شگفتیهای خداوند در بدن انسان

فهرست کتاب

پزشکان از ادعای جدایی دین و علم کوتاه می‌آیند

پزشکان از ادعای جدایی دین و علم کوتاه می‌آیند

در اتاق معاینه‌ی مرکز بهداشتی وابسته به یکی از دانشگاه‌های بزرگ خانم پزشکی، زن بیماری را در اتاق خود پذیرش کرد که پنجاه و چهار سال داشت و به تازگی یک حمله‌ی قلبی برایش پیش آمده بود و از تنگی نفس همیشگی شکایت داشت، اما پس از معاینه کاملاً برای پزشک روشن شد که بیمارش به هیچ وجه دارویی نیاز ندارد و به جای آن درمانی را پیشنهاد کرد که نشان داد قدرت درمان بالایی در بسیاری از موارد توصیه شده داشته است، اما چه درمانی بود؟ پزشک به بیمارش سفارش کرد که برای خداوند بزرگ نماز بخواند. آن دو زن با این توصیه و قول به اجرای آن خداحافظی کردند و زیرلبی نماز را تکرار می‌کردند.

این ملاقات و این درمان نشان از دگرگونی آرامی دارد که حرفه‌ی پزشکی به خود می‌بیند. یعنی این که پزشک درمان بیمار را در نماز خواندن تشخیص دهد و این که با خدا ارتباط یابد و به‌سوی او بازگردد، با او آشتی کند، و این بخشی از روند درمان است که نه از راه پرستش و نه از راه تطبیق شریعت الهی، بلکه از راه تجربه کشف شده است.

هیچ کس نمی‌داند چند نفر از پزشکان بیمارانشان را به نماز سفارش می‌کنند؛ اما آن چه مسلم است این است که شمار روزافزونی از پزشکان در گوشه و کنار ایالات متحده دیگر باوری به جدایی دین و علم ندارند و به وضوح فایده‌های درمانی بسیاری در نماز می‌بینند. طبق یک نظرسنجی که ماه اکتبر در یک گردهمایی سالانه با شرکت بیش از دویست پزشک انجام گرفت، ۹۹% از پزشکان بر این باورند که وقتی بیمارانشان را به نماز سفارش می‌کنند نتیجه‌ی مثبت مشخص و واضحی می‌گیرند.

در یک دانشگاه دیگر بیش از هزار نفر که در زمینه‌ی بهداشت کار می‌کنند به کنگره‌ای دعوت شدند، آنان نیز تأکیدکردند که بین نماز و شفا یافتن رابطه‌ای هست. و برخی از پزشکان می‌گویند، پیشترها نظر غالب بر این بود که علم هیچ مناسبتی با دین ندارد، و یکی از آنها افزود: هنوز کسی شجاعت کافی ندارد تا به قدرت تأثیرگذاری نماز اعتراف کند، و در واقع یک جای خالی در آن چه مربوط به توجه کامل به بیمارانمان می‌شود، وجود دارد.

بیمار وقتی با خدا در ارتباط باشد، و با او آشت شود، سیستم دفاعیش تقویت می‌گردد، این حقیقتی علمی است.

سیستم دفاعی همان سیستم زیبا و حیرت‌انگیز است که خداوند در بدن انسان آفریده تا با بیماری، با سرطان و با هر گونه ایرادی در بدن مبارزه کند. این دستگاه مهم نقش - آفرین در پیوند با خدا و با عشق و محبت و با امنیت و آرامش و اطمینان تقویت می‌گردد، و با نگرانی و اضطراب رو به ضعف و سستی می‌نهد. بنابراین ایمان یعنی سلامتی به تمام معنای کلمه و با معنای اصطلاحی نیز.

یکی دیگر از پزشکان که رییس مرکز ملی پژوهش‌های علمی است می‌گوید: ما پیشترها گمان می‌کردیم در میان گذاشتن موضوع دین با بیماران خود، مخالف آداب شغل پزشکی است؛ اما اکنون این یک ضرروت است که خود طبیعت حرفه و نیاز روانی، آن را فرض می‌کند.

انگیزه‌ی توجه پزشکان به دین این است که بیماران از پزشکان می‌خواهند، توصیه‌ها و راهنماییهای روحی را در طول دوران درمان پیش‌پای آنها بگذارند. در برخی از آمارهای اخیر آمده که از هزار نفر درباره‌ی رابطه‌ی شفا و نماز پرسیده شده، شصت و چهار درصد از آنان معتقدند که رابطه‌ای محکمی بین شفا و دین‌داری درست یا پیوند با خدا هست.

یکی از بیماران می‌گوید: من بی‌اندازه احساس اطمینان می‌کنم، وقتی می‌بینیم پزشک با یک قدرت برتر و والاتری در ارتباط است، و او سفارشهایی برخاسته از نفس الهی به من می‌دهد. این طرز تفکر چه بسا بدن آن بیمار را در مسیر شفایابی کمک می‌کند.

