وحدت وجود از دیدگاه شیعه
س ۳۱- آیا بزرگان شیعه به حلول و وحدت وجود کلّی اعتقاد دارند؟
ج- بله، آنها از مقوله ی حلول جزئی تجاوز کرده، یا به حلول خاص به علیس معتقدند و به دروغ ادعا میکنند که ابا عبدالله÷ گفت: «خداوند با دست راستش بر ما دست کشید و نورش را در ما قرار داد» [۱٧۸].
و در روایتی دیگر آمده است: «ولی خداوند ما را با خودش در آمیخت» [۱٧٩].
و نیز روایت می کنند که گفت: «ما با خدا حالاتی داریم، در آن حالات ما او هستیم و او ما است، مگر اینکه او او است و ما ما هستیم (پناهبر خدا از کفر)» [۱۸۰].
س۳۲- آیاتی که در قرآن در مورد توحید ذکر شده نزد بزرگان شیعه چه معنایی دارند؟
ج- همه آیات توحید عبادت را به تثبیت و تأیید ولایت علی و أئمّهشتفسیر می کنند، و قاعده ی آنها در این مورد این است: «اخبار متعدّد در مورد تأویل(تفسیر) شرک ورزیدن به خدا، و شرک ورزیدن در عبادت به شرک در ولایت ائمه وارد شده، یعنی شرک نزد آنها این است که همراه با ولایت امام کسی دیگر را که امام نیست با او شریک گردانی، و همراه با ولایت آل محمّدصولایت غیر آنها را قبول کنی. مثلاً در مورد آیه ۶۵ سوره زمر که می-فرماید:
﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٦٥﴾[الزمر: ۶۵].
یعنی: «به تو و به یکایک پیغمبران پیش از تو وحی شده است که اگر شرکورزی کردارت (باطل و بیپاداش میگردد و) هیچ و نابود میشود ، و از زیانکاران خواهی بود».
معنی این آیه آنگونه که در صحیحترین کتاب شیعیان آمده این است: «اگر بعد از خودت همراه با ولایت علی به ولایت کسی دیگر فرمان دهی عمل تو محو و نابود میگردد» [۱۸۱].
و از آن جمله اینکه در مورد آیه [غافر:۱۲]:
﴿ذَٰلِكُم بِأَنَّهُۥٓ إِذَا دُعِيَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُۥ كَفَرۡتُمۡ﴾[غافر: ۱۲]. می گویند: یعنی به ولایت علیس کفر می ورزید [۱۸۲]﴿وَإِن يُشۡرَكۡ بِهِۦ تُؤۡمِنُواْۚ فَٱلۡحُكۡمُ لِلَّهِ ٱلۡعَلِيِّ ٱلۡكَبِيرِ١٢﴾ و اگر به کسی که حق ولایت ندارد با او شریک شود ایمان می آورید. و در روایتی دیگر گفته: وقتی به اهل ولایت کفر ورزیدید...
و در مورد آیه ۶۰ سوره نمل که میفرماید: ﴿أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ يَعۡدِلُونَ٦٠﴾[النمل: ۶۰]. می گویند: ابو عبدالله گفته است: یعنی با امام هدایت امام گمراهی هم هست [۱۸۳].
مطالب کمر شکن برای شیعه:
ابو عبدالله/ در مورد کسی که این تفسیر را ارائه میدهد می گوید: «هرکس چنین سخنی بگوید به خدا شرک ورزیده است، تا سه بار گفت: من از آنها تبری و بیزاری میجویم، بلکه منظور ذات الله تعالی است» [۱۸۴].
[۱٧۸] اصول الکافی، ج ۱ / ۴۴۰ . [۱٧٩] اصول الکافی، ج ۱ / ۴۳۵ . [۱۸۰] شرح الزیارة الجامعه الکبیره، ص ۱۰٧ . [۱۸۱] اصول الکافی کلینی، ج ۱ / ۴۲٧ ش ٧۶ . [۱۸۲] کنز جامع الفواید، ص ۲٧٧، و بحار الانوار، ج ۲۳ / ۳۶۴، و تفسیر قمی، ج ۲ / ۲۵۶ و اصول الکافی، ج ۱ / ۴۲۱ . [۱۸۳] بحار الانوار، ج ۲۳ / ۳٩۱، و کنز الفوائد، ص ۲۰٧ محمد بن علی کراجکی متوفای سال ۴۴٩ هجری . [۱۸۴] البرهان، بحرانی، ج ۴/ ٧۸ .