راه نجات از شر غلاة - بحث غلاة

فهرست کتاب

ائمۀ معصومین علیهم السلام نفی شفاعت از خود نموده‌اند و نجات را بر طبق قرآن مجید به تقوی و به عمل و ورع منوط داشته‌اند

ائمۀ معصومین علیهم السلام نفی شفاعت از خود نموده‌اند و نجات را بر طبق قرآن مجید به تقوی و به عمل و ورع منوط داشته‌اند

تمام استناد و اتکای شفاعت طلبان و شفیع‌تراشان به احادیث ضعیفه و مجهوله و دروغی است که نسبت آن‌را به پیغمبر خدا  ص یا ائمه معصومین علیهم السلام داده‌اند و چون آن اخبار که ما -ان شاء الله- به زودی صحت و سقم اسناد آن را از کتب رجال و درایه معلوم خواهیم کرد که همۀ آن مخالف کتب الهی است، باید قبل از همه آن‌ها را به سینه دیوار کوبید. لذا نباید مورد اعتماد و اتکاء عاقلان صاحب ایمان گردد.

این‌که ما احادیثی که در آن، ائمه اطهار علیهم السلام از خود نفی شفاعت کرده‌اند چون از همه بهتر به جهت آن‌که موافق آیات قرآن است در این اوراق به نظر حقیقت‌طلبان می‌رسانیم:

١- در امالی شیخ طوسی (ره) ١/٣٨١ روایتی آمده است: «جعفر الباقر  ÷ أنه قال لخَيْثَمَةَ: أَبْلِغْ شِيعَتَنَا أَنَّهُ لَنْ يُنَالَ مَا عِنْدَ اللهِ إِلَّا بِعَمَلٍ وَأَبْلِغْ شِيعَتَنَا أَنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ حَسْرَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلًا ثُمَّ يُخَالِفُهُ إِلَى غَيْرِهِ، وَأَبْلِغْ شِيعَتَنَا أَنَّهُمْ إذَا قَامُوْا بِمَا أُمِرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الفَائِزُونَ يَوْمَ القِيَامَةِ».

یعنی: «حضرت امام محمد باقر  ÷ به خیثمه -یکی از اصحاب بزرگوار خود- فرمود: به شیعیان ما ابلاغ کن که ما از جانب خدا هیچ چیزی را از آنان کفایت نکرده و کاری از ما بر نمی‌آید و نیز به شیعیان ما ابلاغ کن که در نزد خدا به هیچ مقامی‌ جز به عمل نتوان رسید و نیز به شیعیان ما ابلاغ کن که همانا بزرگترین مردم از حیث حسرت در روز قیامت آن کسی است که خود عدالت و انصاف را وصف کند آن‌گاه در مورد عمل با دیگران خود او آن را مخالفت نماید و نیز به شیعیان ما ابلاغ کن هر گاه بدان‌چه مأمور شده‌اند آن را برپا داشته عمل نمایند، آنان در روز قیامت به طور حتم رستگار خواهند بود».

دقت در حدیث شریف و مطابقت آن با کتاب مجید آسمانی ما به خوبی گواه صحت مطلب است.

٢- در مشکوة الانوار طبرسی ص ٣٢ و در جلد ١٨ بحار الانوار از دعائم اسلام از فضیل روایت کرده است که گفت: حضرت امام جعفر صادق ÷ به من فرمود: «يا فُضَيْل! أبْلِغْ من لقيتَ مِنْ مَوَالِينَا عنَّا السَّلام وَقُلْ لَهمْ إنِّي لا أُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللهِ شيئاً إلا بالوَرَع فَاحْفَظُوا ألْسِنَتَكُمْ وَكُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَعَلَيْكُمْ بالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ؛ إِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرِينَ». یعنی: «حضرت صادق به من فرمود: «ای فضیل هر کسی که از شیعیان ما را ملاقات کردی سلام برسان و بگو من که جعفر صادقم می‌گویم: ما از جانب خدا هیچ چیزی را از ایشان کفایت ننموده باز نمی‌داریم جز به ورع و پرهیزگاری خود ایشان. پس شما زبان خود را نگاه دارید (از بد‌گویی مردم و سخنان بیهوده) و دست خود را باز دارید (از ظلم و مال حرام) و بر شما باد شکیبایی و نماز؛ همانا خدا باصابران است».

