حافظه
خداوند پاک و منزه میفرماید:
﴿وَفِيٓ أَنفُسِكُمۡۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ٢١﴾[الذاریات: ۲۱].
«در درون خودتان بس نشانهها نهفته است اگر ببینید».
همهی انسانها در مغز خود بخشی به نام حافظه دارند که نقش بسیار مهمی در زندگی بازی میکند. برخی از دانشمندان این را از آیهی زیر برداشت کردهاند:
﴿وَلَوۡ نَشَآءُ لَمَسَخۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ مَكَانَتِهِمۡ فَمَا ٱسۡتَطَٰعُواْ مُضِيّٗا وَلَا يَرۡجِعُونَ٦٧﴾[یس: ۶۷].
«اگر بخواهیم آنها را در جاهای خود مسخ میکنیم، آن گونه که نه توان رفتن به جلو و نه پای برگشتن نداشته باشند».
چگونه به خانهات باز میگردی؟ حتماً آدرسش را میدانی؟ اما چه طور آدرسش را میدانی؟ چون جایش در حافظهات هست. تو در مغازهات چگونه این تکه را از این جا، و از آن جا آن قطعه را برمیداری، چون تمام این قطعات و جاهای آن در حافظهات جای دارد و در خانه نیز هر چه بخواهی جایش را میدانی، این همه کجا انبار شده؟ در مدرسه هنگامی که کتاب میخوانی و امتحان میدهی، راستی این امتحان چه جوری انجام میشود؟ این اطلاعات همه به حافظه سپرده میشود، در واقع کسی که حافظه نداشته باشد، یعنی این که اصلاً وجود ندارد، و یادگیری و یاد دادن برای او غیرممکن است. خداوند فرمود:
﴿وَلَوۡ نَشَآءُ لَمَسَخۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ مَكَانَتِهِمۡ فَمَا ٱسۡتَطَٰعُواْ مُضِيّٗا وَلَا يَرۡجِعُونَ٦٧﴾[یس: ۶۷].
«اگر بخواهیم آنها را در جاهای خود مسخ میکنیم تا نتوانند بروند یا برگردند».
در مقالههای علمی که دربارهی حافظه نوشته شده، آمده که «وقتی انسان شصت سال عمر میکند، حافظهاش چیزی حدود شصت میلیارد اطلاعات و معلومات از تصویرهایی که دیده، نگه میدارد؛ اگر بخواهیم این همه اطلاعات را بنویسیم هزاران جلد کتاب در میآید، کتابهایی که حاوی معلوماتی است که ما تا حالا نمیدانیم در کجای مغز ذخیره شده است. نظریههای جدیدی نیز هست مبنی بر این که حافظه در مغز هیچ جایی ندارد، بلکه به زندگی روحی و روانی مربوط میشود.
به هر حال تمام این معلوماتی که به انسان میرسد، بعضی از آن در جایی نزدیک و دَمِ دست نگهداری میشود، تا در هنگام نیاز مراجعه به آن آسان باشد، و بعضی در جایی متوسط و بعضی دیگر در جایی دوردست نگهداری میشود، مقداری نیز اصلاً نگهداری نمیشود. و چون این همه اطلاعات وارد انبار مغز شد بر اساس نوع آن تقسیمبندی میشود، قسمتی مربوط به بویایی، قسمتی مربوط به دیدنیها، و بخشی برای چهرهها، بخشی دیگر برای رنگها، عطرها، و قسمتی مربوط به نامها است. کار بسیار دقیق و ظریفی است. اما دانشمندان میگویند هنگامی که میخواهیم چیزی را بازیابی کنیم یا بشناسیم حافظه با شیوهی رمز در کمترین وقت ممکن عمل میکند؛ مثلاً اگر عطری به کسی داده شود که قبلاً آن را بوییده، چون در حافظه نود و هفت نوع بو خیره میشود، با تمام انواع بوهای موجود در حافظه، تطبیق داده میشود تا مشخصاتش را بیابد، سپس میگوید این عطر فلان نام دارد، این در بویاییها، این در خوردنیها، این در چشاییها، این در دیدنیها و این در چهرهها و فلان در نامها و شمارهها و ... جای دارد. در همه چیز بدین ترتیب عمل میشود. اطلاعاتی که دربارهی حافظه در دست هست بسیار اندک است، با این وصف حقیقتهایی در آن نهفته است که عاقلان از آن در شگفت آیند.
برخی از دانشمندان میگویند حافظه دایره المعارف و مترجمی فوری است، و شگفتآور این که سلول حافظه تقسیم نمیشود و نمیمیرد، چون اگر تقسیم شود یا بمیرد انسان تمام آگاهیها و دانشهایش را از دست میدهد، آن گاه میگویند: من به مدت چهل سال سابقهی پزشکی داشتم، و من پنجاه سال در زمینهی قانون کار کرده بودم، و این یکی چندین سال در صنعت مهارت به دست آورده بود، تمام این آگاهیها و مهارتها برهم انباشته میشود، تا انسان رشد کند، و اگر حافظهاش را از دست بدهد، به یکبارگی هرچه میدانسته فراموش میکند، حافظه خود به تنهایی نشانهای بس بزرگ است که بر عظمت و جلال پروردگار دلالت میکند.
* * *