴿وَمَن يَرۡغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبۡرَٰهِۧمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفۡسَهُۥۚ﴾[البقرة: ۱۳۰].
یعنی: «چه کسی از آئین ابراهیم رویگردان خواهد شد مگر آن (نادانی) که خود را خوار و کوچک داشته».
این اصول مهم و امثال آن که اصل اصول هستند؛ ولی مردم از آن غافل اند و باشناخت این اصول؛ معنی احادیثی که در این مورد هستند روشن می گردد، اما فردی که این آیات و احادیث را می خواند مطمئن است که شامل او نمی شوند و فکر می کند که در مورد قومی گفته شدهاند که از بین رفته! : ﴿أَفَأَمِنُواْ مَكۡرَ ٱللَّهِۚ فَلَا يَأۡمَنُ مَكۡرَ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ٩٩﴾[الأعراف: ٩٩].
یعنی: «آیا آنان از چاره نهانی و مجازات ناگهانی خدا ایمن و غافل شدهاند؟ در حالی از چاره نهانی و مجازات ناگهانی خدا جز زیانکاران (و از دست دهندگان عقل و انسانیت) ایمن و غافل نمیگردند [۸۴٧]».
بار خدایا در این مورد هر مسلمانی را که قدر خویش را می داند و به اللهﻷبه عنوان پروردگار بر حق و به اسلام به عنوان یگانه دین حق و به محمّدصبه عنوان پیامبر ایمان دارد نصیحت می کنم بار خدایا گواه باشد [۸۴۸].
از اساتید و برادران طلبه ام خواهش می کنم که در بر حذر داشتن از بدعت ها بخصوص بدعت تقریب بین ادیان وتقریب بین فرقههای منتسب به اسلام بکوشند از خداوند متعال خواستارم مسلمانان گمراه را هدایت کند و عذاب را از ما و آنها دور نماید، و ما و آنان را از توطئه دشمنان و از فتنه ها و زشتی های پنهان و آشکار نجات دهد، و همه ما را بر اسلام ثابت قدم و استوار بدارد.
و خاضعانه در پیشگاهش تمنّا دارم که اخلاص در گفتار و کردار را به این بنده عنایت فرماید و نیّتم را درست و فرزندانم را اصلاح نماید و خاتمه ام را نیک بگرداند، و مرا و پدر و مادر و خانواده ام و همه مسلمین را بیامرزد، بدون تردید او شنوای دعا است.
يارب لك الحمد کما ينبغی لجلال وجهك و عظيم سلطانك و الحمد لله رب العالمين
و صلی الله و سلم علی عبده و رسوله محمّد و علی آله و صحبه اجمعين.
مؤلف: عبدالرحمن بن شثری، خداوند او و والدین و اولاد و اساتید او همه مسلمین را بیامرزد. آمین.
[۸۳۶] حدیث ابن عمر روایت ترمذی ج ۲۱۶٧ وآلبانی آن را المشک ج ۳/۱۱ صحیح قرار داده است . [۸۳٧] الابطال للنظریه الخلط بین دین الاسلام وغیره من الادیان شیخ بکرابو زید شفاه الله تعالی . [۸۳۸] اثنین مجموع الفتاوی ۳۵/۳۸۸. [۸۳٩] از دعای ابن ابی ملیکه/(بخاری ج ۶۶۴۱ باب ما جاء في قول الله تعالی: لا واتقوا فتنه لا تصيبن الذين ظلموا منکم خاصة). و ما کان النبیصيخدر من الفتن و مسلم ۲۲٩۳ باراثبات حوض نبیناصوصفاته. [۸۴۰] فتاوی اللجنة الدائم ج ۲/۱۳۳-۱۳۴. [۸۴۱] مجموع فتاوی ابن باز ج ۵/۱۳۰-۱۳۱. [۸۴۲] احمد ج ۱۱۵۱۶ ابن ماجه، ج ۴۰۰٧ ، ترمذی ۲۱٩۱، آلبانی در الصحیحه، ش ۱۶۸ آنرا صحیح دانسته است . [۸۴۳] روایت امام أحمد ح۱۶٩٧۰ حافظ ابن حجر اسنادش را جیّد توصیف کرده، ت۸۵۲ فتح الباری ج۱۳/۲۶٧ . [۸۴۴] ابوداود، ج ۴۶۰٧ و ابن ماجه، ج ۴۲ و ترمذی ک العلم، ج ۲۶٧۶ و گفته است این حدیث حسن صحیح است و حاکم در مستدرک سند آن را صحیح قرار داده است ۱ / ٩۵ – ٩۶ و آلبانی آنرا صحیح دانسته است (ابن ماجه ۴۲) . [۸۴۵] مجموع فتاوی،ج ۲۸ / ۲۳۱ . [۸۴۶] بخاری ج ۳۴۱۱، مسلم ج ۱۸۴٧ . [۸۴٧] فضل الاسلام، شیخ محمد بن عبدالوهاب، ص ۲۸- ۲٩ . [۸۴۸] کتاب الابطال بکر ابو زید با اندکی تصرف .