حضرت حسن بن علی
روزی حضرت امام حسن برای خواندن خطبه برخاست و فرمود: ای مردم! من دیشب خواب دیدهام که خداوند متعال بر عرش تجلّی نمودند و رسول خداجتشریف آورد و نزدیک پایة عرش ایستاد، سپس ابوبکر صدیق آمده دست خود را بر شانة آنحضرتجگذاشت و ایستاد بعداً حضرت فاروق آمد و دست خود را بر شانة حضرت ابوبکر نهاد و سپس حضرت عثمان سر مبارک خود را بدست گرفته حاضر شد و عرض کرد: پرودگارا! از بندگانت سؤال کن که مرا به چه جرمی به قتل رساندند؟ با این گفتار دو جوی خون بر زمین روان شد. کسی به حضرت علی گفت که امام حسن چنین میگوید. او گفت: آنچه دیده است، میگوید. حضرت سعید بن زید میفرمود: ای مردم! به خاطر ظلمی که شما بر حضرت عثمان روا داشتید کوه احد حق داشت که بر خود بلرزد. حضرت عبدالله بن مسعود میگوید: اگر مردم عثمان را شهید کردند عوض او را هرگز نخواهند یافت. مردم از حضرت حذیفه پرسیدند: کسانی که از مصر بر حضرت عثمان شوریدند، چه کار میکنند؟ حضرت حذیفه گفت مرتکب قتل میشوند ولی حضرت عثمان به بهشت میرود و قاتلینش به دوزخ خواهند رفت. حضرت عبدالله بن سلام میفرمود: مواظب باشید حضرت عثمانسرا به قتل نرسانید و گرنه تا قیامت شمشیرتان در میان یکدیگر به حرکت درمیآید. هرگاه قومی پیامبری را به قتل برسانند در عوض آن هفتاد هزار از مردم کشته میشوند و اگر خلیفهای را به قتل برسانند در عوض آن سی و پنج هزار نفر از مردم به قتل میرسند. و بعد از شهادت حضرت عثمان میفرمود: مردم درِ فتنهها را به روی خود باز کردند که تا قیامت مسدود نخواهد شد.
حضرت ابوذر غِفاریسمیفرمود: اگر حضرت عثمان مرا دستور دهد تا با سر خود راه بروم، چنین خواهم کرد. حضرت زید بن ثابت پس از شهادت حضرت عثمان بسیار گریست. حضرت ابوهریرهسبه جهت شهادت حضرت عثمان سخت غمگین بود و فرمود: مردم فقط با یک غم شهادت حضرت عثمان مواجه شدند و من با دو غم. رسول خداجکیسهای خرما به من داد و در آن دعای برکت فرمود که همیشه بر کمر من بسته بود، معلوم نیست من چقدر خرما را خوردهام و چه مقدار صدقه دادهام. به مجرد شهادت حضرت عثمانسآن کیسه غایب شد. معلوم گشت که برکات نبوت با شهادت حضرت عثمان از میان برداشته شد.
حضرت عبدالله بن عباسبمیفرماید: اگر تمام مردم بر قتل عثمان اتفاق میکردند یقیناً بر آنان از آسمان سنگ میبارید. حضرت ام المؤمنین عایشهببا شنیدن خبر شهادت حضرت عثمان فرمود: او را قتل کردند حال آن که او بیشتر از همه صله رحم میکرد و از خدا میترسید. حضرت ثمامه بن عدیسکه از طرف حضرت عثمان والی صنعاء یمن بود، به محض اطلاع از شهادت حضرت عثمان خطبهای خواند و بسیار گریست و سپس فرمود: اکنون خلافت نبوت از میان امت آنحضرتجرخت بربست و نظام سلطنت و پادشاهی آغاز خواهد شد.
در احادیث نبوی این مضمون به کثرت وارد شده که عالیترین رتبة خلافت بر حضرت عثمان ختم میشود. از عالیترین رتبة خلافت، شاه ولی الله محدّث دهلوی با عنوان «خلافت خاصه» تعبیر فرموده است. بعد از حضرت عثمان حضرت علی خلیفه شد با وجودی که تمام اوصاف و شرایط خلافت خاصه در ایشان وجود داشت، اما تمام مسلمانان آن را نپذیرفتند. و جمع زیادی از مسلمانان با خلافت ایشان مخالف و به خلافت حضرت معاویهسمعتقد بودند. پس از شهادت حضرت علیساگرچه تمام مسلمانان بر خلافت حضرت معاویه متفق شدند، اما آن اوصاف و شرایط خاصه در ایشان وجود نداشت. به هر حال، دوران خلافت خاصه به پایان رسید. ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ﴾.