اهمیت بهداشت در اسلام
اسلام دین فطرت پاک بشری است و هر کس که از فطرتی سالم برخوردار باشد به پاکیزگی علاقهمند و از پلیدی متنفّر است. بر این اساس اسلام توجه کاملی به پاکیزگی نموده است تا آنجا که میتوان گفت؛ هیچ کدام از شریعتهای آسمانی و مکاتب بشری به اندازهی اسلام به پاکی و نظافت توجه نکردهاند [صبور اردوبادی، احمد؛ ۱۳۶۴؛ ص ۱۵] و بشر قرن بیست و یکم با وجود همهی پیشرفتها و تکنولوژیهایش برنامهای مدوّن برای بهداشت و تندرستی ارائه نهاده است و به علت عدم وجود ضمانت اجرایی برای انجام دستورات بهداشتی هر روز بلایی خانمانسوز و دردی لاعلاج به لیست بیماریهای مرگآور که نتیجهی مدرنیته و صنعت است اضافه میشود. هزینههای سرسامآور مبارزه با این بیماریها و نیروهای انسانی مشغول در این راه از عوامل مؤثر در عدم پیشرفت و توجه کشورهای توسعه یافته و سازمانهای بینالمللی به مشکلات و کمبودهای ملل عقب مانده است؛ به عنوان مثال در سال ۱۹۶۲ کابینهی دولت فرانسه فقط برای مبارزه با سیفیلیس بودجهای معادل شش میلیون فرانک اختصاص داد. اخیراً کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل متحد اعلام کرد برای مبارزه با ایدز سالانه ده میلیارد دلار هزینه لازم است [روزنامهی جامجم؛ شمارهی ۲۵۹].
در جهانبینی اسلام، خلقت آدمی نه تنها پوچ و بیهدف نیست بلکه انسان اشرف مخلوقات و شاهکار خلقت معرفی شده است و حیات بشر در مسیر هدف خلقت بسیار ارزشمند و حفظ آن از واجبات شرعی است؛ آن چنان که از آیهی
﴿وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ﴾[البقرة: ۱۹۵].
«خود را با دست خویش به هلاک نیفکنید».
میتوان به روشنی ضرورت حفظ جان و خودداری از إهمال در این مهم را دریافت.
اهمیت و اولویت این واجب در مقایسه با سایر احکام، آن قدر مورد توجه شارع است که اگر بقای آدمی منحصر به بهرهگیری از یک حرام ـ در شرایط اضطراری ـ باشد نه تنها استفاده از آن حرام مباح است بلکه واجب هم میباشد؛ این مطلب در آیات ۷۸ سورهی حج، آیات ۱۸۵ و ۲۸۶ بقره، ۱۱۹ أنعام و قاعدهی فقهی «المشقة تجلب التیسیر» «سختی، راحتی و آسانی را میطلبد» و فروع آن به روشنی درک میشود. از سوی دیگر چون انجام مقدمات واجب نیز واجب شمرده میشود، [المغربی، عبدالرحمن بن جاد الله؛ ۱۴۱۸؛ ج ۱؛ ص ۲۱۰ و ابن عبدالسّلام، امام عزّالدین؛ ۱۹۹۹؛ ج ۲؛ ص ۱۳۳] بنابراین، رعایت اصول بهداشتی برای پیشگیری از بیماریها و همچنین درمان بیماریها که مقدمهی حفظ جان هستند، واجب است.
قرآن کریم که اولین مصدر تشریع احکام است در آیات زیر توجه کامل را به پاکیزگی معطوف داشته است:
- ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِينَ وَيُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِينَ ٢٢٢﴾[البقرة: ۲۲۲].
«بیگمان خداوند توبهکاران و پاکان را دوست میدارد».
- ﴿وَثِيَابَكَ فَطَهِّرۡ ٤﴾[المدثر: ۴].
«و جامهی خویش را پاکیزه دار».
- ﴿وَإِن كُنتُمۡ جُنُبٗا فَٱطَّهَّرُواْۚ﴾[المائدة: ۶].
«و اگر جُنُب بودید خود را بشویید».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَكُمۡ وَأَيۡدِيَكُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ وَٱمۡسَحُواْ بِرُءُوسِكُمۡ وَأَرۡجُلَكُمۡ إِلَى ٱلۡكَعۡبَيۡنِ﴾[المائدة: ۶].
