بیماری ایدز
دنیای میکروبها به این تازگیها کشف شده است. کلمهی «جرثوم» یا میکروب در لغت به معنای اصل و ریشهی هر چیزی است، و این موجود بسیار ریز که با چشم غیرمسلح نمیتوان دید و با حواس درک نمیشود، میکروب نامیده میشود، چون اصل و اساس بیماری است. در قرآن کریم اشارهای کوچک به این موضوع شده است، آن جا که میفرماید:
﴿فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَا تُبۡصِرُونَ٣٨ وَمَا لَا تُبۡصِرُونَ٣٩﴾[الحاقة: ۳۸-۳۹].
«قسم به آن چه میبینید و آن چه نمیبینید».
آن چه نمیبینیم غیب نسبی است، اما غیب مطلق آن است که اصلاً در محدودهی زندگانی ما نیست، برخلاف غیب نسبی که در زندگی ما هست، اما حواس ما ازدرک یا مشاهدهی آن ناتوان است. سؤال مهمی که هست این که این موجودات ریز که در تمام زندگی، در خوردنی و نوشیدنی، تنفس و در برخورد انسانها با یکدیگر و در حرکات و سکنات آنها هست، آیا نباید در شریعت که از سوی خدای عزوجل آمده، چیزی دربارهی این موجودات باشد؟
در خون انسان سه عنصر وجود دارد؛ گلبولهای قرمز که خود بحث مفصلی میخواهد، گلبولهای سفید و ذرات شناور.
گلبولهای سفید لشکری است که کار مهم دفاع از بدن در برابر هرگونه حملهی از جانب میکروبها را به عهده دارد و پزشکان آن را سیستم دفاعی بدن مینامند. این گلبولها در خون در گردشند و وضعیت منحصربهفردی دارند، میتوانند در خلاف مسیر جریان خون روان شوند، و از رگهای خونی بیرون بروند و وارد بافتهای عضلهای شوند، همچنین میتوانند تمام انتظامات تحکیم یافتهای را که در بدن هست، بشکافد و از آن بگذرند.
پس جا دارد بپرسیم این گلبولهای سفید چی هستند؟ قلعههایی دارند که در آن پناه میگیرند و از آن بیرون میروند. اما این قلعهها دیگر چیستند؟ عقدههای لنفاوی است و به قلعههایی میماند که شمار بسیار زیادی از گلبولهای سفید درآن جای دارند.
بعضی از دانشمندان میگویند: گروهی از این گلبولها کار جستجو و کسب اطلاعات را به عهده دارند، و هرگاه میکروب بیگانهای وارد بدن شود، این گروه برای شناسایی آن به آن نزدیک میشوند تا ساختار ترکیبی و نقاط ضعف آن را بشناسند و بدانند چه چیزی آن را از کار میاندازد، و چگونه میتوانند آن را دستگیر کنند و یا از بین ببرند. این گلبولهای سفید که گویی موجودات عاقلی با بالاترین درجهی زیرکی و هوشیاری هستند، به جاهای اصلی خود یعنی عقدههای لنفاوی برمیگردند تا طبیعت میکروب، نقاط ضعف و روش نابودی آن را به آزمایشگاهایی که در این عقدهها کارساخت مواد ضد میکروب را به عهده دارد، گزارش دهند.
گلبولهای سفید دیگری وجود دارند که مسؤول ساخت اسلحه هستند. گروه اول کار جستجو و اطلاعرسانی را به عهده داشتند و این گروه اسلحه میسازد. یعنی در این عقدهها سرمهایی تولید میشود که میتواند میکروب را از پای در بیاورد.
گروه دیگری که طبیعتی بسیار کشنده دارد، به راه میافتد، این پادزهرها را برمیدارد و به سرعت بهسوی میکروب میرود و آن را محاصره میکند تا بالأخره نابودش سازد. هرگاه انسان بر روی جاهایی از بدنش لکههای سفیدی ببیند، بداند که آن جا جنگ ویرانگری بین گلبولهای سفید و میکروب بیگانه در حال روی دادن است.