٣- درروضه کافی ص ٣٤٢ چاپ اسلامیه... «قال الصادق  ÷: أَنَّهُ لَيْسَ يُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِهِ شَيْئاً لَا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ ولَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَلَا مَنْ دُونَ ذَلِكَ، فَمَنْ سَرَّهُ أَنْ تَنْفَعَهُ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ عِنْدَ اللهِ فَلْيَطْلُبْ إِلَى اللهِ أَنْ يَرْضَى عَنْهُ». یعنی: حضرت صادق ÷ فرمود: «هیچ‌کس از عذاب خدا شما را کفایت نکرده و باز نمی‌دارد نه فرشته مقرب و نه پیغمبر مرسل و نه غیر این‌ها، پس کسی‌که مسرور می‌شود و دوست دارد که شفاعت شفیعان به حال او نفعی داشته باشد باید از خدا بخواهد از او راضی شود (یعنی به عمل بپرداز و خود را اصلاح کند)».

شفاعت شافعین همان دعا و استغفاری است که فرشتگان و مؤمنین می‌کنند.

می‌بینید حدیث شریف چگونه مضمون آیه شریفه است که ﴿يَوۡمَئِذٖ لَّا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُۥ قَوۡلٗا ١٠٩ [طه: ١٠٩][١٩٢].

٤- این حدیث از فریقین به صحت پیوسته است که رسول خدا  ص بارها به خویشان خود می‌فرمود: «يا فاطمة بنت محمد ويا صفية عمة رسول الله ويا... اعملا لما عند الله فإني لا أغني عنكما من الله شيئا». یعنی: «ای فاطمه دختر محمد، و ای صفیه عمه رسول خدا، عمل کنید برای آن‌چه از مثوبات که در نزد خداست زیرا من از شما چیزی را کفایت نمی‌کنم». و این فرمایش آن حضرت در آخرین سال عمر شریف آن بزرگوار ص بود. مضمون آیه شریفه است که درباره زنان پیغمبران (نوح و لوط أ) آمده است که می‌فرماید: ﴿فَخَانَتَاهُمَا فَلَمۡ يُغۡنِيَا عَنۡهُمَا مِنَ ٱللَّهِ شَيۡ‍ٔٗا وَقِيلَ ٱدۡخُلَاٱلنَّارَ مَعَ ٱلدَّٰخِلِينَ١٠ [التحريم: ١٠] یعنی: «چون آن دو زن با آن دو پیغمبر خیانت کردند آن دو پیغمبر چیزی را از عذاب خدا از ایشان نتوانستند جلوگیری کنند». و درباره فرزندان یعقوب ÷ می‌فرماید از زبان یعقوب ÷: ﴿وَمَآ أُغۡنِي عَنكُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٍۖ إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِۖ [یوسف: ٦٧] یعنی: «من از جانب خدا نمی‌توانم چیزی را از شما کفایت و جلوگیری کنم همانا حکم جز خدای را نیست». و باری‌تعالی همین سخن یعقوب را تصدیق فرموده که: ﴿مَّا كَانَ يُغۡنِي عَنۡهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٍ [یوسف: ٦٨] یعنی: «آری چنین است که یعقوب نمی‌توانست از آنان از جانب خدا چیزی را کفایت و جلوگیری کند».

