نمونههایی دیگر از خدمت ارزندة فاروق اعظم
۱- هنگام انتصاب استانداران، به آنها میفرمود: شما را برای مسلمانان راهنما و مربّی قرار داده اعزام میکنم، لذا از تعلیم مذهبی آنها غفلت نکنید.
۲- در ممالک مفتوحه در تعیین قاضی و معلّم درنگ نمیکرد و بزرگان صحابه را برای تعلیم به اطراف و اکناف آن بلاد اعزام میداشت. حضرت عبدالله بن مسعودسرا به کوفه فرستاد، حضرت عبادة بن صامتسرا قاضی فلسطین مقرر کرد. حضرت حسن بصری میگوید: عبدالله بن مغفّل از جمله ده نفری بود که حضرت عمرسآنان را برای تعلیم دین به وطن ما «بصره» اعزام داشته بود. حضرت ابوموسیسوقتی که به استانداری بصره منتخب شد، هنگام ورود به بصره فرمود: ای مردم! مرا حضرت عمرسنزد شما فرستاده تا کتاب خدا و سنّت رسولش را به شما بیاموزم.
۳- در فرمانهایی که برای استاندار هر استان ارسال میکرد، مسایل ضروری دین را مرقوم میداشت و دستور میداد که این فرمان را در میان مردم کاملاً انتشار دهید. حضرت امام مالک/یک بخشنامهای را که متعلّق به نماز و اوقات آن است بیان فرموده، واقعاً قابل توجه و التفات است.
۴- در خطبههای خود و ملاقاتها، مسایل دینی را به مردم میآموخت.
۵- در مسایلی که اختلاف وجود داشت، با علمای صحابه گفتگو و مباحثه و تحقیق میکرد و آنچه متفق علیه میبود آن را اشاعه و نشر میکرد. مسایلی را که مجتهدین آنها را اجتماعی گفتهاند، همان مسائلی است که در عهد فاروقی منتشر شدهاند. بدون تردید هراندازه که علم دین در دورترین نقاط دنیا انتشار مییافت، یا مسلمانانی که از جاهای دور مسایل را حاصل میکردند، همه در نتیجة سعی و تلاش آنحضرت میباشد. کثرت مسایل دینی که از آن جناب نقل شده، از هیچکس دیگری نقل نشده است. چنانکه حضرت شیخ ولی الله محدّث دهلوی، تمام روایاتی را که حضرت فاروق اعظمسنسبت به مسایل دین نقل کرده، همه آنها را در یک کتاب مستقل جمعآوری کرده است و کتابهای فقه را به ترتیب از کتاب الطهارت تا کتاب المیراث گرد آورده و به نام فاروق اعظمسنامگذاری کرده و آن را جزیی از ازالة الخفاء قرار داده است و حضرت شیخ میفرماید: از این کتاب معلوم میگردد که مذاهب اربعه در اصل، شرح همین متن هستند.
۶- بسیار تاکید میکرد که احادیث رسول اللهجروایت شوند. چنانکه وقتی جماعتی را از انصار به کوفه فرستاد به آنان فرمود: هرگاه شما وارد کوفه میشوید، مردم به نزد شما میآیند و میگویند که اصحاب محمدجآمدهاند و از شما احادیث دریافت میدارند، شما احادیث رسول خداجرا بیان کنید و در این باره من هم شریک شما هستم. صاحب ازالة الخفاء میفرماید: امام دارمی جریان را چنین بیان کرده است: وقایع تاریخی رسول خداجرا بیان کنید و از روایتکردن سنن و فرایض کوتاهی نکنید.
باز صاحب ازالة الخفاء میفرماید: اما مطلبش نزد من این است که روایت عادات و شمایلی را که مسایل شرعی با آن ارتباطی ندارند، بیان کنید، یا این که بدون تحقیق روایتی را نقل نکنید. ولی به نظر بنده (مؤلف) وقتی که خود حضرت فاروق اعظمسمقصود خود را ظاهر کرده است احتیاج به بیان مطلب دیگری نیست. در مصنف عبدالرزاق از آن جناب این مضمون با این الفاظ نقل شده است:
«قال أبو هريرة: لما ولي عمر رضي الله عنه قال: أقلوا الرواية عن رسول الله إلا فيما يعمل به».
یعنی: حضرت ابوهریرهسمیگوید: وقتی که حضرت عمرسبه عنوان خلیفه تعیین شد، دستور داد، روایات مربوط به غیر اعمال را کمتر نقل کنید. معلوم میشود که مقصود حضرت فاروقساین بود که فقط احادیث وابسته به اعمال رسول اللهجبیان شوند و روایات غیر اعمال کم نقل شوند. چقدر این سخن واقعبینانه بوده است، زیرا که در وهلة اول فقط روایات اعمال کارآمد بودند. چون اساس عقاید بر آنها مبتنی نخواهد بود، باز نقد احادیث اعمال توسط تعامل صحابه کرام خواهد انجامید. و روایات غیر اعمال اینگونه نقد نخواهند شد. امروز تمسک اهل بدعت اکثراً به همان روایات غیر، اعمال است و اگر آنها وجود نمیداشتند کوچکترین چیزی هم در دین الهی برای اتکای اهل بدعت پیدا نمیشد.