یک سری خطهای دفاعی نیز در بدن هست که گروه جستجوگر گلبولهای سفید خط اول را و عقدههای لنفاوی خط دوم از آن را تشکیل میدهد. چنان چه میکروب از عقدههای لنفاوی بگذرد، فرمان بسیج عمومی در سراسر بدن اعلام میشود، و در نتیجه دمای بدن بالا میرود، و بدن در انجام کارهای روزانهاش ضعیف میشود و بالأخره علایمی که بر وجود بیماریی میکروبی کلی در بدن اشاره یا دلالت میکند، ظاهر میشود.
این سیستم دفاعی بدن است با سه مادهی اساسی و عناصر اطلاعاتی یا جستجوگر، سازنده و کشنده، با این سه گروه و نیز به کمک فرماندهی مرکزی و خطهای اندیشمندانه به دفاع از بدن میپردازد. اما گاهی این دستگاه مورد حمله قرار میگیرد و احیاناً از بین میرود، مانند حالتی که در بیماری ایدز پیش میآید که امروزه در تمام دنیا دربارهی آن بحث میشود. از طرفی دیگر در سالهای اخیر بیماری کشندهی التهاب ریهها (سارس) شایع شده است، پس نباید فراموش کرد که همیشه سنت خدا در میان آفریدگانش برقرار است. اما آن چه برای من بیشتر جلب توجه میکند این است که پیامبر آن طور که در برخی از حدیثها آمده، چیزهایی دربارهی این بیماری یادآوری کرده است، مثلاً از عبدالله بن عمر روایت شده که پیامبر به نزد ما آمد و فرمود: «یا معشرَ المهاجرینَ خمسٌ إِذا ابتُلِتُیمْ بهِنَّ وأَعوذ باللهِ أَنْ تدركوهُنَّ، لَمْ تَظهرِ الفاحشه فی قومٍ قطّ حتی یُعلنوا بها إِلّا فشا فیهم الطاعون والأوجاع التی لم تكن مَضَتْ فی أَسلافهم الذینَ مضوا، ولَمْ ینقصوا المكیالَ والمیزان إِلّا أُخِذُوا بالسنین وشدّه المؤونه وجور السلطان علیهم، وَلَم یمنعوا زكاه أَموالهم إِلَّا منعوا القطر مِن السماءِ ولو لا البهائم لَمْیُمطروا، ولم ینقضوا عهدَ الیه ورسوله إِلّا سلّط اللهُ عَلَیهم عدوّاً مِن غَیرهم، فَأَخذوا بعض ما فی أَیدیهم، ومالَمْ تحكمْ أَئَمَّتُهم بِكتاب اللهِ، ویتخیّروا ممّا أنزلَ اللهُ إِلّا جعلَ اللهُ بأسهم بینهم» [۱۲۱]. یعنی ای گروه مهاجرین پنج چیز هست که از خدا میخواهم آن را نبینید و در میانتان شایع نشود، اول هرگاه فحشا در ملتی پیدا آید و آن را آشکار سازند، طاعون و قحطی و گرسنگی در میان آن ملت پیش میآید که در گذشتگانشان نبوده، و چون در پیمانه، وزن و ترازو کم کنند، دچار گرانی خرج و ستم سلطان بر خود میشوند، و اگر زکات مال و داراییهایشان را پرداخت نکنند، از نعمت و رحمت باران محروم میگردند و اگر به خاطر حیوانات و چهارپایان نباشد هیچ بارانی در سرزمینشان نخواهد بارید، و اگر پیمان خدا و پیامبرش را بشکنند، خداوند دشمنی بیگانه را برآنها چیره میسازد تا هر چه داشته باشند از آنها بگیرد، و چون پیشوایانشان براساس کتاب خدا عمل نکنند وآن چه را که خدا فرو فرستاده برتر ندانند، خداوند آسیب و زیانشان را در میان خودشان میاندازد.
