شهادت حضرت علی
پیامبر اکرمجاز شهادت حضرت علیسقبلاً اطلاع داده بود. چنانکه روزی خود آنحضرت به علی گفت: ای علی! بدبختترین گذشتگان کسی بود که پاهای ناقة حضرت صالح را بریده بود و از آیندگان شقیترینشان، کسی است که ریش شما را با خون سرتان رنگین میکند. واقعة شهادت ایشان چنین وقوع یافت که بعد از جنگ نهروان سه نفر خارجی در مکه معظمه جمع شدند، عبدالرحمن بن ملجم، برک بن عبدالله، عمرو بن بکیر، و هرسه باهم عهد کردند که این سه نفر را باید به قتل برسانند: علی بن ابی طالب، معاویة ابن ابی سفیان، عمرو بن العاصشتا بندگان خدا از مظالمشان رهایی یابند.
ابن ملجم گفت: قتل علی، به عهدة من است. برک عهدهدار قتل معاویه شد و عمرو بن بکیر عهدهدار قتل عمرو بن عاص. هرسه نفر باهم قرار گذاشتند تا کار خود را در یک روز انجام دهند. یعنی یازدهم و یا هفدهم رمضان. پس از این توطئه، ابن ملجم وارد کوفه شد و آن دو به شام رفتند. آن دو در توطئه خویش موفق نشدند. اما ابن ملجم شقی نقشة شوم خود را به اجرا گذاشت. حضرت علی مرتضیسعادت داشت که برای نماز صبح بسیار زود به مسجد (الصلاة، الصلاة گویان) میرفت. در آن روز ابن ملجم در مسیر راه پنهان شد و به کمین نشست. به محض این که به مسجد رسید، شمشیری بر پیشانی مبارکش فرو کوفت که به مغزش رسید و آن جناب در خون غرق شد و ریش مبارک پر از خون گردید. حضرت امام حسنسمیگوید من از پشت که میآمدم، در خشندگی شمشیر را حس کردم و دیدم که امیرالمؤمنین بر زمین افتاد و فرمود: «فزت ورب الکعبة» قسم به پروردگار کعبه که به آرزویم رسیدم. در شب آن صبح که این واقعه رخ داد ایشان، رسول خداجرا به خواب دیده بود. امام حسنسگفت که من رسول اللهجرا خواب دیدم. عرض کردم: یا رسول الله! از دست امت شما بسیار مورد اذیت قرار گرفتهام. آنحضرتجفرمود: تو در حق آنان دعای بد کن. گفتم خدایا مرا در عوض آنان آدمهای خوبی عنایت فرما. و بر آنان در عوض من مرد بدی حاکم گردان. مردم از چهار طرف دویدند و ابن ملجم را دستگیر کردند. حضرت علی نگذاشت که او کشته شود و فرمود: اگر من صحت یافتم، اختیار دارم اگر خواستم او را میبخشم و اگر خواستم او را به کیفرش میرسانم. و اگر صحت نیافتم شما فقط یک ضربه شمشیر بزنید. زیرا او یک ضربه شمشیر به من زده بود. این واقعه روز جمعه رخ داد و در شب یکشنبه آن جناب وفات یافت. آنگاه ابن ملجم به طرز بدی به قتل رسید. دست و پایش بریده شد. زبانش قطع گردید میله داغ آهنی در چشمهایش کشیده شد و سپس در آتش سوزانده شد. در محل دفن حضرت علیساختلاف نظر وجود دارد اما قول مشهور این است که مقبرهشان در نجف است.