«ای مؤمنان! هنگامی که برای نماز بپا خواستید، صورتها و دستهای خود را بشویید، و سرهای خود را مسح کنید، و پاهای خود را همراه با قوزکهای آنها بشویید»
پیامبر اکرم جدر احادیث متعددی بر پاکیزگی و طهارت تأکید نموده است، که برای نمونه میتوان به احادیث زیر اشاره کرد:
- «لله علی کل مسلم أن یغتسل في کل سبعة أیام یوماً یغسل فیه رأسه وجسده»«بر هر مسلمانی است که هر هفت روز یک بار سر و تمام بدنش را شستشو دهد».
- «الطّهور شطرالإیمان»«پاکیزگی نیمهای از ایمان است».
- «لولا أن أشقّ على أمتي لأمرتهم بالسّواك عند کلّ صلاة»«اگر به خاطر مشقت امتم نبود، دستور میدادم همراه تمامی نمازها مسواک بزنند».
- «خمسٌ من الفطرة: الختان والإستحداد ونتف الإبط وتقلیم الأظافر وقصّ الشّارب»«پنج خصلت در زمرهی فطرت میباشد: ختنه کردن، تراشیدن موهای زهار، کندن موهای زیربغل، کوتاه کردن ناخنها و سبیل»ز
وجوب احکامی مانند: وضو، غسل، پاکی لباس، و مکان نمازگزار، ختنه و مشروط نمودن صحّت عبادت بر انجام این امور و استحباب مسواک کردن، عطرزدن، کوتاه کردن موها، ناخن گرفتن و موارد بسیار زیادی در انجام عادات روزانه نشانهی توجه بیش از حد اسلام به رعایت مسایل بهداشتی در زندگی فردی و اجتماعی است.
در جزییترین مسایل که محققین و پزشکان عصرحاضر هم از آنها غافل ماندهاند، اسلام دستورالعملهایی صریح و دقیق دارد که عقل بشری هنوز هم نتوانسته است توجیه منطقی و علمی دربارهی بسیاری از آنها داشته باشد.
آنچه که باید در برخورد با این مسایل همواره در نظر داشت این است که این دستورات را پیامبر اکرم جاز منبع وحی و از جانب خداوند علیمی که علم کامل او بر ذرات هستی احاطه دارد، دریافت کرده است، و در بیان صحت گفتارش خداوند میفرماید:
﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ ٤﴾[النجم: ۳- ۴].
«و از روی هوا و هوس سخن نمیگوید، آن جز وحی و پیامی نیست که بر وی نازل میشود».
بنابراین، بهداشت اسلامی برخلاف بهداشت کلاسیک که ریشه در عقل و دانش نسبی بشری دارد، از وحی الهی و الهام سرچشمه میگیرد و مابین این دو علم فاصلهای بینهایت وجود دارد:
﴿وَمَآ أُوتِيتُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِلَّا قَلِيلٗا ٨٥﴾[الإسراء: ۸۵].
«و جز دانش اندکی به شما داده نشده است».
اسلام پیشگیری از بیماریها را بر درمان مقدم دانسته و آموزش بهداشت و پیشگیری را خود متقبل شده است؛ ولی کشف شیوههای درمان بیماریها را به علم و دانش بشری واگذار نموده است!
قرآن کریم که خداوند آن را کتاب شفا معرفی فرموده است؛ دستورات متعددی در خصوص بهداشت فردی و اجتماعی و نیز راهنماییهای صریحی دربارهی میوهها و غذاها را در خود دارد.
پیامبر اکرم جشرافت علم طب را در کنار علوم دینی گوش زد فرموده و سلامتی را از بزرگترین نعمتهای فراموش شده معرفی میفرماید؛ ابو هریره ساز پیامبر جنقل میکند که فرمودهاند: «یا عباس! سل الله العافیة في الدنیا والآخرة»«ای عباس! از خداوند سلامتی این جهان و جهان آخرت را بخواه».
علمای مسلمان نیز علاوه بر تبلیغ و امر به اجرای دستورات بهداشتی اسلام، همواره در کنار علوم دینی به تعلیم و تعلّم «طب النبی» در ابواب مجزای کتابهای حدیث و حتی کتابهایی تحت همین عنوان کوشیدهاند.
نظامی گنجوی کرامت علم فقه و طب و نزدیکی آنها را این گونه بیان میکند:
در جدول این خط قیاسی
میکوش به خویشتن شناسی
تشریح نهاد خود در آموز
کاین معرفتی است خاطر افروز
پیغمبر گفت: «العلمُ علمان
علمُ الأدیان وعلمُ الأبدان»
[۱]
در ناف دو علم بوی طیب است
و آن هر دو فقیه یا طبیب است
[کلیات نظامی؛ ۱۳۷۷؛ ص ۴۵۶].
[۱] این حدیث نیست بلکه موضوع و جعلی است.