از هر نطفهای فرزند بوجود نمیآید
در روایت صحیح از پیامبر روایت شده است که پیامبر فرمود: از هر آبی [نطفه] فرزند به دنیا نمیآید، و هرگاه خداوند اراده آفریدن چیزی نماید، هیچ چیز او را باز نمیدارد. [۵۸]
امروزه علم میگوید: تعداد نطفههای اسپرمی در رابطۀ زناشویی میان زوجین سیصد میلیون میباشد، و هر نطفه دارای سر و گردن و دُم میباشد و در مایع غوطهور و از آن تغذیه نموده و حرکت نطفه را آسان مینماید، و این تعداد فراوان – سیصد میلیون - به تخمدان روی میآورد، تا با یک جاندار لقاح نماید، چون تمام نطفهها تبدیل به فرزند نگردند، پس پیامبر چگونه اینها را دانسته است؟ از چه دانشگاهی تحصیل نموده، و از کدام تحقیق علمی این حقیقت را دریافت نموده است؟ و چگونه به این مسائل نایل گشته است؟
این نطفهها به تخمدان میرسند، و از میان سیصد میلیون نطفه تخمدان یک نطفه را انتخاب مینماید.
این نطفه چگونه وارد تخمدان میشود؟ شگفتانگیز اینکه! هرگاه این نطفه به دیواره تخمدان برخورد کند، غشاء پاره میگردد، و مادهای اصیل در رأس نطفه که با غشا پوشیده است بیرون میآید، و با فرود آمدن در تخمدان تغذیه مینماید، و دیواره تخمدان را ذوب مینماید و وارد تخمدان شده و ورودی تخمدان مسدود میگردد.
این تخم و این نطفه سلول است و در آن هسته و ماده و غشاء وجود دارد. و بر هستۀ نطفه و تخمک چیزهایی کشف شده است، که دانشمندان آنها را ژن نامیدهاند و تعداد چند میلیون ژن در یک نطفه واحد و تخمک شناخته شده است. که به طور شگفتانگیز و سازمانیافته و در وقت معینی متأثر میگردند.
هر ژنی در وقت معینی به تحرک و فعالیت میپردازد، در هنگامی که صدای جوان کلفت و خشن میگردد و نیز در هنگامی که موی ریش او میروید و یا در هنگام رشد سینه دختران به تحرک و فعالیت میپردازد.
میلیونها ژن بر هسته نطفه و بر هستۀ تخمک قرار گرفتهاند، و بعد از تلقیح تخمک با نطفه شکل و یا تخمک لقاح یافته تقسیم میگردند.
تخمک لقاحیافته به صد بخش تقسیم میگردد، و در طریق خود به رحم میرسد و در این باره [وجود نطفه در رحم] علم خاصی به نام جنینشناسی وجود دارد، که روزها و هفتهها و ماهها هم برای تفسیر و تحقیق آن کافی نیست، و قرآن میفرماید:
﴿إِنَّا خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٍ أَمۡشَاجٖ نَّبۡتَلِيهِ فَجَعَلۡنَٰهُ سَمِيعَۢا بَصِيرًا٢﴾[الإنسان: ۲].
«ما انسان را از نطفه آمیخته آفریدیم * و چون او را میآزمائیم او را شنوا و بینا نمودیم».
[۵۸] مسلم (۲۶۴۵)، طبرانی در معجم کبیر (۳۰۴۴)، بیهقی، السنن الکبری (۱۵۲۰۱).