بارزترین فتوحات شیعه در تاریخ
س ۱۶۱ – لطفا مهم ترین فتوحات اسلامی را که در طول تاریخ شیعه انجام داده اند نام ببرید؟
ج – شیعه حتّی یک وجب از خاک سرزمین کفر را فتح نکرده، بلکه تا جایی که توانسته اند سرزمینهای مسلمین و راز و اسرارشان را در اختیار کفار- از هر دینی که بوده باشند- قرار داده اند، و تاریخ گواه این قضیه است، از آن جمله اینکه : یکی از علمایان شیعه در مورد آنچه استاد او ابو طاهر قرمطی علیه بیت الله الحرام و کعبه مشرفه و حجاج بیت الله در سال ۳۱٧ هجری کرده است را چنین ذکر می کند: «حجاج بیت الله الحرام سالم به مکه رسیدند و آنان که از راههای دور و درازی آمده بودند ناگهان دیدند که در روز هشتم ذی الحجه ابو طاهر قرمطی به آنها حمله ور شد، و اموال آنان را به غارت کرد و تعداد زیادی از حجاج را در مکه و دره های آن و در مسجدالحرام و در داخل حرم کعبه به قتل رساند، و قرمطی بر درب کعبه نشست و حجاج در اطراف او در خون خود میغلتیدند و از دم تیغ گذرانیده می شدند و او می گفت:
انا لله وبالله انا يخلق
الخلق واُفينهم أنا
«سوگند به خدا که من مردم را می آفرینم، و من آنها را فنا و نابود می کنم».
سپس قرمطی دستور داد کشته شدگان را در چاه زمزم دفن شوند و تعداد زیادی از آنها در محل کشته شدنشان در حرم و در مسجدالحرام دفن گردیدند، همچنین قبه زمزم را منهدم کرد و دستور داد کعبه را از جای برکنند و پوشش آن را در آورد و آن را تکه تکه کرد و بین همراهانش تقسیم نمود، و به مردی دستور داد تا بالای کعبه رفته و میزاب آن را در آورد، وقتی بالای کعبه رفت از آن به سر به زمین افتاد و بلا فاصله به هلاکت رسید، در این وقت قرمطی از بیرون آوردن میزاب خود داری کرد. سپس دستور داد که حجر الاسود از جا در آورده شود، آنگاه یکی از سربازانش با ابزار سنگینی که در دست داشت بر حجرالاسود کوبید و گفت: کجا هستند پرندگان ابابیل، کجا هستند سنگ گل ها، سپس حجرالاسود را بیرون آورد، و آن را با خودشان بردند و بیست و دو سال حجرالاسود نزد آنها باقی ماند. در آن سال کسی حج نکرد چون مردم از وقوف به عرفه منع شدند [۸۲۵].
و همچنین کاری که شیخ شیعه ابن علقمی وزیر خلیفه مستعصم عباسی کرد، و نیز فعالیتها و تلاشهایی که نصیرالدین طوسی برای براندازی و از هم پاشیدن لشکر اسلام تلاش کردند و بسیاری از افراد لشکر اسلام مستقر در بغداد را طرد کردند و آمار نیروها را کاهش دادند، بطوری که تعداد افراد لشکر را به ده هزار نفر تقلیل دادند، سپس با تاتارها نامه نگاری کردند و ضعف کشور و اسرار نظامی را براشان توضیح دادند، و آنها را به اشغال و سقوط بغداد امیدوار کردند، و وقتی که لشکر تاتار هجوم آورد ابن علقمی خلیفه مسلمین را از جنگیدن با آنها بازداشت و گفت: آمدن تاتار به مصلحت ماست، و خلیفه را قانع کرد تا به همراه افراد خواص خود و همراه او برای صلح به استقبال تاتار برود، و از سوی دیگر ابن علقمی و برادرش طوسی به تاتار اشاره کردند که صلح نکنید، بلکه خلیفه و همراهانش را به قتل برسانید. بنابراین خلیفه و همراهانش کشته شدند، سپس تاتار به بغداد هجوم آورد و زنان و مردان بغداد را قتل عام کردند، و کسی جز کافران ذمی از یهودی و مسیحی در میان مردم بغداد نجات نیافتند؟!!.
