صفحاتی از تاریخ اسلام - جلد دوم

فهرست کتاب

فریادهای اندلس

فریادهای اندلس

از بازگشت امیر یوسف بن تاشفین به مغرب هنوز چند ماهی نگذشته بود که مجددا فریاد کمک خواهی از مردم شهرهای بلنسیه و مرسیه و لورقه که در معرض تهدید صلیبیان بودند به وی رسید. مسلمانان اندلس می‌دانستند که بعد از خدای عزوجل هیچ یاوری جز امیر مجاهد یوسف بن تاشفین ندارند و می‌دانستند که وی حتما به فریاد آن‌ها خواهد رسید. امیرالمسلمین مجددا در ربیع اول سال ۴۸۱ ق با سپاه خود به اندلس بازگشت و از حکام اندلس هم خواست که به وی ملحق شوند. در این سفر وی در نظر داشت که سراسر منطقه شرق اندلس را از تهدیدات صلیبیان پاکسازی کند. ولی مع‌الأسف امرای اندلس که اختلاف زیادی با هم داشتند، نزد امیر از یکدیگر شکایت کردند و حتی کار به جایی رسید که بعضی از آن‌ها مخفیانه با آلفونسو مکاتبه کردند تا این حمله مبارک به شکست انجامد. این حوادث به شدت امیر را خشمگین کرد که می‌دید چگونه این امرا غیرت دینی آن‌ها ضعیف شده و خون مسلمانان برای آن‌ها حرمت ندارد. لذا تصمیم گرفت به کشورش بازگردد. اما موضوعی دیگر خاطرش را آشفته کرده بود.