فتوح شام و عراق
قرآن مجید پیش از این اعلام کرده بود که محمدجبدین جهت مبعوث گشته که آیین حق را بر همة مذاهب عالم غالب گرداند. ﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ﴾[التوبة: ۳۳] در آن زمان دو دولت مقتدر از کفار در جهان وجود داشت یکی ایران که در آن آتشپرستی رایج بود و دیگری روم که پیرو دین مسیح بودند. شاه ایران، کسری (خسرو پرویز) و شاه روم، قیصر نامیده میشد. عراق تحت تسلّط ایران و شام تحت تسلّط روم قرار گرفته بود.
مصداق آیة مذکور را که دو حکومت باید در مقابل سطوت دین الهی سرنگون میشدند، میبایست از معجزات آنحضرتجو لوازم بعثت او دانست [۴۵]. در احادیث بسیاری پیشگوییهای آشکاری در این خصوص وجود دارد، به عنوان مثال: «والذي نفسي بيده لتفتحن كنوز كسرى وقيصر ثم لتنفقنها في سبيل الله» لازم بود این پیشگوییها توسط حضرت ابوبکر به عنوان خلیفة راشد و نایب رسول اللهجبه پایة تکمیل برسند و ایشان در مدّت کوتاه خلافت خویش علاوه بر انجام امور دیگر در اقصد نقاط سرزمینهایی که در قلمرو حکومت اسلامی بود، فتح این سلطنت را نیز بنیانگذاری کرد و کاخ بلندی که حضرت فاروق بر این بنیاد ساخت، در حقیقت تکمیل کار صدّیق بود. بعد از سرکوب فتنة ارتداد جناب ایشان، قشون مسلمین را به طرف عراق سوق دادند و برای نصرت آنان اوّل مثناء بن حارثه و خالد بن ولید را اعتزام داشتند، در سرزمین عراق چند جنگ با ایرانیان رخ داد و شهر حیره فتح شد. ساکنان آنجا امان خواسته، جزیه را قبول کردند.
سپاه اسلام هنوز در سرزمین عراق به کار زار مشغول بود که داعیة جهاد شام و روم در خاطر ابوبکر صدیق بروز کرد و صحابه را جمع نموده، خطبة بلیغی که مشتمل بر ترغیب جهاد بود، ایراد نمود. و فرمان داد که برای جهاد با مشرکین آماده شوند و سپاه اسلام را به چهار گروه تقسیم کرد. سرپرستی گروهی را به عهدة عمرو بن عاص سپرده، از راه «اُبله» به سوی فلسطینی روانه ساخت و بر گروه دیگر امین الاّمة حضرت ابوعبیده بن الجرّاح را به عنوان امیر تعیین و به سمت حمص حرکت داد. فرماندهی گروهی دیگر را به یزید بن ابوسفیان سپرده به طرف دمشق گسیل داشت و بر چهارمین گروه شرجبیل بن حسنه را امیر قرار داده به جانب اُردن فرستاد و فرمود: هرگاه همة شما یک جا جمع شوید فرمانده کل سپاه حضرت ابوعبیده و به حضرت خالد بن ولید دستور داد تا ریاست قشون عراق را به مثنی بن حارثه واگذار نموده، عازم شام گردد و در آنجا ریاست قشون شام را به عهده گیرند. هرقل شاه روم نیز تمام نیروهای خود را در مقابل مسلمانان جمع کرد و در ماه جمادی الآخری سال سیزدهم هجری معرکه خونین برپا گردید که به جنگ «یرموک» شهرت یافت.
در این نبرد، مسلمانان به چنان پیروزی بزرگی نایل گشتند که فکر و حواس رومیان را مختل ساخت، قبل از جنگ، صحابة کرام با علمای نصارا از درِ بحث و مناظره وارد شده به نحو احسن برهان خداوندی را برای آنان ثابت کردند. و بشارت این فتح زمانی به حضرت ابوبکر صدّیق رسید که ایشان روزهای پایانی زندگی را میگذراندند.
[۴۵] شیخ ولی الله دهلوی در إزالة الخفاء در این باره به طور مبسوط توضیح دادهاند.