شگفتیهای خداوند در بدن انسان

فهرست کتاب

کلیه‌ها، دستگاه تصفیه‌ی ادرار

کلیه‌ها، دستگاه تصفیه‌ی ادرار

از پیامبر این سنت به یادگار مانده که وقتی از دستشویی بیرون می‌آمد، دعایی می‌خواند. انس ابن مالک روایت کرده که پیامبر در چنین مواقعی می‌فرمود: «الحمدللهِ الذی أذهبَ عنِّی الأذی وعافانی». سپاس خدای را که رنج و آزار را از بدنم رهانید و سلامتی به من بداد. همچنین می‌فرمود: «الحمدلله الذی أذاقنی لذَّتَهُ وأبقی فیَّ قُوّته وأذهب عنی أذاه». سپاس خدا را که لذت غذا را به من چشانید و انرژی و قدرتش را در بدنم نگه داشت و مایه‌ی رنج و آزارش را از بدنم دور کرد.

غذا و نوشیدنی هم نیرو و لذت دارند و هم فضولات. اما کارهای شگفت در کلیه صورت می‌گیرد که به طور خلاصه چنین است؛ پیچیده‌‌ترین دستگاه بدن پس از مغز کلیه است، و از برخی اطلاعات پیش پا افتاده‌ای که از مسلمات علم است برمی‌آید که در کلیه‌ها دومیلیون واحد تصفیه وجود دارد. در هر کلیه یک میلیون واحد تصفیه، که عبارت است از یک لوله و یک ظرف بسیار بسیار باریک و نازک که به دور خود می‌پیچد تا تپه‌ای یا کره مانندی تشکیل دهد. دانشمندان کالبدشناسی این لوله را گلومرول نامیده‌اند و توسط غشایی که به لوله‌ای ختم می‌شود، پوشش داده شده است.

ادرار چگونه پدید می‌آید؟ روند بسیار پیچیده‌ای دارد؛ چرا نه، من که گفتم پیچیده‌ترین دستگاه پس از مغز کلیه است. برای اثبات کافی است بدانید که کلیه‌ی مصنوعی حجمی بسیار بزرگتر از کلیه‌ی طبیعی دارد و شخص برای تصفیه‌ی خون چهار ساعت یا بیشتر وقت نیاز دارد که البته هیچ وقت مانند‌ه‌ی کلیه‌ی طبیعی تصفیه نمی‌کند. گلومرول و غشا و لوله‌اش با چشم غیرمسلح دیده نمی‌شود. اگر این واحدهای تصفیه یکی یکی در کنار هم به صف شوند، طولش به صد و شصت کیلومتر می‌رسد و اگر لایه‌های داخلی آن گشوده شود هشت متر مکعب جا می‌گیرد. پس خون هر روز در مسیری با مساحتی بیشتر از صدکیلومتر می‌گذرد.

هر دو کلیه با هم‌ وزنشان به صد و چهل گرم نمی‌رسد. یک کلیه‌ی هفتاد گرمی کارهایی را انجام می‌دهد که مغز حتی قادر به فهم آن نیست. اگر در روند کارش کند شود یا بایستد، همان لحظه پایان زندگی انسان است ودر سمها و زهرهایش غرق می‌شود. به همین خاطر بوده که پیامبر پس از دستشویی رفتن می‌گفت: «الحمدللهِ الذی أذهبَ عنِّی الأذی وعافانی». سپاس خدای را که رنج و آزار را از من دور کرد و سلامتی نصیبم کرد.

بیماریهای کلیه بی‌شمار و زیادند این دستگاه ظریف، این دستگاه مستحکم که زحمت و آزار را از انسان دور می‌کند، آیا شایسته‌ی این نیست که هر چه بیشتر خدا را به خاطر آن شکر کرد؟ یا مثانه، اگر نباشد وضعیت انسان چه جوری خواهد بود؟

آن چه در این جا بیان شد تنها ذکر گذرای اسامی و اعداد و ارقامی بود برای این که توجه انسان به دستگاه‌های دقیق و بسیار ظریف بدن خود جلب شود.