اما برخی از دلایل علمی به شکل رو به افزایشی نشان می‌دهد که نماز می‌تواند در کاهش بسیاری از دردها و بیماریها کمک کند، حتی آن بیماریهایی که به نظر مزمن و بی‌درمان می‌آید. پژوهشهای نوین که به طور کلی بیشتر از دویست پژوهش است حاکی از این است که دین‌داران فشار خونشان عادی‌تر و قلبهایشان سالم‌تر است؛ زیرا اساس فشار خون، فشار مشغله‌ی فکر و اندوه است، و مشغله‌ی فکری ایمان‌دار خداست، بنابراین سعی کن تمام مشغله‌های فکریت را به یکی تبدیل کنی که برای همه‌ی فکر و ذکرهای دیگری بسنده باشد، به یک منظور (برای رضای خدا) کار کن که تمام منظورهای دیگر را دربردارد.

همچنین پژوهشها نشان می‌دهد که سلامتی ذهنی در بیمارانی که نماز می‌خوانند در حد گسترده‌ای بهتر است؛ زیرا آنها کمتر با دلسردی و سرخوردگی و دردهای مزمن روبه‌رو می‌شوند. ونیزآنها به ندرت اقدام به خودکشی می‌کنند.

انسان دین‌دار فشار خونش در حد طبیعی و قلبش توانا و پرقدرت است، به خاطر این که او به خداوند بزرگ اطمینان دارد و تسلیم تقدیر اوست.

﴿قُل لَّن يُصِيبَنَآ إِلَّا مَا كَتَبَ ٱللَّهُ لَنَا هُوَ مَوۡلَىٰنَاۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ٥١[التوبة: ۵۱].

«بگو هیچ چیزی بر سر ما نمی‌آیدمگر آن چه خدا اراده کرده، و اوست سرور و سرپرست ما. بنابراین مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند».

او راه و روش زندگی خود را راست می‌دارد و کارش را به خدا می‌سپارد.

به این حدیث صحیح نیز دقت کنید، از معاذ روایت شده که گفت من با پیامبر در راهی می‌رفتیم، پیامبر فرمود: «یَا معاذ، هل تدری حقَّ اللهِ عَلَی عباده، وما حق العباد عَلَی اللهِ»؟ آیا می‌دانی خداوند چه حقی بر بندگان دارد و بندگان نیز چه حقی بر خدا دارند؟ گفتم خدا و پیامبرش بهتر می‌دانند، فرمود: «فَإنّ حقَّ اللهِ عَلَی العباد أن یعبدوه ولایُشركوا بِهِ شیئاً، وحقّ العباد عَلَی اللهِ ألّا یعذّب مَنْ لایُشرك بِهِ شیئاً». یعنی حق خدا بر بندگان این است که او را بپرستند و هیچی را شریک او قرار ندهند، و حق بندگان بر خدا این است که آنهایی را که به او شرک نورزیده‌اند، عذاب ندهد. آن گاه من پرسیدم ای رسول خدا آیا این مژده را به مردم بدهم؟ فرمود: «لاتَبشِّرْهُمْ فَیتَّكلوا» [۱۰۵]. نه به آنها نگو تا خود توکل داشته باشند.

خداوند بزرگ حقی برای ما برخورد در نظر گرفته، و آن این است که عذابمان ندهد، پس هرگاه مؤمن با خدا پیوند دارد، و در تمام کارهای زندگیش از او اطاعت می‌کند، احساس آرامش دارد. خداوند فرمود:

﴿وَكَيۡفَ أَخَافُ مَآ أَشۡرَكۡتُمۡ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمۡ أَشۡرَكۡتُم بِٱللَّهِ مَا لَمۡ يُنَزِّلۡ بِهِۦ عَلَيۡكُمۡ سُلۡطَٰنٗاۚ فَأَيُّ ٱلۡفَرِيقَيۡنِ أَحَقُّ بِٱلۡأَمۡنِۖ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٨١ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ٨٢[الأنعام: ۸۱-۸۲].

«و چگونه از آن چه شریک خدا می‌گردانید بترسم، با آن که شما نازل نکرده، نمی‌هراسید؟ پس اگر می‌دانید کدام یک از دو دسته به امنیت و آرامش سزاوارترند؟ در حقیقت کسانی که ایمان آورده و ایمانشان را به ستم نیالوده‌اند، آنان به آسایش و امنیت راه یافته‌اند».

این دسته از دانشمندان از راه پژوهش و تجربه و تحقیق پی برده‌اند که بیمار دین مدار، که با خدا پیوند دارد و به یک پایه‌ی استوار تکیه می‌کند، زودتر و سریعتر شفا می‌یابد، و نسبت به کسی که با گناه ریسمان رابطه‌ی خود را با خدا پاره کرده است، سلامت‌تر است. آن بیگانگان به دنبال حقیقت می‌گردند و حقا که تازگیها به گوشه‌ای از آن راه یافته‌اند.

[۱۰۵] بخاری (۲۷۰۱) و مسلم (۳۰).