٥- در امالی طوسی ص ٣٠٢... آمده: عن جابر بن يزيد الجعفي «قال خدمتُ سيدَنا الإمامَ أبا جعفر محمد بن علي  ÷ ثماني عشرة سنة، فلما أردتُ الخروج ودَّعْتُهُ، وقلتُ أَفِدْنِي. فقال: بعد ثماني عشرة سنة يا جابر؟! قلت: نعم إنكُم بَحْرٌ لا يَنْزِفُ وَلا يُبْلَغُ قَعْرُهُ. فقال: يَا جَابِرُ! بلِّغْ شيعتي عَنِّي السَّلامَ، وَأَعْلِمْهُمْ أنَّهُ لا قَرَابَةَ بَيْنَنَا وبَيْنَ اللهِ عزَّ وَجَلَّ، وَلا يُتَقَرَّبُ إليْهِ إلا بِالطَّاعَةِ لَهُ. يَا جَابِرُ! مَنْ أطَاعَ اللهَ وأحَبَّنا فهو وَلِيُّنَا، وَمَنْ عَصَى اللهَ لم يَنْفَعْهُ حُبُّنَا، يَا جَابِرُ! مَنْ هذا الذي يسألُ اللهَ فَلَمْ يُعْطِهِ، أو تَوَكَّلَ عَلَيْهِ فَلَمْ يَكْفِهِ، أوْ وَثَقَ بِهِ فَلَمْ يُنْجِهِ؟..».

یعنی: «از جابر بن یزید جعفی که از اصحاب بزگوار و عالی‌قدر حضرت امام محمد باقر است: روایت شده است که گفت: من مدت هیجده سال برای آقای ما حضرت ابوجعفر امام محمد باقر خدمت کردم همین که خواستم از خدمت آن حضرت خارج شوم آن حضرت را وداع کرده و عرضه داشتم که به من فایده برسان (موعظه کن و چیزی تعلیم فرما) حضرت فرمود: ای جابر، آیا بعد از هیجده سال باز هم فایده؟ (یعنی آیا از علم لازم بی‌نیاز نشده‌ای؟) گفتم: آری همانا که شما دریایی هستید که به قعر آن نتوان رسید حضرت فرمود: ای جابر شیعیان ما را از جانب من سلام برسان و به ایشان اعلام کن که بین ما و خدا هیچ قرابت و خویشاوندی نیست و به حضرت احدیت تقرب نتوان یافت مگر به طاعت و فرمانبرداری وی. ای جابر هر که خدا را فرمان برد و ما را دوست دارد او ولی ماست، و کسی که خدا را معصیت کند دوستی ما به حال او نفعی نخواهد داشت! ای جابر چه کسی از خدا خواست که خدا به او نداد یا بر او کفایت نکرد؟ یا به او وثوق و اطمینان نمود و خدا او را نجات نداد؟».

٦- در مشکوة الانوار طبرسی ص ٥٦ چاپ نجف.... «عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدِ بْنِ بِلَالٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ  ÷ وَنَحْنُ جَمَاعَةٌ فَقَالَ: كُونُوا النُّمْرُقَةَ الْوُسْطَى يَرْجِعُ إِلَيْكُمُ الْغَالِي وَيَلْحَقُ بِكُمُ التَّالِي، وَاعْلَمُوا يَا شِيعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ مَا بَيْنَنَا وَبَيْنَ اللهِ مِنْ قَرَابَةٍ وَلَا لَنَا عَلَى اللهِ حُجَّةٌ، وَلَا يُتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ؛ مَنْ كَانَ مُطِيعاً لِـلَّهِ نَفَعَتْهُ وِلَايَتُنَا، وَمَنْ كَانَ عَاصِياً لَمْ تَنْفَعْهُ وِلَايَتُنَا. قَالَ: ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيْنَا وَقَالَ: لَا تَغْتَرُّوا وَلَا تَفْتُرُوا. قُلْتُ: وَمَا النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى؟ قَالَ: أَلَا تَرَوْنَ أَهْلًا تَأْتُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلنَّمَطِ الْأَوْسَطِ فَضْلَه‏ُ؟».