تاتارهای مغولی حدود یک میلیون مسلمان را در بغداد به خاک و خون کشیدند و در تاریخ اسلام هیچ فاجعه ای همچون فاجعه هجوم تُرکهای کافر موسوم به تاتار سهمگین نبوده است، آنها هاشمیها را کشتند و زنان عباسی وغیر عباسی را به اسارت در آوردند [۸۲۶]!.
امّا با این وجود؛ علمای شیعه استاد خود ابن علقمی و دوستش طوسی را گرامی میدارند، و کاری را که علیه مسلمین کردند شاهکاری بزرگ به حساب می آورند. مجلسی استاد خود نصیر الدین طوسی را اینگونه تحسین کرده است: «و شیخ اعظم نصیر الدین طوسی محمّد بن حسن طوسی وزیر سلطان هولاکو بود» [۸۲٧].
و خمینی می گوید: «مردم با نبود خواجه نصیر الدین طوسی و افرادی چون او که خدمات بزرگی به اسلام کرده اند احساس کمبود می کنند»!! [۸۲۸].
پیش از او استادش خوانساری در بیان شرح حال نصیر طوسی از خدمات او پرده برداشته و گفته است: از جمله امور مشهور و معروف این است که او بدیدار سلطان محتشم هولاکوخان رفت و از او درخواست کرد با آمادگی کامل به بغداد حمله ور شود و با نابود کردن پادشاه عباسی و قتل عام پیروان آنان و توده مردم، بندگان را راهنمایی کند و شهرها را اصلاح و آباد نماید، تا اینکه خون پلیدشان را چون نهر جاری کرد و خونشان را در دجله ریخت و از آنجا راهی سرای هلاکت و آتش جهنم گردید» [۸۲٩].
و شیخ و مرجع دیگر شیعه ابن یقطین وزیر خلیفه هارون الرشید در یک شب پانصد نفر از مسلمین را به قتل رسانید.
عالم شیعه الجزائری می گوید: «در روایات آمده که علی بن یقطین؛ وزیر هارون الرشید؛ گروهی از مخالفان را در زندانش گردآورد و به سربازانش دستور داد سقف زندان را روی زندانیان تخریب و منهدم کنند که در نتیجه همه آنها مردند که تقریبا پانصد نفر بودند» [۸۳۰].
و این سلطان اعظم شیعه شاه عباس اوّل بود که وقتی بغداد را فتح کرد؛ دستور داد قبر ابوحنیفه/ را به محل قضای حاجت تبدیل کنند، و دو قاطر را وقف کرد و دستور داد آنها را در چهار راه بازار ببندند تا هر کس نیاز به دستشویی داشت سوار بر یکی از آن قاطرها برای قضای حاجت (و تخلیه شکم) خویش بر قبر آن عالم بزرگوار رفته و قضای حاجت کند. تا اینکه روزی از خادم قبرستان پرسید اینجا خدمت چه می کنی در حالی که ابوحنیفه اکنون در پایینترین نقطه دوزخ قرار دارد؟ او هم گفت: در این قبر پدر بزرگ تو مرحوم شاه اسماعیل وقتی بغدا را فتح کرد سگ سیاهی را دفن کرده، چون استخوانهای ابوحنیفه را بیرون آورد، و در جای او سگ سیاهی را دفن کرد، پس من در خدمت آن سگ هستم».
سپس شیخ شیعه جزایری در توضیح آن گفته: «او در سخنش راستگو بود، چون مرحوم شاه عباس چنین کاری کرد» [۸۳۱].
[۸۲۵] ن ک کتاب المسائل العکبریه مفید ص۸۴- ۱۰۲ . [۸۲۶] مختصراخبارالخلفاء۱۳۶-۱۳٧ ابن ساعی شیعه واعیان الشیعه محسن الامین ج ۱/۳۰۵ . [۸۲٧] بحار الانوار مجلسی، ص ۱۰۶ – ۱۲، ن ک کشف الیقین، ص ۸۰ حسین بن یوسف بن علی مطهر حلی . [۸۲۸] حکومت اسلامی، ص ۱۲۸ . [۸۲٩] روضات الجنات فی احوال العلماء السادات، محمد باقر خوانساری متوفای ۱۱۲۵ هجری ۶ / ۳۰۰، ۳۱، ن ک وسائل الشیعه حر عاملی ۳ / ۴۸۳، الکنی و الالقاب عباس قمی ۱ / ۳۵۶ . [۸۳۰] الانوار النعمانیه الجزائری ج ۲ / ۳۰۸ . [۸۳۱] الأنوار النعمانیة ج۲/۳۲۴.