این بیماری واگیردار که عامل آن ویروسی هنوز ناشناخته است، تمام دنیا را در برگرفته و بنابر آمارهای سازمان بهداشت جهانی تا چند سال پیش سی و چهار میلیون مبتلا به ایدز در جهان وجود داشته، در حالی که کارشناسان بهداشت تأکید دارند که آمار درست دو برابر این عدد و یا شاید بیشتر هم هست. آن چه وضعیت را بدتر از این میکند ناتوانی تمام جهان با تمام مؤسسات و هیأتهای علمی و امکانات اقتصادی موجود در ساخت واکسنی ضد این بیماری است. ویروس ایدز در بیشتر حالتها تنها از طریق هرج ومرج و بیبندوباری جنسی، اعتیاد به مواد مخدر و تزریق آن و از طریق مبادلهی انسان پخش میشود. این بیماری بنابر حکمت پروردگار در درجهی اول به رفتار شخصی مربوط میشود و تناقض عجیبی در این بیماری هست، از یک سوی میبینیم که درمان آن بینهایت سخت و دشوار یا اصلاً غیرممکن است و عاقبت هر مبتلایی مرگ حتمی است، و از دیگر سوی پیشگیری از آن بسیار آسان است به طوری که هر کسی که هنوز مبتلا نشده، میتواند با پایبندی به برنامههای الهی دربارهی عفت و صبر به طور کامل از ابتلا به آن جلوگیری کند؛ زیرا خداوند هر شهوتی را که در سرشت آدمی نهاده، کانال درست و بیخطری هم برای آن در نظر گرفته است. بنابراین دستورهای دینی سلامتی ما را تضمین میکند، و هرگز آزادیهایمان را محدود نمیسازد.
شگفت این که ویروس ایدز میتواند در هر زمانی شکل و قیافهی ظاهری خود را تغییر دهد، پس اگر هزاران میلیون دلار در راه پژوهش علمی به منظور ساخت واکسنی ضد آن هزینه گردد، همه به هدر میرود، گذشته از آن این ویروس نسلهای زیادی دارد که اگر کسی از یک نسل آن نجات یابد، نسل دیگری او را از پای درمیآورد، پس خداوند بزرگ اراده کرده که انسان پایبند به ارزشهای اخلاقی باشد و با پاکدامنی و درست کردار بودن و نه با واکسن و دارو از این بیماری نجات پیدا کند. میفرماید:
﴿ظَهَرَ ٱلۡفَسَادُ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ بِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِي ٱلنَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعۡضَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ٤١﴾[الروم: ۴۱].
«فساد با کارهایی که مردم مرتکب میشوند، خشکی و دریا را فرا گرفته، تا بخشی از نتیجهی کردار خود را بچشند، شاید که دست بردارند».
دانشمندان همچنین معتقدند که اگر فرض شود که تلاشهای مداوم آنها تا پنج سال آینده به نتیجه برسد و واکسنی ضد ویروس ایدز بسازند – که این فرضیه به محال نزدیکتر است - هزینهی درمان یک بیماری از مرز ده میلیون دلار میگذرد.
در یک پژوهش آماری دقیق در کشوری که شیوع این بیماری به سبب لاابالیگری و بیبندوباری جنسی بالا گرفته است، معلوم شد که در هر ده ثانیه یک نفر بر اثر این بیماری جان میدهد، این پژوهش از برخی رادیوهای جهانی پخش شد. دلیل مرگ زیاد بر اثر ایدز آن است که این بیماری مانند تصاعد هندسی منتشر میشود، که البته میزان انتشار آن را نشان نمیدهد. بنابراین باید گفت: این بیماری به صورت تصاعدی انفجاری خطرناک شیوع مییابد. بررسیهای آماری دیگری هم هست که برآورد میکند شمار مبتلایان به این بیماری در سال ۲۰۰۰، صد و بیست میلیون نفر بوده، این آمار در روزنامهای چاپ دمشق منتشر شد. بعضیها معتقدند که شخص مبتلا به ایدز خود عامل انتقال آن نیز هست، و کسی که این ویروس را دارد قطعاً مبتلاست؛ اما هنوز در مرحلهی رشد است و علایم ترسناکش در مرحلهی نمودار شدن آن دیده میشود که گاهی چند سال طول میکشد، بنابراین عملاً جدا کردن مبتلایان و حاملان این ویروس معنایی ندارد، چراکه تنها از نظر زمانی باهم فرق دارند و نه چیز دیگر.
