خورندهی گوشت انسان
در ماه مه سال ۱۹۹۴ بیماری خطرناکی در بریتانیا شیوع پیدا کرد که عامل آن میکروبهای تک سلولی میکروسکوپی بود به نام خورندهی گوشت انسان. در حقیقت این بیماری پس از ایدز که امروزه بشریت از دست آن مینالد، لعنت خدا بر فاسدان و گمراهان بود. در این ماه شش نفر به علت این بمیاری مردند و چند روز پس از آن زنی هم به سرنوشت آن شش نفر پیوست.
این چه نوع بیماریی است؟ میکروبهایی که با میانگین یک اینج در ساعت گوشت، عضلهها و پوست بدن بیمار همه را میخورد، و آثاری مانند آثار سوختگی بر روی بدن بیمار به جای میگذارد، سپس شخص مبتلا بیدرنگ میمیرد، مدت زمان وفات یعنی وقت بین فاصلهی ابتلا تا وفات بستگی به مکان خوردگی دارد، اگر جاهای عصبی باشد بیمار بیش از یک یا دو ساعت زنده نمیماند، پس بیماری ایدز که یک یا دو سال به بیمار فرصت زندگی میدهد، این بیماری بیش از یک یا دو ساعت مهلت نمیدهد؛ اما اگر خوردگی از اطراف بدن آغاز شود، تا کار بیمار تمام شود، دو روز طول میکشد و در کل از یک تا دو ساعت و یک تا دور روز مبتلا به این بیماری دوام میآورد. سبب دقیقاً همان اسباب بیماری ایدز یعنی شراب، مخدرات، فحشا و بیبندوبری اخلاقی است. این بیماری در کشورهای انگلستان، آمریکا، کانادا و ژاپن شایع شد، و این میکروبها که خورندهی گوشت انسان نامیده شده هم هوایی است و هم غیرهوایی: یعنی قادر به انتقال و انتشار است و میتواند هر جایی و هر محیطی را آلوده کند، و شیوهی کارش تاکنون ناشناخته مانده است.
فرمودهی پیامبر در این حدیث که «فحشا در هر ملتی پیدا آید و آن را آشکار سازند، طاعون و گرسنگی در میانشان میافتدکه در گذشتگانشان نبوده»، صدق پیدا میکند این بیماریهای واگیردار مرگبار در گذشته نبوده، خدا بنابر حکمت خود خواسته که کیفر از نوع عمل باشد، و این بیماریهای خطرناک که پاسخی به انحراف و فساد بشریت است، میتواند دیگران را نیز آلوده کند. و این ناشی از رحمت و مهربانی خدا نسبت به انسان است، او میتوانست انسان را تنها در آخرت به خاطر عمل زشتش کیفر دهد؛ اما پاداش دردناکی که در دنیا دامنگیر گناهکاران میشود زنگ خطری است برای دیگر گناهکاران، و جزایی که نیکوکار در نیا دریافت میدارد، تشویقی است برای دیگر نیکوکاران. به راستی که این از مهربانی خدا در حق ما انسانها سرچشمه میگیرد، و امکان این بود که بیماری در زندگی نباشد؛ زیرا خداوند بر انجام هر کاری توانا است، وامکان این هم بود که حساب و کتاب به کلی به روز قیامت واگذار شود؛ اما خداوند حکیم چنین خواسته که عذاب دنیوی را برای برخی از گمراهیها و فسادها در نظر بگیرد تا این عذاب هشداری برای دیگر گناهکاران وکسانی باشد که قصد گناه دارند، ومقداری از پاداش برخی از بندگان نیکوکارش را در دنیا بدهد تا تشویقی باشد برای دیگر نیکوکاران و آنهایی که قصد نیکو دارند.
هر مشکلی که انسان چه به طور فردی و چه به طور جمعی از آن رنج میبرد، به خاطر بیرون رفتن از روش و سبک زندگی درست است که خداوند برای انسان نهاده، و هر انحرافی از روش درست و سیرت راستین، ناشی از لباس نادانی است که انسان به تن کرده است.