ترجمه: «عمرو بن سعید بن هلال که از اصحاب حضرت باقر و حضرت صادق  ÷ است گفت:«وارد شدم بر حضرت ابو جعفر باقر  ÷ و ما جماعتی بودیم آن حضرت فرمود: فرش و فرد میانگین باشید تا عالی به سوی شما برگردد و عقب مانده به شما ملحق شود و عمل کنید ای شیعیان آل محمد، که به خدا تقرب نمی‌توان یافت مگر به وسیله طاعت و فرمانبرداری او هر که مطیع خدا باشد دوستی ما به حال او نفع می‌دهد و هر که عاصی باشد دوستی ما به حال او نفعی نخواهد داشت! آن‌گاه حضرت به ما توجه والتفات فرمود گفت: مغرور نباشید و مأیوس هم نباشید و خود را کوچک نگیرید، عرض کردم فرش میانگین یعنی چه؟ فرمود: مگر نمی‌بینید مگر آرزو نمی‌دارید که برای شخصی معتدل و میانه رو فضل او را قائل باشید؟».

٧- در روضه کافی ص ٢٦ از صحیفه حضرت علی بن الحسین زین العابدین ÷ نقل است که فرمود: «...وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ عَبِيدُ اللهِ ونَحْنُ مَعَكُمْ يَحْكُمُ عَلَيْنَا وَعَلَيْكُمْ سَيِّدٌ حَاكِمٌ غَداً، وَهُوَ مُوقِفُكُمْ وَمُسَائِلُكُمْ فَأَعِدُّوا الْـجَوَابَ قَبْلَ الْوُقُوفِ وَالمُسَاءَلَةِ وَالْعَرْضِ عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ، ﴿يَوْمَئِذٍ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ. وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ لَا يُصَدِّقُ يَوْمَئِذٍ كَاذِباً وَلَايُكَذِّبُ صَادِقاً وَلَا يَرُدُّ عُذْرَ مُسْتَحِقٍّ وَلَا يَعْذِرُ غَيْرَ مَعْذُورٍ، لَهُ الحُجَّةُ عَلَى خَلْقِهِ بِالرُّسُلِ وَالْأَوْصِيَاءِ بَعْدَ الرُّسُلِ، فَاتَّقُوا اللهَ عِبَادَ اللهِ وَاسْتَقْبِلُوا فِي إِصْلَاحِ أَنْفُسِكُمْ وَطَاعَةِ اللهِ وَطَاعَةِ مَنْ تَوَلَّوْنَهُ فِيهَا..». یعنی: «و بدانید که شما بندگان خدایید و ما نیز چون شما با شماییم و بر ما و بر شما آقای حاکم، فردا حکومت خواهد کرد و او شما را باز داشته و پرسش خواهد نمود پس آماده جواب دادن باشید قبل از آن‌که بازدارند و پرسش کنند و بر پروردگار عالمیان عرضه شوید، در آن روز هیچ نفسی سخن نگوید مگر به اذن او جل جلاله و بدانید که خدا در آن روز هیچ دروغگویی را تصدیق نخواهد نمود و هیچ راستگویی را تکذیب نخواهد کرد و عذر مستحقی را بر نمی‌دارد و عذر نامعذوری را نمی‌پذیرد. او را بر خلق خود به سبب ارسال رسل و اوصیای بعد از رسل حجت است، پس ای بندگان خدا از خدا بترسید و در اصلاح نفوس خود روی آورید و طاعت کسی را که در این باره او را دوست دارید پیش گیرید».

٨- در مشکوة الانوار طبرسی ص ٦٣.. «عن عمر يزيد، ثم أقبل علينا (أبوجعفر) فقال: وَاللهِ مَا مَعَنَا مِنَ اللهِ بَرَاءَةٌ وَمَا بَيْنَنَا وبَيْنَ اللهِ قَرَابَةٌ وَلَا لَنَا عَلَى اللهِ حُجَّةٌ ولَا يُتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ؛ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مُطِيعاً نَفَعَتْهُ وَلَايَتُنَا وَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ عَاصِياً لِـلَّهِ لَمْ تَنْفَعْهُ وِلَايَتُنَا». ترجمه این حدیث نیز مضمون احادیثی است که گذشت.