کشورهای پیشرفته – از نظر مادی – با تمام امکانات اقتصادی و علمی در برابر ضعیفترین ویروسی که تاکنون شناخته شده، ناتوان از پای درآمدهاند و کوچکترین کاری از دستشان برنیامد، در حالی که این ویروس میلیون میلیون از کسانی را که از اخلاق و منش درست منحرف گشتهاند، تار و مار میکند، انگار سربازانی خداییاند
﴿وَمَا يَعۡلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ﴾[المدثر: ۳۱].
«و هیچ کس جز خود پروردگار سربازان او را نمیشناسد».
شاید خداوند این بیماری را به عنوان کیفر زودرس برای کسانی که از سرشت سالم پا بیرون نهاده، گمراه شده و گمراه کرده، فاسد شده و فاسد کردهاند، در نظر گرفته است؛ چرا که برای رهایی از آن راهی جز بازگشت به اخلاق و سیرت درست و مسیر هدایت وجود ندارد. برهان روشنی که این نکته را مورد تأکید قرار میدهد و دانشمندان از آن در شگفتاند، این است که پشه نیش خود را در بدن انسان مبتلا به این بیماری فرو میکند و از خون آلودهاش بر میدارد، سپس ویروس را به انسان سالمی منتقل میکند و نیشش را در خون پاک او فرو میکند، در نتیجه خون سالم با خون آلوده آمیخته میگردد؛ اما بیماری منتقل نمیشود، چه سری در این هست؟ آیا این نکتهی شگفتانگیز نشان بارزی نیست بر این که خداوند این بیماری مرگبار را تنها سزای بیبندوباری اخلاقی قرار داده و ابتلا به آن را به طور اتفاقی ممکن نساخته است؟
اگر آب شهری آلوده گردد و بیماریهای واگیرداری در میان مردم پیدا شود، آیا لازمهی عقل و حکمت چنین است که بگذریم آب آلوده مردم شهر را به هلاکت برساند، سپس دنبال سرم ضد آن و واکسن شفابخش بگردیم، پزشک بیاوریم، کلینیک بسازیم و دستگاههای لازم را تهیه کنیم، یا نه، خرد حکم میکند که اول آب آلوده را قطع کنیم یا آن را پاک گردانیم و مشکل را متوقف سازیم و از شیوع بیشتر بیماریهای واگیردار جلوگیری کنیم، آن گاه به درمان مبتلایان بپردازیم؟
متأسفانه این نکته در تمام جهان رعایت نمیشود، جهانیان در برابر عامل بیماری نمیایستند، بلکه میکوشند علایم و نتایج آن را از بین ببرند، در حالی که یک دلار برای پیشگیری خیلی بهتر از پول هنگفتی برای درمان است:
﴿أَفَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ وَأَضَلَّهُ ٱللَّهُ عَلَىٰ عِلۡمٖ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمۡعِهِۦ وَقَلۡبِهِۦ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِۦ غِشَٰوَةٗ فَمَن يَهۡدِيهِ مِنۢ بَعۡدِ ٱللَّهِۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ٢٣﴾[الجاثیة: ۲۳].
