صفحاتی از تاریخ اسلام - جلد دوم

فهرست کتاب

قتل عام بخارا

قتل عام بخارا

(زمان: ۴ ذوالحجه سال ۶۱۶ هـ – ۱۶ فوریه ۱۲۲۰م.)

شهر بخارا از زیباترین شهرهای جهان اسلام در قلب قاره آسیا به شمار می‌رفت. این شهر، مرکز علوم و فنون و زادگاه بسیاری از علمای اسلام بوده و طالبان علم و محدثین از اقصی نقاط عالم اسلامی به آنجا می‌آمده‌اند. این شهر را «قتیبه بن مسلم» در سال ۹۰ هـ فتح کرد و از همان زمان به یکی از بزرگترین شهرهای اسلامی تبدیل شد. انحطاط و ویرانی این شهر از حمله چنگیز خان مغول به آغازشد. چنگیزخان یک اختلاف ساده با سلطان محمد خوارزم شاه داشت که آن اختلاف [۲۶]را بهانه قرار داده به جهان اسلام یورش آورد. اوضاع زمانی بدتر شد که خوارزم شاه در اقدامی بی‌برنامه و بی‌حساب و کتاب به دولت ترکان قره خانیان حمله کرد و آن‌ها را از میان برد ولی در بازگشت با سپاه کوچکی از مغولان برخورد کرد که علیرغم فراوانی لشکر خود از سپاه کوچک مغول شکست خورد. این شکست به کابوسی وحشتناک برای خوارزمشاه تبدیل گشت. او با خود می‌اندیشید حال که از یک لشکر کوچک مغول شکست خورده چگونه می‌خواهد در برابر سپاه انبوه مغولان بجنگد.

سلطان محمد خوازمشاه به سرعت به پایتخت خود خوارزم در آسیای مرکزی بازگشت. او بسیار پریشان شده و روحیه خود را باخته بود. او که از حرکت چنگیز خان به سمت مملکت خود آگاه شده بود، از جلوی سپاه خون آشام مغول گریخت اما بیست هزار سرباز در شهر بخارا و پنجاه هزار سرباز دیگر در سمر قند برای دفاع باقی گذاشت. بخارا و سمرقند از نخستین شهرهایی بودند که در مسیر سپاه مغول قرار داشتند. اکنون بخارا و سمرقند همچون طعمه‌ای در برابر مغولان رها شده بود.

چنگیز خان مغول با سپاه جرار خودش در سرزمینهای اسلامی به حرکت در آمد و شهر بخارا نخستین شهر بزرگ و مهمی بود که مغولان به آن رسیدند و پس از یک نبرد سخت که فقط سه روز طول کشید، مدافعان شهر را شکست دادند و سربازان خوارزمی گریختند. حالا شهر و مردم آن بی‌دفاع، طعمه ای آماده برای سپاه وحشی مغول بود. بعد از فرار شرم آور و ننگین مدافعان شهر، مردم بخارا تصمیم گرفتند که شهر را به مغولان تسلیم کنند و از آن‌ها برای جان و مال خود امان بخواهند. چنگیز خان در جواب آن‌ها تظاهر کرد که شروط آن‌ها را پذیرفته ولی باطن خبیث و مکار وی هوای دیگری در سر داشت. متعاقب آن در تاریخ ۴ ذی الحجه سال ۶۱۶ ه. ق مغولان با وعده امان مردم شهر وارد بخارا شدند. هنوز به وسط شهر نرسیده بودند که ناگهان بر سر مردم ریخته و کشتار هولناکی به راه انداختند و چه زنان و کودکانی که اسیر مغولان شدند. روزی بسیار وحشتناک و برای امت اسلام فاجعه ای بزرگ و فراموش نشدنی، دهها هزار نفر قتل عام شدند، مساجد به آتش کشیده شد (حتی مغولان جامع بخارا را به اصطبل اسبان خود تبدیل کردند) مدارس ویران شد و به زنان در مقابل دیدگان شوهرانشان تجاوز شد. چه مصیبت بزرگی!

کودکان در دامن مادرانشان سربریده شدند. این کشتار عمومی، سرآغاز مخوفی برای قتل عامهایی بود که مغولان در تمام شهرهای اسلامی که به دست آن‌ها افتاد مرتکب شدند.

مترجم: ابو یحیی

مصدر: سایت نواراسلام

IslamTape.Com

[۲۶] برای آگاهی بیشتر: الكامل في التاريخ، البداية والنهاية، النجوم الزاهرة، السلوك. لازم به ذکر است بهانه لشکر کشی ویرانگر مغول به جهان اسلام آن بود که وی گروهی را در کسوت بازرگان به قلمرو خوارزمشاه فرستاد. حاکم شهر مرزی اترار که از بستگان خوارزمشاه بود به آن‌ها مشکوک شده و همه آن‌ها را به قتل رساند. چنگیز خان خواستار تحویل وی شد ولی سلطان محمد نپذیرفت. لذا چنگیز خان به قلمرو وی حمله ور شد. و نخستین شهری که مورد حمله وی قرار گرفت همان اترار بود. اما غادر خان حاکم آن چند ماه در برابر وی مقاومت کرد. در این مدت سلطان محمد که روحیه خود را باخته بود از فرستادن نیروی کمکی برای وی خود داری کرد و سرانجام پس از چند ماه مقاومت شهر سقوط کرده و قتل عام و ویران شد. خود سلطان محمد از مقابل سپاه مغول می‌گریخت و سرانجام به جزیره ای در دریای مازندران رفت و در همانجا از غصه دق کرد و مرد. اما قبل از رفتن به آن جزیره، پسرش جلال الدین را به جانشینی خود تعیین کرد. این جلال الدین با سپاهی بسیار اندک بارها مغولان را شکست داد و دلاوری‌ها کرد که نشان می‌دهد که اگر در آن عصر مسلمانان مرعوب مغولان نشده بودند و بعضی از اندیشه‌های افراطی تصوف که در آن عهد بر همه جا سایه افکنده بود وجود نمی‌داشت (که اکنون مجال طرح آن‌ها نیست) مسلمانان به راحتی قادر به دفع یورش مغولان بودند. چنانکه حدود ۴۰ سال پس از این واقعه، سپاه مصر در عین جالوت فلسطین، مغولان را نابود کرد. لازم به ذکر است که تحقیقات جدید هم ثابت کرده که گروهی که چنگیز خان در لباس بازرگان فرستاده بود در حقیقت جاسوس بودند و برای کسب خبر از سرزمین‌های اسلامی آمده بودند و در واقع حمله مغولان حتمی بود. بعلاوه گفته می‌شود که خلیفه عباسی الناصر که از قدرت خوارزمشاه بیم داشت در خفا مغولان را برای حمله به قلمرو وی تشویق می‌کرده است.وعده ای از محققان دست صلیبیان را پشت پرده این یورش دانسته‌اند که در مقاله ای دیگر در همین سایت به آن پرداخته شده است اما به هر حال به قول یک مورخ: «مغولان آمدند و کشتند و سوختند و بردند و رفتند!!» (مترجم)