٩- در کتاب صفات الشیعه صدوق از جمله فرمایشات رسول الله  ص آمده: «إِنِّي رَسُولُ اللهِ إِلَيْكُمْ وَإِنِّي شَفِيقٌ عَلَيْكُمْ، لَا تَقُولُوا إِنَّ مُحَمَّداً مِنَّا فَوَاللهِ مَا أَوْلِيَائِي مِنْكُمْ وَلَا مِنْ غَيْرِكُمْ إِلَّا الْمُتَّقُونَ، أَلَا فَلَا أَعْرِفُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تَأْتُونِي تَحْمِلُونَ الدُّنْيَا عَلَى رِقَابِكُمْ وَيَأْتِي النَّاسُ يَحْمِلُونَ الْآخِرَةَ! أَلَا وَإِنِّي قَدْ أَعْذَرْتُ فِيمَا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَفِيمَا بَيْنِي وَبَيْنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ فِيكُمْ، وَإِنَّ لِي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُم». یعنی: رسول الله  ص به اصحاب خود و خویشان خود فرمود: «من فرستاده خدا هستم به جانب شما، همانا من خیلی دلسوز و غم‌خوار نسبت به شما هستم، نگویید (مغرور نشوید) که محمد  ص از ماست زیرا به خدا سوگند که دوستان من از شما و غیر شما نیستند مگر پرهیزگاران، پس نبینم شما را در روز قیامت که بیایید در حالی که وبال دنیا در گردن‌های شماست و مردم دیگر بیایند در حالی که توشۀ آخرت را حمل می‌کنند. آگاه باشید من عذر خود را در آن‌چه بین من و شما بود و بین خدا و بین شماست آوردم، عمل و کردار من فقط برای خود من است و عمل شما برای خود شماست».

در این‌جا مناسب است که فرمایش آن‌حضرت را که ابن ابی الحدید در شرح نهج‌البلاغه٢/٨٦٣ چاپ بیروت در این مورد آورده است نقل کنیم: قال  ص: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَيْسَ‏ بَيْنَ‏ اللهِ‏ وَبَيْنَ أَحَدٍ نَسَبٌ وَلا أمرٌ يُؤتيه بِهِ خَيْراً أَوْ يَصْرِفُ بِهِ عَنْهُ شَرّاً إِلَّا الْعَمَلُ الصَّالِحُ ألا لَا يَدَّعِيَنَّ مُدَّعٍ وَلَا يَتَمَنَّينَّ مُتَمَنٍّ، وَالَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ لَا يُنْجِي إِلَّا عَمَلٌ مَعَ رَحْمَةٍ وَلَوْ عَصَيْتُ لَهَوَيْتُ». یعنی:«ایها الناس! میان خدا و احدی نسبت و قرابتی و هیچ امری نیست که بتوان بدان خیری را جذب و شری را بدان دفع نمود مگر عمل. آگاه باشید هیچ مدعی نباید ادعا کند و هیچ آرزومندی چیزی را آرزو کند (مگر از طریق عمل)، به آن خدایی که مرا به حق برانگیخته است که هیچ چیز انسان را نجات نمی‌دهد مگر عمل که رحمت خدا ضمیمۀ آن شود و اگر من که پیغمبرم معصیت کنم هر آینه هلاک خواهم شد». این حدیث چون موافق قرآن است که فرموده: ﴿قُلۡ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٥[١٩٣] [انعام: ١٥، یونس: ١٥ و زمر: ١٣] لذا ضمیمه احادیث شیعه کردیم.

