صفحاتی از تاریخ اسلام - جلد دوم

فهرست کتاب

جنگ سرزمین شهیدان اسلام (پیکار تور با نبرد پواتو)

جنگ سرزمین شهیدان اسلام (پیکار تور با نبرد پواتو)

(زمان: ۲ رمضان ۱۱۴ هـ – ۲۱ اکتبر ۷۳۲ م.)

این جنگ بزرگترین و عمیق ترین اثر را در تاریخ اسلام و مسیحیت بر جای گذاشته و بلکه سرنوشت اسلام و مسیحیت را بطور قاطع تعیین کرد. مورخان مسلمان این جنگ را بعنوان «جنگ سرزمین شهیدان اسلام» می‌شناسند و مورخان اروپایی از آن بعنوان پیکار تور یا پواتو یاد می‌کنند. از نظر مورخان اگر مسلمانان در آن جنگ شکست نمی‌خوردند، امروز از دین مسیحیت در اروپا خبری نبود و مسیحیت به کلی در جهان ریشه کن می‌شد!

مسلمانان در سال ۹۲ هـ اندلس (اسپانیا) را فتح کردند وبه سرعت دامنه فتوحات مسلمانان در اروپا گسترش یافته و در مدتی کمتر از بیست سال از سلسله جبال پیرنه (بین فرانسه و اسپانیا) گذشتند و ایالات جنوبی فرانسه را هم فتح کردند و بر دشت‌های اطراف رود رن (Rhone) دست یافتند. ولی متأسفانه دیری نپایید که مسلمانان دستخوش اختلافات قبیله‌ای شدند و به همین دلیل برای اولین بار در سال ۱۰۲ هـ در جنگ تولوز از فرانسوی‌ها شکست خوردند و فرمانده آن‌ها، امیر اندلس «سمح بن مالک خولانی» و گروه بزرگی از سپاه وی به شهادت رسیدند و سپاه مسلمانان ناگزیر به مرزهای فرانسه عقب نشست به امید آنکه با تجدید قوا مجددا جنگ را از سر بگیرند ولی فتنه و آشوب بزرگی که بعلت کشمکش‌ها و اختلافات قبیله‌ای و نژادی بین عرب و بربر از یک سو و عربهای یمنی و قیسی از سوی دیگر به مدت بیش از ۱۰ سال اسپانیای اسلامی را در برگرفته بود، ادامه فتوحات را متوقف کرد. تا اینکه در سال ۱۱۳ هـ فرمانده بزرگ «عبدالرحمن بن عبدالله غافقی» به فرمانروائی اسپانیا منصوب شد.

آنچه مسلم است «عبدالرحمن غافقی» افسری بزرگ و عالی مقام بود و هم سیاستمداری ماهر و با ایمان و با تقوا و جهاد در راه خدا را بسیار دوست می‌داشت. او پیوسته درصدد بود که انتقام کشته شدن سمح بن مالک خولانی را بگیرد و شکست مسلمانان را در کنار دیوارهای «تولوز» جبران کند. به همین منظور از آغاز فرمانروایی خویش پیوسته نیرو بسیج می‌کرد و امور اداری و کشوری را اصلاح و تنظیم کرده و شئون زندگی مردم را مرتب نمود و با این تدابیر توانست آرامش و ثبات را به جامعه آشوب زده اسپانیای اسلامی بازگرداند. در این موقعیت یکی از رهبران طمعکار و زیاده طلب بربر‌ها از فرصت استفاده کرده و بر آن شد که ایالات شمالی اسپانیا را مستقل کند. بدین منظور با کنت «اودو» حاکم ایالت «اکوتین» (اکیتانیه) در جنوب فرانسه بر ضد حکومت اسلامی اسپانیا هم پیمان شد.

عبدالرحمن ناگزیر شد قبل از اینکه کار منوزه بالا بگیرد، سپاهی برای سرکوب وی اعزام کند این سپاه منوزه را تعقیب کرده و پس از دستگیری به قتل رساند. هنگامی که «اودو» حاکم اکوتین از شکست و کشته شدن هم پیمان خود آگاهی یافت و متوجه شد که در معرض خطر جدی قرار گرفته است آماده دفاع از قلمرو خویش گردید در این زمان عبدالرحمن غافقی در محرم سال ۱۱۴ هـ با سپاه خود متشکل از عربها و بربرها به سوی شمال اسپانیا به حرکت درآمد. این بزرگترین نیروی اسلامی بود که اسپانیا و فرانسه تا آن روز دیده بود. این سپاه مانند سیلی ویرانگر بر سر کنت اودو و سرزمین او فرود آمد، مقاومت او را به سختی درهم شکست و سپاه او را متلاشی کرد. وی به سوی شمال گریخت به زودی مسلمانان به جنوب فرانسه رسیدند و شهر سانس در یکصد مایلی پاریس –پایتخت فرانسه- را اشغال کردند.

این پیشروی با موفقیت انجام گرفت و غافقی نیمی از جنوب فرانسه را از شرق تا غرب در مدت چند ماه متصرف شد.