«آیا دیدی کسی را که هوی و هوسش را خدای خود قرار داده بود، و خداوند دانسته او راگمراه کرد و بر گوش و قلبش مهر گمراهی زد و پردهای بر چشمش انداخت که ازدرک واقعیات جلوگیری میکند؟ پس به غیر از خدا چه کسی میتواند او را هدایت کند؟ با این همه آیا شما پند نمیگیرید»؟
جوانی که جویای کار است، و به دنبال همسری هم میگردد، او در ظاهر دنبال ارزش و مقام شایستهی خود میگردد و نیازش را برآورده میکند؛ اما در حقیقت با این عملکردش در ساخت جامعه و ملت خود شرکت میکند؛ زیرا خانوادهی پاک و پایبند نخستین خشت بنای جامعهی درست و پیشرفته است. در حالی که جوانی که نسبت به کار و شغلش بیتفاوت است، و آرزوهای خود را از راههای نامشروع برآورده میکند، با دختران هرجایی رفت و آمد دارد، بخواهد یا نخواهد، دانسته یا ندانسته در مسیر ویران کردن شخصیت خود، خانواده و جامعه گام برمیدارد. و ملت تنها با جوانان دختر و پسر درست و نیرومند و راستکردار پابرجاست. چه خوش گفت آن که گفت:
یا بنات الجیل هیا حصنوا هذا البناء
احفظوا جیل الشباب أرشدوهم للصواب
فهم النبع الغزیر ولكم عذب الشراب
حصنوا كل الشباب لینیروا كالبدور
یسروا أمر الزواج لاتغالوا بالمهو
واحذروا داء التباهی بالأثاث والقصور
إنمـا نبع السعاده كامن ضمن الصدور
احذروا الفیروس فهو الآن
جمر یختفی تحت الرماد
إن تجاهلنا الحقیقه فاجأتنا
النار یوما واكتوی كل العباد
بددوا الجهل بعلم
أیقظوا أهل الرقاد
توجوا العلم بطهر
صادق فهو العماد
ها هو الفیروس یغتال
الضحایا قاصدا كل البلاد
وهو أعمی عن شباب
طاهر یأبی الفساد
إنمـا العفه ماء
بارد عذب زلال
یطفی الجمر ویروی
كل من طلب الحلال
ای دختران جامعه بیایید این ساختمان را محکم بنا کنید و از نسل پسران جوان محافظت کنید، و آنان را به راه درست راهنمایی کنید، آنها به مانند چشمهای پر آباند و شما خود طعم گوارای آن هستید. تمام جوانان را به گونهای محفوظ نگه دارید که مانند ماه شب چهارده بدرخشند. در ازدواج آسان بگیرید، مهریهها را زیاد بالا نبرید و در درخواست اثاثیهی بیش از حد نیاز و کاخ و ویلا خود را به گرداب هلاکت نیندازید، بدانید که سرچشمهی خوشبختی در سینهها و دلها نهفته است، بیایید آن را کشف کنید.
از ویروس بترسید که اکنون مانند اخگر زیر خاکستر است، و اگر از حقیقت غفلت بورزیم روزی آتش همهی ما را غافلگیر میکند و تمام بندگان را در کام خود فرو میبرد، با علم و تکنیک دیو جهل را از میدان به در کنید و خوابیدگان و بیخبران را از خواب غفلت بیدار کنید، آن گاه علم را با پاکی راستین تاجگذاری کنید که هم آن بنیاد و پایهی زندگی است. ببینید ویروس چگونه قربانیهایی میگیرد و تمام کشورها راهدف گرفته است، او کور است نمیتواند جوان پاک دور از فساد را ببیند، به راستی که عفت به آبی سرد، گوارا و زلال میماند، که آتشِ شهوت را فرو مینشاند و هر طالب حلالی را سیرآب میگرداند.
دانشمندان بر این عقیدهاند که عامل نخست این بیماری شیوع فحشا و به ویژه فحشای زشت بین افراد جامعه است، پیامبر اسلام با نظر به این نکته فرمود: «لم تظهر الفاحشه فی قوم قط حتی یعلنوبها...» اگر فحشا در ملتی پیدا شود و آن را آشکار گردانند، به طوری که آن را در روزنامهها و مجلات و در رسانههای گروهی پخش کنند، مثلاً در جهان غرب و نیز در کشورهایی که ارزشها زیر پا گذاشته شده، خرابکاریها و جاهای فحشا و کارهای به دور از اخلاق در رسانههای گروهی اعلام میشود «حتّی یُعلنوا بها إلّا فشا فیهم الطاعونُ والأوجاع التی لم تكن مضتْ فی أسلافهم» [۱۲۲]. و آن را آشکار گردانند طاعون و قحطی در میان آن ملت پیدا میشود که گذشتگانشان مانند آن را به خود ندیدهاند.