١٠- در کتاب صفات الشیعه مرحوم صدوق رحمه الله ص ٥٣ و مشکوة الانوار طبرسی ص ٥٦ با اندک اختلاف بیان نموده «عَنْ جَابِرٍ الْـجُعْفِيِّ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ  ÷:يَا جَابِرُ! أَيَكْتَفِي مَنِ اتَّخَذَ التَّشَيُّعَ‏ أَنْ‏ يَقُولَ‏ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ؟! فَوَ اللهِ مَا شِيعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَى اللهَ وَأَطَاعَهُ، وَمَا كَانُوا يُعْرَفُونَ إِلَّا بِالتَّوَاضُعِ وَالتَّخَشُّعِ وَأَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَكَثْرَةِ ذِكْرِ اللهِ وَالصَّوْمِ وَالصَّلَاةِ وَالْبِرِّ بِالْوَالِدَيْنِ وَالتَّعَهُّدِ لِلْجِيرَانِ مِنَ الْفُقَرَاءِ وَأَهْلِ الْـمَسْكَنَةِ وَالْغَارِمِينَ وَالْأَيْتَامِ وَصِدْقِ الْـحَدِيثِ وَتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَكَفِّ الْأَلْسُنِ عَنِ النَّاسِ إِلَّا مِنْ خَيْرٍ، وَكَانُوا أُمَنَاءَ عَشَائِرِهِمْ فِي الْأَشْيَاءِ. قَالَ جَابِرٌ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ! مَا نَعْرِفُ أَحَداً بِهَذِهِ الصِّفَةِ؟ فَقَالَ لِي: يَا جَابِرُ! لَا تَذْهَبَنَّ بِكَ الْـمَذَاهِبُ حَسْبُ الرَّجُلِ أَنْ يَقُولَ أُحِبُّ عَلِيّاً صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِ وَأَتَوَلَّاهُ فَلَوْ قَالَ إِنِّي أُحِبُّ رَسُولَ اللهِ صوَرَسُولُ اللهِ خَيْرٌ مِنْ عَلِيٍّ ثُمَّ لَا يَتَّبِعُ سِيرَتَهُ وَلَا يَعْمَلُ بِسُنَّتِهِ مَا نَفَعَهُ حُبُّهُ إِيَّاهُ شَيْئاً. فَاتَّقُوا اللهَ وَاعْمَلُوا لِمَا عِنْدَ اللهِ. لَيْسَ بَيْنَ اللهِ وَبَيْنَ أَحَدٍ قَرَابَةٌ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللهِ وَأَكْرَمُهُمْ عَلَيْهِ أَتْقَاهُمْ لَهُ وَأَعْمَلُهُمْ بِطَاعَتِهِ. يَا جَابِرُ! مَا يَتَقَرَّبُ الْعَبْدُ إِلَى اللهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى إِلَّا بِالطَّاعَةِ مَا مَعَنَا بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ وَلَا عَلَى اللهِ لِأَحَدٍ مِنْكُمْ حُجَّةٌ. مَنْ كَانَ لِـلَّهِ مُطِيعاً فَهُوَ لَنَا وَلِيٌّ وَمَنْ كَانَ لِـلَّهِ عَاصِياً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ. وَلَا تُنَالُ وَلَايَتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَالْوَرَع».

