خلافت حضرت عثمان ذوالنّورین
هنگامی که حضرت عمر فاروق خواست جهان را ترک گوید، مسلمانان از او تقاضا کردند که شما برای خود جانشینی معیّن فرمایید. ایشان فرمودند: از این شش نفر: عثمان، علی، طلحه، زبیر، عبدالرحمان بن عوف، سعد بن ابی وقاصشکه کسی بیشتر از اینها مستحق خلافت نیست، یکی راز انتخاب کنید، اما مدت انتخاب از سه روز تجاوز نکند، چنانکه بعد از دفن حضرت فاروق اعظمساین شش نفر جمع شدند و حضرت عبدالرحمان بن عوفساظهار داشت: از میان این شش نفر، اختیارات به سه نفر محوّل گردد. حضرت زبیرسفرمود که اختیار من با علی است، حضرت طلحه گفت: من اختیارم را به عثمان دادم. حضرت سعد گفت: اختیار من با عبدالرحمان است، حضرت عبدالرحمان فرمود: هرکدام از حضرت علی و عثمان که خلافت را نمیخواهد اختیار با او است. با شنیدن این، هردو خاموش شدند. سپس عبدالرحمانسفرمود: من خلافت نمیخواهم، لذا به من اختیار دهید تا از میان شما دو نفر، افضل را انتخاب کنم. چنانکه حضرت عثمان و علی هردو اختیار انتخاب را به او سپردند و تا سه روز مهلت داده شد، چون موسم حج بود مردم از حج فارغ شده به مدینه آمده بودند. علاوه بر مردم مدینه جمع زیادی از مسلمانان بلاد دیگر نیز حضور داشتند.
حضرت عبدالرحمن مخفیانه با هریک مشورت نمود و اظهار داشت: دو نفر نیافتم که حضرت علی را بر حضرت عثمان ترجیح دهند. لذا بدون نزاع و اختلاف، حضرت عثمانسمنتخب شدند و همه با او بیعت کردند و دوازده روز کمتر از دوازده سال فرایض خلافت را انجام داد و سلسلة فتوحات اسلامی در عهد مبارک ادامه داشت و پیشرفت دینی و دنیوی روز به روز افزون میگشت. از این دوازده سال تا شش سال نظام حکومت به نحوی برقرار بود که هیچکس از دیگری شکایت نداشت. ولی در شش سال آخر که ایشان بنابر مصلحت و صوابدید خود، عزیزان و خویشاوندان خویش را بر بعضی از مسئولیتهای مهم گماشت، این کار مستمسکی برای بهانهجویان و آشوبگران قرار گرفت.
خلق صلهرحمی بر ایشان غلبه داشت. شکی نیست که این از عمدهترین صفات و اخلاق حسنه است، امّا یک چیز هرچند نیکو باشد، وقتی از حد اعتدال بگذرد، نیکوییاش را از دست خواهد داد.
(اینجا بود که یهودیان و دشمنان اسلام که فتوحات پیشرفت اسلام را در پهنه گیتی غیر قابل تحمل دیدند به رهبری عبدالله بن سبا یهودی و رئیس فرقه روافض به توطئه و تفرقه در میان مسلمین پرداختند. بسیاری از مسلمانان را به غارت و طغیان ترغیب کرده آتش شورش و عناد برافروختند و مردم را علیه خلیفة المسلمین برانگیختند. خلیفهای که رسول الله او را بشارت به جنت داد و در حق او دعا کرد که: خدایا من از عثمان راضیام تو نیز از او راضی باش. لذا خون پاک عثمان ذوالنّورین، آن حبیب رسول الله، را در حالی که روزه داشت و مشغول تلاوت قرآن بود بر صفحات قرآن جاری ساختند. و بدین ترتیب دروازة خشم الهی را گشودند و جنگ و عناد و خونریزی در میان امت اسلامی برای همیشه برقرار ماند).