شگفتیهای خداوند در بدن انسان

فهرست کتاب

پرده‌ی صماخ گوش

پرده‌ی صماخ گوش

خداوند فرمود:

﴿وَفِيٓ أَنفُسِكُمۡۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ٢١[الذاریات: ۲۱].

«در وجود خود شما نیز نشانه‌هایی هست، مگر نمی‌بینید»؟

در میان اعضای بدن انسان، نشانه‌هایی هست که به شمار نیاید، از جمله پرده‌ی صماخ! این پرده که بسیار نازک است و کلفتیش به نیم میلیمتر نمی‌رسد و قطرش نه میلیمتر – کمتر از یک سانتیمتر – است، در هر کس با نظم و دقت خاصی کار می‌کند.این پوسته مانند ستون فقرات محکم، مانند لاستیک نرم و کش‌دار، و در حمل و نقل صداها بسیار فعال است. در صورت از کار افتادن این پرده، شنوایی انسان از دست می‌رود، به همین سبب خداوند آن را با وسیله‌ای که از خطر می‌رهاندش مجهز کرده است و آن را در داخل یک کانال پیچ‌دار قرارداده که تنگتر از اندازه‌ی انگشت کوچک است تا به آن نرسد و عیب‌دارش نکند و باعث سوراخ شدنش نشود.

خدای بزرگ از روی حکمت خود گوش میانی را توسط کانالی به گلو پیوند داده است؛ لذا اگر فشار صوتی زیادی در حد سوارخ کردن به این پرده وارد شود، درمقابل نیز فشاری به اندازه‌ی آن از دهان می‌آید و در نتیجه این دو فشار هم وزن می‌‌شود و بدینسان پرده‌ی صماخ از پاره‌شدن در امان می‌ماند، چراکه صداهای بلند می‌تواند آن‌ را پاره کند.

پرده‌ی صماخ به چهار استخوان کوچک که وزن همه‌ی آنها بیشتر از پنجاه و پنج میلی‌گرم نیست، و در کل بیشتر از نوزده میلی‌متر طول ندارد، بسته شده. کار این استخوانک‌ها بسیار جالب است، بیست برابر صداهای ضعیف را رساتر می‌کند و صداهای بلند و گوشخراش را پایین می‌آورد، بنابراین یک سیستم کوچک دو کار بلند و کم کردن صداها را به عهده دارد. بی‌گمان کاری است که در حد توانایی بشر نیست و از نشانه‌های عظمت و بزرگی آفریدگار حکیم است.

گذشته از این، یک ابزار عصبی بسیار پیچیده وجود دارد که صداهای بلندتر از صد دیسیبل را – واحد اندازه‌گیری صدا – که گوش را می‌آزارد، کاهش می‌دهد. هنگامی که صدای کسی را نمی‌شنویم به او می‌گویم چه گفتی نشنیدیم؟ در این هنگام برخی حرکتهای صورت بر یک عصب مشترک مابین صورت و عضله‌ای که به استخوان رکابی آویزان شده و می‌تواند حساسیت گوش را بیشتر کند، تأثیر می‌گذارد. به طوری که وقتی خطوط چهره‌ی شخص تغییر می‌یابد و هنگامی که سخنی را متوجه نمی‌شود، دستگاه بسیار پیچیده‌ای هست که از طریق عصب شنوایی به عضله‌ای منتقل می‌شود و آن عضله حساسیت گوش را افزایش می‌دهد.

صدا ارتعاشی است که در خلال یک فضای خالی نرم منتقل می‌شود، و فضای خالی همان هوا است. اما فضای صاف سخت ومحکم صدا را با سرعت بیشتری جا به جا می‌کند و فضای میعان آنرا با سرعت بیشتر و دقت بالاتری نسبت به فضای قبلی منتقل می‌کند. به همین خاطر صدا از طریق هوا به پرده‌ی صماخ می‌رسد و در پرده‌ی صماخ از طریق آن چهار استخوان منتقل می‌شود و سپس وارد کانالی از مایع می‌شود. بنابراین صدا در مرحله‌ی نخست از طریق هوا و سپس از پرده‌ی صماخ از راه جسمهای سختی و سپس از طریق کانالی از مایع جابه‌جا می‌گردد.

بیست و پنج هزارسلول شنوایی با گوش برخورد می‌کند و پیام را برای تشخیص به مغز می‌رساند و تاکنون دانشمندان نتوانسته‌اند به این نکته پی ببرند که گوش چگونه بین ترانه‌ها و جنجال و شلوغی فرق می‌گذارد وآنها را از هم تشخیص می‌دهد.

چرا وقتی صدای خرد شدن یک تکه شیشه زیر چارچوب در به گوش می‌خورد انسان احساس می‌کند دارد از پوستش بیرون می‌آید و چندش عجیبی در بدن به وجود می‌آید؟ چرا وقتی در برابر یک آبشار که صدای گوش‌خراشی دارد، می‌ایستد، آرامش می‌یابد و با آن انس می‌گیرد؟ آن سروصدا است و این نغمه، و اما چگونه این دو را از هم باز می‌شناسد؟ و چطور گوش صدها هزار صدا را هر یک با لحن و آهنگ خاصی می‌گیرد و همه در حافظه ثبت می‌شود؟ چطور از پشت خط تلفن صدای دوستت را می‌شناسی؟ این چه حساسیتی است در گوش که صداها را ذخیره می‌کند. در حافظه‌ی انسان صدها، بلکه هزارها صدای گوناگون ذخیره می‌شود. چگونه؟ خدا می‌داند.

هنوز گوش یکی از اسرار کارگه کون ومکان الهی است؛ و هنوز به مثابه‌ی نشانه‌ای دال بر عظمت پروردگار پابرجاست. آن چه در این نوشتار آمد مشتی مطالب مختصر بیش نبود؛ اما اگر از شگفتی‌های نهفته در گوش بیشتر مطلع شوید، بی‌درنگ برای تعظیم پروردگار و شکر او به سجده می‌افتید.