شگفتیهای خداوند در بدن انسان

فهرست کتاب

ساعت بیولوژی [طبیعی] نزد انسان

ساعت بیولوژی [طبیعی] نزد انسان

یکی از دانشمندان فرانسوی کشف کرده است، که گیاهان می‌توانند زمان را محاسبه نمایند. به طوری که برخی برگ‌های مجموعه‌ای از گیاهان در وقت معینی از روز حرکات معینی را از خود نشان می‌دهند، دانشمندان حالت موجود گیاه را ساعت بیولوژی – که زمان را برای وی محاسبه می‌نماید – می‌نامند.

و دانشمندان نیز کشف نموده‌اند که حیوانات مانند گیاهان دارای محاسبه‌ای زمانی می‌باشند، حیواناتی وجود دارند که با دقت بسیار بالایی گذر زمان را تشخیص می‌دهند، و در زمستان به مکان استراحت خود روی می‌آورند، و چنانچه اندکی تأخر یا تقدم در آن روی دهد بمیرند، و برخی حیوانات نیز به لانه‌های خود برمی‌گردند، تا تمام فصل زمستان به خواب روند، و اگر این حیوانات با مرور و گذشت زمان آگاهی و شناخت نداشتند چگونه امکان زندگی را می‌یافتند. و قرآن در این راستا می‌فرماید:

﴿قَالَ رَبُّنَا ٱلَّذِيٓ أَعۡطَىٰ كُلَّ شَيۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ٥٠[طه:۵۰].

«موسی گفت: پروردگار ما آن کسی است که هر چیزی را وجود بخشیده است، و سپس (در راستای آن چیزی که برای آن آفریده شده است) رهنمودش کرده است».

اما انسان در کنار غدۀ هیپوفیز مجموعه‌ای سلول با ویژگی‌های شگفت‌انگیزی دارد، نوری را که بر صفحه شبکیه در هنگام روز می‌افتد، احساس می‌نماید، و این احساس نمودن بدین معنی است که روز شده است، و هرگاه این اشعه که روی صفحه شبکیه افتاده است از بین رفت معنی آن نزد سلول‌های مذکور این است که وقت شب فرا رسیده است.

در روز چه تغییراتی در جسم انسان به وجود می‌آید؟ و در شب نیز چه دگرگونی به وقوع می‌پیوندد؟

در روز مصرف جسم برای [ساخت] انرژی افزایش می‌یابد، و درجه حرارت آن با نیم درجه از میانگین متوسط آن بالا آمده و در شب نیز نیم درجه کاهش می‌یابد.

پس چه کسی سلول‌ها و سلول‌های انرژی‌زا را آگاه می‌نماید که هنگام روز یا شب است؟ این سلول‌هایی که در کنار غدۀ هیپوفیز قرار گرفته‌اند از خلال اقتباس از شبکۀ چشم پی می‌برند که هنگام روز می‌باشد.

دانشمندان مطلب فوق را به گونۀ زیر تفسیر و شرح نموده‌اند:

تابش نور بر روی شبکیه به واسطۀ مایعات عصبی از میان تارهای عصب بینایی به غدّه هیپوفیز (ملکۀ غده‌ها) انتقال می‌یابند، و غذه هیپوفیز نیز تکامل و انطباق‌سازی میان اعمال دستگاه‌های داخلی (بدن) را تأمین می‌نماید، و تأمین نیروی عمومی بدن هم به عهده غده تیروئید می‌باشد. و در غده تیروئید غذا به انرژی تبدیل می‌گردد، و غذا در روز به انرژی با توان بالایی تبدیل می‌شود، و در شب به انرژی با توان پایینی تبدیل می‌گردد، و غده تیروئید با غده هیپوفیز با زمان متأثر می‌شوند، بلکه دارای ساعت و زمان‌سنجی می‌باشند که پیاپی آمدن شب و روز را محاسبه می‌نمایند.

و ضربان قلب در روز از ده تا بیست ضربان در شب افزایش می‌یابد، و ادرار در روز نسبت به شب دو الی چهار برابر می‌گردد، از خلال ثبت فعالیت که برای مغز با دستگاه انجام گرفت معلوم گردید، که فعالیت آن در روز افزایش یافته و در شب هم کاسته می‌گردد، میزان چسبندگی خون در روز نسبت به شب کاهش می‌یابد، و تعداد گلبول‌های سفید خون – همچون اسلحه دفاعی – در روز افزایش می‌گردد، چه چیزی جسم را با خبر و آگاه می‌نماید که هنگام روز است؟

و شما به وسیله عقل پی خواهید برد، - که این سلول‌ها که میان روز و شب عملکردشان تغییر می‌کند، و یا میانگین کارآیی آنها میان روز و شب بالا و پایین می‌آید – چه کسی آنها را از زمان باخبر می‌سازد؟