آن روز پادشاه فرانسه «تیودوریک چهارم» بود ولی در آن زمان پادشاهان فرانسه اشباحی بیشتر نبودند و در واقع شارل مارتل، فرمانده محافظان قصر سلطنتی فرانسه، همه کاره بود و با کمال قدرت حکومت می‌کرد. سرداران فرانسوی با شارل مارتل تشکیل جلسه داده و برای چگونگی مقابله با هجوم مسلمانان با وی مشورت کردند. شارل مارتل که از مردان زیرک روزگار خود بود و دشمن قدیمی کنت «اودو» حاکم اکوتین محسوب می‌شد، او را مانند طعمه ای در برابر مسلمانان رها کرد و چنانکه گفتیم سرزمین او را مسلمانان متصرف شدند. شارل مارتل از فرماندهان فرانسوی خواست که منتظر بمانند تا مسلمانان به آن‌ها نزدیک شوند. و گفت: «به نظر من نباید متعرض این لشکر کشی آن‌ها شد زیرا آن‌ها هنگامی که پیش می‌آیند مانند سیل همه چیز را با خود می‌برند. بگذارید که دست‌های آن‌ها از غنائم جنگ پر شود و در جائی قرار گیرند و سرگرم کشمکش ریاست طلبی و حکومت گردند و اختلاف و چند دستگی در میان آن‌ها پدید آید، در آن موقع به آسانی می‌توانید بر آن‌ها دست یابید.»

«مارتل» سپاه عظیمی از فرانسویان و قبایل مختلف ژرمن‌های وحشی بت پرست و دسته‌های مزدور از هر سو گرد آورد. بدین ترتیب علیرغم بزرگی سپاه اسلام، سپاه فرانسه چند برابر آن انبوه تر بود. سپاه فرانسه در دشت تور به رود «لوار» رسیدند. سپاه مسلمانان نیز به پیشروی خود ادامه دادند تا به نزدیک اردوگاه سپاه فرانسه رسیدند. عبدالرحمن غافقی، گروهی را برای برآورد تعداد نفرات و تجهیزات سپاه فرانسه اعزام داشت ولی آن‌ها نیز از تعداد نفرات و میزان تجهیزات آن‌ها غافل ماندند. از این رو عبدالرحمن بار دیگر از کرانه رود «لوار» به میان دشت واقع در بین «تور» و «پواتو» مراجعت کرد. سربازان اسلام در آن هنگام در تشویش به سر می‌بردند زیرا آتش اختلاف میان قبایل بربر که بیشتر سربازان را تشکیل می‌داد شعله ور شده بود. آن‌ها در صدد بودند با انبوه غنائمی که به چنگ آورده بودند، مراجعت کنند بعلاوه مدت چند ماه بود که جنگیده و خسته شده بودند.

جنگ در اواخر شعبان ۱۱۴ه بصورت زد و خوردهای جزئی میان دو سپاه آغاز شد تا اینکه در روز دوم رمضان ۱۱۴ هـ برابر با ۲۱ اکتبر ۷۳۲ م. جنگ عمومی با شدت و سرسختی هر چه تمامتر میان دو سپاه اسلام و فرانسه در گرفت بدون اینکه یکی بردیگری برتری یابد. روز بعد هم جنگ با همان شدت ادامه یافت تا اینکه آثار شکست در صفوف قوای فرانسه نمودار گشت و طلیعه پیروزی سربازان اسلام آشکار گردید. ولی متأسفانه درست در همین موقع حادثه ای اتفاق افتاد که پیش بینی شده بود. قسمتی از سربازان فرانسه راه خود را بطرف جایگاه غنائم فراوان مسلمین گشودند. متعاقب آن نیروی بزرگی از جنگجویان مسلمین میدان جنگ رارها ساخته و به منظور حفظ غنائم به عقب برگشته بدین گونه صفوف سربازان اسلام دچار بی‌نظمی شد.

عبدالرحمن غافقی بیهوده می‌کوشید تا نظم سپاه را حفظ کند و سربازان را به ثبات و پایداری بر می‌انگیخت در این هنگام که عبدالرحمن در میان سربازان خود به هر سو می‌رفت ناگهان تیری از سوی دشمن به طرف او رها شد و به این ترتیب آن قهرمان نامی به شهادت رسید. با مرگ این فرمانده بزرگ پراکندگی و پریشانی در میان سپاهیان بوجود آمد. در مقابل فرانسویان نیز جسور شده و به سختی بر قوای پراکنده مسلمین هجوم آوردند و کشتار سختی براه انداختند تا اینکه پرده شب میان آن‌ها فاصله انداخت و دو لشکر به اردوگاههای خود بازگشتند. در این هنگام نزاع و کشمکش میان سران سپاه مسلمین بالا گرفت و هرگونه امید پیروزی را از دست دادند، لذا تصمیم گرفتند به دورترین نقطه جنوب فرانسه عقب نشینی کنند. با طلوع صبح، فرانسوی‌ها دیدند که اردوگاه مسلمانان خالی است و کسی آنجا نیست ولی از ترس اینکه مسلمانان نیرنگی زده یا کمین کرده باشند، از تعقیب سپاه مسلمانان خودداری کردند. کارل مارتل و سپاه اوهم به سمت شمال بازگشتند.

از نگاه عرف جنگ در واقع مسلمانان در سرزمین شهیدان شکست نخوردند بلکه بدون پیروزی، عقب نشستند ولی مورخان مسیحی این جنگ را با اهمیت بسیار زیاد تلقی نموده و به اسطوره ای نزد آن‌ها تبدیل شده است و آن را به مبالغه و تعصب و تقدس و قهرمانی‌های غیر واقعی آمیخته‌اند. و کارل مارتل را بعنوان منجی مسیحیت و اروپا از خطر اسلام و مسلمین! بسیار ستوده‌اند تمام مورخان قدیم و جدید اروپایی اتفاق دارند که این جنگ مهمترین حادثه در تمام تاریخ اروپا و مسیحیت به شمار می‌رود. و ما هم می‌گوییم: اگر حرص و آز گروهی از مسلمانان در حفظ غنائم خود نبودواینقدر دنیا پرست نبودند، قطعا مسلمانان پیروزی می‌شدند و اکنون تمام قاره اروپا مانند کشورهای شمال آفریقا اسلامی بود و اروپائیان مسلمان ولکن!!

مترجم: ابو یحیی

مصدر: سایت نواراسلام

IslamTape.Com