چهارم- جزیه:
شریعت مقدس اسلام پذیرش دین را بر غیر مسلمانان بسیار آسان گرفته چنانکه هرگاه مسلمانان به غزای سرزمینی رفتند بر آنها واجب است که نخست مردم آن ناحیه را به اسلام دعوت کنند اگر اسلام را نپذیرفتند پس جزیه بدهند تا در مقابل، مسلمانها هم از آنها دفاع کنند و جلوی تجاوز به سرزمین آنها را بگیرند و هم از همه آزادیها برخوردار شوند. جزیه مانند زکات است که بر مسلمانان فرض است. عظمت و آسانگیری این دین مبین از آنجا معلوم میشود که جزیه فقط از مردان بالغ گرفته میشود و از زنان و کودکان و مساکین و نابینا و فلج دردمند و راهبان و پیران که از کارکردن ناتوانند و از بیماران زمین گیر جزیه گرفته نمیشود.
در اموال اهل ذمه زکات واجب نیست. همچنین یک قانون دیگر در مورد جزیه وجود دارد که بار دیگر عظمت دین اسلام را به رخ همگان میکشد چنانکه مقدار جزیه بر حسب وضع مالی افراد فرق میکند. چنانکه ابویوسف رحمه الله در کتاب الخراج سه نرخ برای جزیه تعیین کرده است. الف) برای افراد ثروتمند و متمکن: سالانه ۵۸ درهم ب) افراد گرفتار: سالانه ۲۴ درهم ج) کارگران: سالانه ۱۲ درهم گفتنی است اگر فرد ذمی مسلمان شود برخلاف خراج جزیه از گردن او ساقط میشود.
جزیه از مسائلی نیست که اسلام آن را بوجود آورده باشد بلکه قبل از اسلام هم سابقه دارد چنانکه یونانیان باستان از ساکنان سواحل آسیای صغیر در قرن پنجم قبل از میلاد یک نوع مالیاتی میگرفتند که شبیه جزیه بوده است. یونانیها در مقابل آن مالیات از آنها در مقابل تهاجمات فینیقیها دفاع میکردند. رومیها و ایرانیها هم از ملل تابعه خود مالیاتی شبیه جزیه میگرفتند. جزیه در عهد حضرت رسول جو ابوبکر صدیقس از یهود و نصارا گرفته میشد و در عهد حضرت عمرس علاوه بر آنها از زرتشتیان هم گرفته شد و باز در دوره مامون عباسی صابئین هم به سه گروه قبلی اضافه شدند.