ضربه کمر شکن
اختلاف فراوان موجود در روایات علمای شیعه سبب شده بسیاری از شیعیان مذهب تشیع را ترک کنند، تا جایی که بعضی از علمایشان مذهب شیعه را ترک گفته است، چنان که شیخ آنان طوسی در زمان خویش به این اعتراف کرده است، پس در زمان ما چگونه خواهد بود؟!.
طوسی از اختلاف و تباین و تضادی موجود در احادیث شیعه اظهار تأسّف کرده، که هیچ حدیثی نیست که حدیثی دیگر متضاد با آن نباشد، و می گوید: «هیچ حدیثی نیست مگر آنکه در مقابل آن حدیثی دیگر آن را نفی میکند، تا جایی که مخالفان ما این نکته را به عنوان بزرگترین عیب و ننگ به رخ ما می کشند» [۶۳٧].
و همچنین شیخ و عالم آنها فیض کاشانی از اختلاف فرقه ی خود شکایت سرداده گفته: «می بینی که آنها در یک مسئله بیست یا سی و بیشتر از این رأی مختلف دارند، بلکه می توانم بگویم هیچ مسئله ای فرعی نیست که در آن یا در بعضی از متعلقات آن اختلاف نداشته باشند» [۶۳۸].
سوم: اینکه علمای شیعه چنانکه گذشت گفته اند ائمه معصوم هستند و نه از روی فراموشی و نه از روی اشتباه خطا نمی کنند، امّا در کتاب هایشان چیزهایی بر خلاف این عقیده ذکر شده است، بنابراین در چنین موقعیتی به منظور اینکه عصمت ائمه زیر سؤال نرود، زیرا اگر عصمت از بین برود تمام مذهب شیعه سقوط می کند و نابود میشود، گفته اند ائمه تقیه کرده-اند.
چهارم: یکی از نتایج و فرایندهای اعتقاد به تقیه این اصل است که مخالفت با اهل سنّت واجب است، و هدایت و راه درست در مخالفت با آنان است، و آنچه از امامانشان موافق با اهل سنّت روایت شده از روی تقیه گفته شده است.
از ابو عبدالله÷ روایت کرده اند که گفت: «وقتی دو حدیث مختلف و متضاد برایتان روایت شد همان را بگیرید و قبول کنید که مخالف با آن قوم (اهل سنّت) است» [۶۳٩].
در روایتی دیگر آمده است: «همان را بگیرید که از قول عامه ـ یعنی اهل سنّت ـ دورتر است» [۶۴۰].
پس علامت رسیدن به حق نزد شیعه مخالفت با اهل سنّت است؛ حتی اگر رأی و دیدگاه اهل سنّت مطابق با قرآن و کلام پیامبرصهم باشد، چنان که این مطلب در اعتقاد علمای مذهب شیعه واضح است.
[۶۳٧] تهذیب الاحکام طوسی، المقدمه ۲/ ۳ / - ۱ / ۲، مستدرک الوسائل نوری ۳ / ٧۱٩، الذریعه ۴ / ۵۰۴. [۶۳۸] الوافی المقدمه، ص ٩. [۶۳٩] عامه یعنی اهل سنت، ن ک بحارالانوار ۲ / ۲۳۳، وسائل الشیعه ۲٧ / ۱۱۸ . [۶۴۰] جوابات اهل الموصل مفید، ص ۱۴ .