۵-۱- مُتْعه [۱۵۲]
اگر زنی قبل از نزدیکی طلاق داده شده و به هر دلیلی مهریهی خود را دریافت نکرده باشد و همچنین تمام گروههای زنان موطوء اعم از مسلمان و غیرمسلمان و آزاده و غیرآزاده استحقاق دریافت متعه را دارند.
مبلغ متعه با توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی طرفین توسط قاضی تعیین میشود و مستحب است که از ۳۰ درهم نقره کمتر نباشد.
علت وجوب متعه این آیه است:
﴿لَّا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ إِن طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ مَا لَمۡ تَمَسُّوهُنَّ أَوۡ تَفۡرِضُواْ لَهُنَّ فَرِيضَةٗۚ وَمَتِّعُوهُنَّ﴾[البقرة: ۲۳۶].
«اگر زنان را قبل از آمیزش جنسی و تعیین مهر طلاق دهید، گناهی بر شما نیست که آنان را بهرهمند سازید».
و حکمت آن را فقها کم کردن اضطراب و وحشت ناشی از طلاق ذکر نمودهاند [الشربینی؛ ج ۳؛ ص ۳۴۱].
سکونت دادن زنان مطلّقه ـ غیر از زنان ناشزه ـ در مدت عده نیز واجب است.
***
تشریع احکام صداق، نفقه، متعه و سکونت دادن زنان معتده از جمله احکامی هستند که حقوق زن را در جامعهی اسلامی تبیین میسازند.
عواطف و احساسات طبیعی زن مقتضی این است که در تمام زمینهها، توجه بیشتری به او معطوف شود زیرا آنان وظایف مهمی چون تربیت کودکان، شوهرداری و خانهداری را به عهده دارند. پس از طلاق حمایت اقتصادی از زن تا حدود زیادی از مشکلات ناشی از جدایی در جنبههای مختلف میکاهد.
در اکثر کشورها زنان به نسبت مردان از خدمات روانپزشکی بیشتری استفاده کرده و زنان بیشتری جویای کمک به مسایل روانی بوده و بیشتر داروهای آرامبخش برایشان تجویز میشود [دفتر اروپایی سازمان بهداشت جهانی؛ ۱۳۸۰؛ ص ۱۷۰].
طلاق یکی از بحرانهای مهم دوران زندگی است که عوارض و پیامدهای روانی، اجتماعی و اقتصادی آن مدتها دامنگیر شخص میشود.
طلاق اکثراً با سر درگمی، افسردگی، بلاتکلیفی و اختلالات رفتاری توأم است و این مسایل در زنانی که دارای فرزند بوده و طلاق گرفتهاند بسیار حادتر است [آرزو مانیانس، سونیا؛ ۱۳۷۸؛ ص ۳۵۸].
جامعه به زنانی که از شوهر جدا شدهاند با بدبینی و تردید و در بعضی موارد با نفرت و بغض مینگرد؛ اضطراب و نگرانی ناشی از جدایی اکثراً باعث ترس از ازدواج مجدد در این افراد میشود و بدبینی ناشی از سرنوشت زندگی قبلی مدتها تشکیل زندگی تازه را به تأخیر انداخته و در صورت تشکیل، آن را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد [میلانیفر، بهروز؛ ۱۳۷۳؛ ص ۱۳۲-۱۳۰].
[۱۵۲] متعه در فقه اهل سنت و جماعت جایز نمیباشد و به اتفاق مسلمانان حرام میباشد و فقط شیعیان هستند که متعه را جایز میدانند و متأسفانه مؤلف نیز بر اساس فقه شیعی این مسأله را بیان کردهاند.