یعنی: جابر جعفی روایت کرده است که حضرت ابوجعفر امام محمد باقر ÷ فرمود: «ای جابر، آیا کسی که تشیع را مذهب فرا گرفته است او را همین کفایت می‌کند که بگوید او که ما اهل بیت را دوست می‌دارد؟ به خدا سوگند که شیعۀ ما نیست مگر آن کسی که از خدا بترسد و او را اطاعت کند. شیعیان ما شناخته نمی‌شده و نمی‌شوند جز به تواضع و خشوع و ادا کردن امانت و کثرت ذکر خدا و روزه و نماز و نیکی کردن با پدر و مادر و رسیدگی کردن به حال همسایگان از فقیران و نیازمندان و تاوان‌زدگان (مقروضان) و یتیمان، و راست گفتاری و تلاوت قرآن و بازداشتن اذیت خود از مردم مگر اقدام بخیر، و شیعیان ما همواره امینان قبیله‌ها و عشیره‌های خود بودند در تمام امور و اشیاء[١٩٤]. جابر عرض کرد: یا ابن رسول الله، ما در میان شیعیان کسی را به چنین صفت نمی‌شناسیم حضرت به من فرمود: ای جابر، مذاهب و راه‌های مختلف تو را به راه خطا نبرد، آیا بس است شخص را که بگوید: من علی را دوست می‌دارم و او را ولی خود می‌دانیم؟ پس اگر بگوید من رسول خدا را دوست می‌دارم در حالی که رسول خدا از علی بهتر است آن‌گاه سیرت آن حضرت را پیروی نکرده و به سنت او عمل ننماید، آیا چنین دوستی هیچ نفعی به حال او خواهد بخشید؟. پس از خدا بترسید و برای آن ثواب‌هایی که در نزد خدا است عمل کنید زیرا بین خدا و احدی خویشاوندی نیست و دوست‌ترین بندگان و گرامی‌ترین آن‌ها بر خدا با تقوا‌ترین آن‌ها نسبت به اوست، و عامل‌ترین آنان به طاعت خداست. ای جابر به خدای تعالی تقرب نمی‌توان یافت مگر به طاعت و فرمانبرداری، و براى ما (امامان) هیچ برائت آزادی از آتش نیست و هیچ یک از شما بر خدا حجتی نیست. کسی که مطیع خدا بود او دوست و شیعه هست و کسی که به خدا عاصی بود او برای ما دشمن است و به ولایت ما دست نتوانی یافت مگر به عمل و پرهیزگاری».

این ده حدیث شریفه است که مضمون آن‌ها منطبق با آیات شریفه قرآن و حکومت عقل و وجدان است و به همین جهت ما از آوردن رجال و اسناد آن خودداری کردیم که «ما یوافق القرآن فخذه». و اگر میخواستیم خیلی بیش از این احادیث در این معنی و موضوع داشتیم لکن برای ارباب عقول انصاف همین اندازه کافی است و برای جاهل عنود تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داود علیهم السلام هم فایده ندارد! پس چقدر خوب است که ملت اسلام مخصوصاً طائفۀ شیعه هر چه زودتر به خود آید و از شر دجالان و شیاطین غالین که موجب این همه خسران و زیان دنیا و آخرت مسلمانان شدهاند خود را نجات دهد، و گرنه هم‌چنان که معلوم و مشهود است، ﴿خَسِرَ ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةَ است. مسئله شفاعت با وسعت و کیفیتی که بین مردم شایع است بزرگ‌ترین علت و آفت عدم اجرای احکام شریعت و قویترین محرک جرم و معصیت و شدیدترین مشوق کذب و بدعت است در حالی که چنان که عقل و وجدان گواهی میدهد و آیات قرآن صریحا بیان میکند و اهل بیت قرآن به روشنی اذعان دارند هیچ مایهای از عقل و پایهای از شرع ندارد. ﴿وَٱللَّهُ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٍ ٢١٣ [البقرة: ٢١٣] «و هر که را خدا بخواهد به راه راست هدایت می‌کند».

[١٩٢]- «در آن روز، شفاعت هیچ کس سودى نمى‏بخشد، جز کسى که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضى است».

[١٩٣]- «بگو: اگر به پروردگارم عصيان ورزم از عذاب روزى بزرگ مى‌ترسم».

[١٩٤]- مراد از قبیله و عشیره افراد غیر شیعه است که سنی بوده‌اند عرض حضرت اینست که رفتار شما با خویشان خود با نهایت رأفت وامانت واحسان و عدالت توأم باشد نه اینکه سخنی بگویید یا عملی انجام دهید که موجب نفرت یا جدا شدن آن‌ها از شما یا دوری آنها گردد پس یک فرد شیعه که در میان یک قبیله سنی است باید رفتارش طوری باشد که امین همه باشد.