ششم: عشر تجارت
درباره عشر تجارت چیزی در قرآن مجید نیامده است ولی در دوره حضرت عمرس از درامد تجارت نیز عشر گرفته میشد. سبب آن بود که ابوموسی اشعریس که والی بصره بود برای حضرت عمر نوشت که تاجران مسلمان که برای تجارت به سرزمینهای کفار میروند در آنجا از آنها عشر میگیرند. عمر در جواب نوشت: شما هم از تاجران کفار که به کشور اسلامی میآیند عشر بگیرید. در این خصوص در روایت دیگری آمده که اهالی شهر «مبنگ» که مسیحی بودند و شهر آنها در شمال جزیره در ترکیه امروزی واقع بود در نامه ای برای حضرت عمر نوشتند که شما اجازه بدهید برای تجارت به سرزمین شما بیاییم و در مقابل به شما عشر بپردازیم.
امیرالمومنین با صحابه مشورت کرد که با این کار موافقت کردند. لذا این نوع عشر یک رسم معمول شد. بر این اساس اگر مسلمانی از تجارت خارج میآمد از وی سوال میکردند که زکات این مال التجاره را داده یا نه؟ و اگر او قسم میخورد که پرداخته، قسم او را میپذیرفتند. جالب توجه است که اگر به سیاهههایی که در مورد عشر تجارت از گذشته باقی مانده نظر کنیم میبینیم دقیقا مانند حقوق گمرکی است که امروزه از کالاهای وارداتی گرفته میشود. فرق نمیکند که تاجر مسلمان باشد یا غیر مسلمان