گواهی دادن به اینکه محمد جرسول خدا است
این شق دوم توحید بوده و از متممات آن بشمار میآید، زیرا محبت خداوند بدون محبت رسول خداوندأتکمیل نمیگردد. و چیزهای را که رسول خداوندأنا پسند میپندارد به نزد خداوند جل مجده آنها نیز نا پسند است. و راهی بسوی دانستن ارادۀ خداوند جو عملی که خداوند به آن راضی میگردد جز از طریق پیامبر اسلامجوجود ندارد. زیرا یگانه کسی که پیام خداوند را بمردم میرساند رسول خداوند است و بس، بناءً بندۀ مسلمان باید از آنحضرت جپیروی کند، و روش ایشان را اختیار نماید وبه سنت شان چنگ زند، چنانچه خداوند متعال میفرماید: ﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٣١﴾[آل عمران: ۳۱].
«بگو: اگر شما خداوند را دوست دارید، پس مرا پیروی کند تا خدا شما را دوست بدارد و گناهان شما را ببخشد، و خداوند آمرزنده و مهربان است».
و نیز خداوند متعال میفرماید: ﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ١٣٢﴾[آل عمران: ۱۳۲].
«خداوند و پیامبر او را فرمان برید تا باشد که مورد مرحمت قرار گیرید».
وقال ج: «ثلاث من كن فيه وجد بهن حلاوة الإيمان: أن يكون الله و رسوله أحب إليه مما سواهما....» الحدیث.
پیامبر خدا جفرمود: «هرگاه سه خصلت در شخص موجود باشد لذت و شیرینی ایمان را در مییابد: اینکه خدا و رسولش جاز همه کس برای وی محبوبتر باشد...».
و معنی گواهی دادن باینکه رسول خدا جرسول خدا است اینست که مسلمان یقین داشته باشد و اقرار کند باینکه حضرت محمد جپسر عبد الله پسر عبد المطلب هاشمی قریشی رسول خدا بوده و خداوندأرسالت همۀ انبیاء و رسولها را برسالت ایشان ختم نموده است، و دین شان را آخر تمام ادیان قرار داده است. و از امور لازمی این گواهی اینست که بندۀ مسلمان اوامر رسول خدا را بجا آورد، و نواهی ایشان را ترک دهد، و خداوندأرا بگونۀ عبادت کند که در شریعت و احادیث آنحضرت جثابت شده است، و اینکه بتمام چیزهائی که به احادیث گرانبهای آنحضرت جثابت شده است یقین و تصدیق نماید، چنانچه خداوند عز و جل میفرماید: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ﴾[الحشر: ۷].
«آنچه پیامبر برای شما میدهد بگیرید، و از آنچه شما را منع میکند منصرف شوید».
از چیزهائی که معرفت آنها در گواهی دادن رسالت آنحضرت جمناسب است و از جملۀ آدابی بشمار میآید که مسلمانان در برابر رسول خدا جانجام دهند اینها است:
۱- اینکه محبت رسول خدا جو محبت دین شان از محبت مالها، اولادها، و جانها و همسرها ما به نزد ما محبوبتر و دوست داشته شدهتر باشد، چنانچه رسول خدا جمیفرمایند: «لا يؤمن أحدكم حتى أكون أحب إليه من ولده ووالده والناس أجمعين»(هیچ یکی از شما مؤمن کامل شمرده نمیشود تا من به نزدش از فرزند، پدر، و مادر، و همۀ مردم دوست داشتهتر نباشم).
۲- اینکه مایان رسول خدا جرا در همۀ شئون زندگی خویش از کوچک و بزرگ آن بحیث پیشوا و رهنمای انتخاب نماییم، چنانچه خداوند متعال میفرماید: ﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن كَانَ يَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ﴾[الأحزاب: ۲۱].
«برای شما واقعاً رسول خدا نمونه نیکویی است، برای کسی که آرزوی او (ثواب) خداوند و روز آخرت است».
۳- تعظیم رسول خدا جو اکرام و احترام شان و احترام احادیث شان و سنت آنحضرت جبدون غلو و تفریط و قایل بودن مقامی برای رسول خدا که خداوندأخودش آن مقام را برای شان انتخاب نموده است، باین معنی که ایشان رسول خدااند باید مورد تکذیب قرار نگیرند، و بنده خداونداند باید عبادت نشوند، و ایشان افضلترین مخلوق خدا و امام و پیشوای رسولان خدا و حجت ودلیل خداوند به مخلوقش میباشند. و صاحب حوض کوثر و شفاعت عظمی بوده و سردار و سرور اولاد بنی آدماند علیه الصلاة والسلام، با اینهم ایشان بشراند و مخلوق خداوند جل مجدهاند چنانچه خداوند میفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ﴾[فصلت: ۶].
«بگو: واقعاً من بشری هستم مثل شما، به من وحی میشود که خدای شما خدای یگانه است».
و بهترین مقام آنحضرت جمقام بندگی و عبودیت است ورسول خدا بندۀ خدا است چنانچه خداوند متعال میفرماید: ﴿وَأَنَّهُۥ لَمَّا قَامَ عَبۡدُ ٱللَّهِ يَدۡعُوهُ كَادُواْ يَكُونُونَ عَلَيۡهِ لِبَدٗا١٩﴾[الجن: ۱۹].
«و اینکه چون بندۀ خدا بر خاست تا خدا را پرستش کند نزدیک بود بالای او بر سر هم بریزند».
و خداوند متعال میفرماید: ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِيٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَيۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا﴾[الإسراء: ۱].
«پاک و منزه است ذاتیکه بندۀ خود را شبی از مسجد حرام به مسجد اقصی برد».
رسول خدا جاز غلو و زیاده روی که مناسب شخصیت شان نبوده و از صفات خداوند بشمار میآید نهی فرمودهاند چنانچه میفرمایند: عن عمرسأن رسول الله جقال: «لا تطروني كما أطرت النصارى ابن مريم، إنما أنا عبد الله فقولوا: عبد الله ورسوله». صحیح بخاري ومسلم.
از حضرت عمر فاروقسروایت شده که آنحضرت جفرمود: «در مدح من زیاده روی و افراط مکنید مانندی که نصاری در مدح (عیسی÷) پسر مریم زیاده روی و افراط نمودند، (العیاذ بالله او را خدا و پسر خدا گفتند) واقعاً من بنده (خدا) ام مرا بندۀ خدا و رسول خدا بگویید».
۱- بسیار درود فرستادن به رسول خدا ج، و این علامۀ محبت رسول خدا بشمار میآید چنانچه قرآن کریم میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا٥٦﴾[الأحزاب: ۵۶].
«ای مسلمانان! بر وی درود بفرستید و با اخلاص کامل به او سلام دهید».
وقال ج: «من صلى عليَّ صلاة صلى الله عليه بها عشراً».
پیامبر خدا جمیفرماید: «کسی که بر من یکبار درود بفرستد خداوند به او ده بار درود میفرستد».
وقال ج: «البخيل من إذا ذكرت عنده لم يصل عليّ».
رسول خدا جمیفرماید: «بخیل کسی است که چون من در نزدش یاد کرده شوم او بر من درود نمیفرستد». فاللّهم صل على محمد وعلى آل محمد كما صليت على إبراهيم وعلى آل إبراهيم إنك حميد مجيد.
####