۹-۴- ضرورت بقای حیات آدمی
کسی که در حالت اضطرار قرار گرفته و در معرض ابتلا به امراض کشنده و مرگ است، در صورتی که خوردنی و آشامیدنی حلال در اختیار نداشته باشد، لازم است که از موادغذایی حرام (گوشت خوک ، مردار، غذای دیگران و ...) به اندازهای بخورد که زنده بماند؛ زیرا خداوند میفرماید:
﴿فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١١٥﴾[النحل: ۱۱۵].
«و اگر کسی مجبور شود (به خاطر حفظ جان از محرمات بخورد) در صورتی که علاقهمند (به خوردن و لذت بردن از این چیزها) نبوده و متجاوز (از سد جوع هم) نباشد، (بر آنان ایرادی نیست؛ چرا که) خداوند بس آمرزنده و مهربان است».
***
بدن هر انسانی برای انجام فعالیتهای طبیعی خود حتی در حال استراحت کامل نیاز به مقدار مشخصی انرژی دارد که متابولیسم پایه نامیده میشود. این مقدار انرژی که برای انقباض عضلات قلب و عروق، فعالیتهای مغز و اعصاب و کار دستگاههای تنفس و گوارش مصرف میشود از غذاهای مورد استفادهی شخص تهیه میشود.
برای انجام فعالیتهای روزمره و هر کاری، بدن به انرژی نیازمند است و این نیاز از طریق گرسنگی اعلام میشود. گرسنگی احساس پیچیدهای است که از تغییرات فیزیولوژیکی مخازن ذخیرهای انرژی بدن شروع میگردد و با پر شدن کانال گوارش از غذا یا پر شدن شکم مهار میشود و این امر به وسیلهی اشتها و سیری مشخص میگردد که به وسیلهی مرکز گرسنگی در هیپوتالاموس، تحریکات عصبی معده، تحریکات شیمیایی و تأثیرات دما تحریک و مهار میشود [محمدیها، حسن؛ ۱۳۶۸؛ ص ۳۳].
با وجود این که بافتهای بدن برای تأمین انرژی از کربوهیدراتها به طور ارجح نسبت به چربیها و پروتیینها استفاده میکنند، مقدار کربوهیدرات که به طور طبیعی در سراسر بدن (به طور عمده گلیکوژن در کبد و عضلات) ذخیره میشود، فقط چند گرم است و این مقدار میتواند انرژی موردنیاز فعالیتهای بدن را برای شاید نصف روز تأمین کند؛ بنابراین به استثنای چند ساعت اول بیغذایی، اثرات عمدهای که در بیغذایی به وجود میآیند، عبارت است از: کاهش پیش روندهی پروتیینها و چربیهای بافتی. چون چربی منبع اصلی انرژی را تشکیل میدهد، لذا سرعت تهی شدن چربی در روند بیغذایی بدون کاهش ادامه یافته، تا این که قسمت اعظم ذخایر چربی بدن از بین میرود، سپس سرعت کاهش پروتیینها افزایش چشمگیری مییابد [گایتون، آرتور؛ ۱۳۷۵؛ ج ۲؛ ص ۱۳۲۳].
زمانی که ذخایر غذایی بدن به اتمام رسید، اختلال در نقش ارگانهای حساس پدیدارشده، ضایعات در اعضا و نسوج پدید میآید، که به خسارت غیرقابل بازگشت منجر میشود؛ در این زمینه ابتدا علایم کلینیکی بالینی، بیماری را نشان میدهند و گاهی این علایم شدید، به مرگ شخص منجر میگردند [محمدیها، حسن؛ ۱۳۶۸؛ ص ۲۰۴].