احوال پیش از اسلام
ابوبکر صدّیقساز اشراف قریش و دارای ثروت بسیار و عزّت و وجاهت زیادی بودند. در میان اهل مکّه به حدّی مقبول و مورد اعتماد بودند که داوری پروندههای دیات و خسارات به عهدة ایشان بود. هرگاه برای کسی ضامن میشدند، ضامنی بسمعتبر به شمار میرفتند. همة مردم به او محبّت داشتند و بسیاری از کارهای مردم به وسیلة ایشان انجام میگرفت. عالم علم الانساب بودند و نسب اهل عرب را از همه بیشتر میدانستند. در فن شاعری مهارت خاصّی داشتند، شعر میسرودند و فوق العاده فصیح و بلیغ بودند. ولی پس از اسلام، سرودن شعر را ترک کردند. در زمان جاهلیت هرگز شراب ننوشیده و به بتپرستی روی نیاورده بودند [۲۸].
در ایّام طفولیّت به رسول خداجمحبت وافر داشتند، زمانی که آنحضرتجدر دوران کودکی همراه با عموی خویش ابوطالب، عازم ملک شام شدند، صدیق اکبر، بلال را به کرایه گرفته، در رکاب ایشان قرار دادند و برای صبحانه، نوع مخصوصی از نان و روغن زیتون همراه کردند. در مراسم ازدواج حضرت خدیجه، با آنحضرتج، همکاری فراوانی داشتند.
[۲۸] إزالة الخفاء و صواعق.