ضربه کمر شکن بر شیعه
از ابی عبداللهس روایت کرده اند که گفت: «وای بر این فرقه ی قدریه! آیا این آیه را نمی خوانند که می فرماید:
﴿فَأَنجَيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ قَدَّرۡنَٰهَا مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ٥٧﴾[النمل: ۵٧]. «ما لوط و خاندان او را (از عذاب قریبالوقوع) نجات دادیم، بجز همسرش را که خواستیم جزو باقیماندگان (در شهر و از زمره نابود شوندگان) باشد».
وای بر آن فرقه! چه کسی جز خداوند متعال آن را مقدر کرده است» [۳۶٧].
این روایت بیانگر مذهب و دیدگاه ائمّه در مورد اثبات تقدیر الهی است، و به دیدگاه علمای قدیم شیعه اشاره دارد، ولی شیعیان متأخّرشان بدون دلیل از این روایات رویگردان شده و دنباله رو معتزله شدند، و تعارض اعتقاد معتزله با چندین روایت خود در اعتقاد به تقدیر را نادیده گرفتند و مراجع شیعه تا جایی در تقلید از شیعه پیش رفتند که دقیق مانند اعتقاد معتزله عدالت را یکی از اصول دین قرار دادند که به مفهوم آنها این مقوله بمعنی انکار و عدم پذیرش قضا و قدر الهی است.
شیخ شیعه هاشم معروف می گوید: «عدل از دیدگاه امامیه از ارکان دین و بلکه از اصول اسلام است» [۳۶۸].
[۳۶٧] بحار الانوار ۵ / ۵۶ – ۱۱۶. [۳۶۸] الشیعه بین الاشاعرة و المعتزله، ص ۲۴ هاشم، و عقیدة المؤمن عبدالامیر قبلان، ص ۴۳ .