غزوة حدیبیه
در این غزوه، غیرت ربّانی و حمّیت دینی به اندازهای بر فاروق اعظمسغلبه یافت که بر صلح تحمیلی به هیچ وجه راضی نبودند و در این جوش و خروش با آنحضرتجتماس گرفته، عرض کردند:
«آیا شما پیامبر برحق نیستید؟ و آیا ما برحق و دشمن ما باطل نیست؟ آنحضرتجفرمودند: بله. او گفت: پس چرا مغلوب شده، صلح کنیم؟!» ولی در نهایت از این کلام خود پشیمان شده میفرمودند: من بسیار روزه گرفته، نماز خواندهام، صدقات دادهام، غلام آزاد کردهام تا کفّارة این جسارت قرار را ادا نمایم [۵۱]. هنگام برگشت از غزوة حدیبیه، وقتی سورة «فتح» نازل شد (که در واقع مرهمی برای دلهای مجروح مسلمین بود) آنحضرتجپیش از همه آن را بر فاروقسقرائت نمودند، زیرا بزرگترین بشارت و فضیلت در این سوره برای ایشان است [۵۲].
[۵۱] اصل الفاظ روایت از این قرار است: «ما زلت أصوم وأتصدق وأصلي وأعتق من الذي صنعت يومئذ مخافة كلامي الذي تكلمت به حتى رجوت أن يكون خيرًا» (إزالة الخفاء به حوالة سیرة ابن اسحاق) [۵۲] مراجعه شود به تفسیر آیة دعوات اعراب.