و این همان چیزی است که در اصطلاح دانشمندان بر آن «ساعت بیولوژی» نام نهاده‌اند، پس ساعت بیولوژی، مجموعه سلول‌هایی در کنار غدۀ هیپوفیز می‌باشند که نور آفتاب را که، در روز بر شبکه چشم می‌تابد، احساس و درک می‌نمایند، لذا هرگاه انسان در تاریکی مداوم زندگی کند، بیولوژی زندگی وی مختل می‌گردد، زیرا ساعت بیولوژی – به علت عدم وصول نور آفتاب به شبکیه چشم – از کار می‌افتد. واضح‌ترین مطلب در جسم انسان اینکه مقدار هورمون‌های خون از نور به تاریکی تغییر می‌یابند، تعداد هورمون‌ها در شب با هورمون‌های موجود در خون در روز تفاوت می‌یابد، زیرا خداوند روز را برای فعالیت، و شب را جهت آسایش قرار داده است، در شب هورمون رشد و هورمون‌های بارورسازی افزایش می‌یابند، و مصرف قند نسبت به روز سی درصد کاهش می‌یابد، و لذا فعالیت دستگاه تنفسی نیز در شب نسبت به روز سی درصد کمتر می‌گردد. و این بیانگر برخی از جلوه‌های مفاهیم آیه: ﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِيٓ أَحۡسَنِ تَقۡوِيمٖ٤[التین: ۴]. می‌باشد، و این دگرگونی میزان شادابی و نشاط حالات جسم را – که در روز افزایش یافته و در شب کاهش می‌یابد – محدود و معین می‌سازد، به عنوان مثال دمای جسم انسانی در طول شب به پایین‌ترین درجه خود می‌رسد، و در ساعت شش صبح تا آخرین درجه به بالا رفتن آغاز می‌نماید، و نبض قلب و فشار شریانی از شب تا روز نیز تفاوت می‌یابد.

اما توان تراوش معده و توان آن بر هضم غذا در طول شب کم می‌گردد.

دانشمندان گفته‌اند: در هنگام بیداری ماده‌ای در خون متراکم می‌گردد، که به سرعت نبض و بالا رفتن فشارخون منجر می‌گردد، و به نشاط و توان جسم می‌انجامد. به همین سبب بسیاری از مردم دو نوبت – ساعت نه تا دوازده ظهر و از چهار تا شش ظهر – از روز را برای کار انتخاب می‌کنند، و این ساعات اوج توان و انرژی است، توان حواس پنجگانه هم افزایش می‌یابد، لذا توصیه می‌شود در این دو زمان اوج قدرت و توان به تلاش و فعالیت بپردازید و در اوقات کاهش توان و انرژی بیشتر به استراحت بپردازند، و پیامبر جدر این باره فرموده است: «خدایا صبح‌ها را برای اُمت من پربرکت گردانید» [۲۰].

ساعت بیولوژی، دستگاه‌ها، اندام‌ها، بافت‌ها، سلول‌ها و غده‌ها را مطلع و باخبر می‌سازد که هنگام روز است، پس چنین و چنان کنید، و از انجام اعمال این چنانی خودداری کنید، و این سلول‌ها که همان ساعت بیولوژی است، اندام‌ها، دستگاه‌ها، بافت‌ها، غده‌ها و سلول‌ها را مطلع می‌سازد که وقت شب فرا رسیده، پس چنین و چنان کنید، و آنچه را که در روز انجام می‌دهیم نمی‌توانیم در شب آن را انجام دهیم.

عده‌ای از دانشمندان می‌گویند: فردی که شب و روز پیاپی کار می‌کند، ساعت بیولوژی در جسم وی مختل می‌گردد.

و دانشمندان در کسانی که به انجام کار می‌پردازند، یک نوع بیماری کشف نموده‌اند، که آنانی که به سرعت از شهری به شهر دیگر انتقال می‌یابند، ساعت بیولوژی آنان دچار اختلال می‌گردد و این دستگاه از دقیق‌ترین آفریده‌های خداوند است، و خداوند می‌فرماید:

﴿صُنۡعَ ٱللَّهِ ٱلَّذِيٓ أَتۡقَنَ كُلَّ شَيۡءٍ[النمل: ۸۸].

شما دارای ساعتی می‌باشید که هورمون‌ها، نبض، فشار، دما، توانایی بر هضم، را انتظام می‌بخشد و این ساعت بدون ارتباط با نیروی تشخیص انسان واقع شدن هرگاه فرد در هنگام روز و شب را در می‌یابد، و این مخلوق خداوند است که او هر چیزی را کمال بخشیده است. و جهت تأمل در آفریده‌های خود می‌فرماید:

﴿وَفِي ٱلۡأَرۡضِ ءَايَٰتٞ لِّلۡمُوقِنِينَ٢٠ وَفِيٓ أَنفُسِكُمۡۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ٢١[الذاریات: ۲۰-۲۱].

«و در زمین برای اهل یقین و در خود شما نیز نشانه‌های بر حقانیت خداوند وجود آیا نمی‌بینید».

[۲۰] ترمذی حدیث (۱۲۱۲)، ابوداود حدیث (۲۶۰۶)، ابن ماجه حدیث (۲۲۳۶)، از صفحه غامدی روایت نموده‌اند و احمد حدیث (۱۳۲۲) از علی روایت نموده است.