سیستم دفاعی بدن انسان، این دستگاه شگفتآور، در اثر بیماری ایدز کارایی خود را از دست میدهد، و ویروسی که هنوز ویژگیش کشف نشده و هنوز به حقیقتش پی نبردهاند، آن را از بین میبرد. در سال ۱۹۸۱ پنج مورد ابتلا به این بیماری در آمریکا پیدا شد، سپس به سی و پنج مورد رسید و طوری شد که در هر هفته صد مورد بروز میکرد، تا این که کل مبتلایان در سال ۱۹۸۴ به دوازده هزار رسید که نیمی از آنها جان دادند. پزشکان برآورد میکنند که در آمریکا یک میلیون نفر مبتلا به ایدز وجود دارد. این بیماری ابتدا از طریق فرانسه وارد اروپا شد و پیوسته در هر جا که بیبندوباریهای اخلاقی با انواع مختلف آن و اعتیاد به مواد مخدر، و گاهی در موارد انتقال خون بود، انتشار مییافت. عجیب این که تاکنون نتوانستهاند حتی یک مورد از این بیماری را درمان کنند؛ بلکه تمام تلاش دانشمندان و پزشکان این است که آن را در این حد کنترل کنند. اگر کسی به این بیماری مبتلا شود، به طور متوسط پس از ابتلا از هجده تا صد و بیست و پنج هفته یعنی چهار ماه تا دو سال و نیم زنده نخواهد ماند، و در بعضی موارد بیمار بلافاصله پس از ابتلا میمیرد.
از جمله علایم این بیماری کاهش زیاد وزن، بالا رفتن دمای بدن، اسهال مداوم، عرق فراوان، ضعف عمومی بدن، نداشتن تمرکز، کمخونی و کاهش سلولهای بدن است تا این که اندک اندک شخص آب میشود و میمیرد. خداوند فرمود:
﴿وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلزِّنَىٰٓۖ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةٗ وَسَآءَ سَبِيلٗا٣٢﴾[الإسراء: ۳۲].
«ای آدمیزاد، مبادا به طرف زنا بروید که کاری بس زشت و راهی بسیار نادرست است».
جهان غرب دین را به کناری نهاده و معتقد است روشی غیبی و شیوهی مردمان نخستین است و عقل و خرد یعنی همه چیز، تمام دنیایشان در زندگی و لذت خلاصه میشود، بنابراین چنان رفتار کردند که دوست داشتند، و در نتیجه بلایی به سرشان آمد که مرغان هوا به حالشان گریه کنند. پس نباید از یاد برد که صبر و پایداری برابر است با سلامتی و تن درستی، و با وجود صبر انسان میتواند، زندگانی آرام و راحتی را برای خود دست و پا کند؛ اما چون سر ناسازگاری داشته باشد و دست از پا خطا کند و سر به طغیان برآورد سرنوشت معلومی در انتظارش خواهد بود، که پاداش زودرس در دنیا پیش از کیفر آخرت است.
جالب این که دانشمندان به این اصطلاح «انحراف اخلاقی» گیر دادهاند و بر آن تأکید کردهاند و آن را به معنی تمام انواع اخلاق ناباب، اعتیاد به مواد مخدر و شرابخواری میدانند، گاهی این بیماری میتواند از راه خرید و فروش خون و بردن آن از کشوری به کشور دیگر منتقل میشود.
ایدز این بیماری خطرناک که تمام جهان را به لرزه درآورده و ترس و وحشت در دلها انداخته، چنان شده که انسان با وجود آن از همه چیز میترسد، و این مرض خود از آن جا آمد که انسانها از حدود قوانین و دستورهای الهی گذشتند و به شریعتش توجهی نکردند، روابط اجتماعی را آلودند، و در نتیجه این بیماری پیدا شد تا آنها را هراسان کند و زندگیشان را جهنم سازد. «یا معشرالمهاجرین خمسٌ إِذا ابتُلیتُمْ بِهِنَّ وأَعوذ باللهِ أن تدركوهنَّ لَم تَظهرِ الفاحشه فی قوم قط حتی یعلنوا بها إلّا فشا فیهم الطاعون والأوجاعُ التی لم تكنْ مَضتْ فی أَسلافهم الذینَ مضوا» [۱۲۳]. ای گروه مهاجرین پنج چیز هست خدا نکند شما به آن مبتلا شوید، اول فحشا که در ملتی پیدا شود و آن را برملا سازند، حاصل آن شیوع بیماری واگیردار طاعون و قحطی و گرسنگی است که در گذشتگان آن ملت نبوده است.
[۱۲۱] ابن ماجه (۴۰۱۹). [۱۲۲] پیشتر سند حدیث ذکر شد. [۱۲۳] پیشتر سند حدیث ذکر شد.