قاعدههاى فقهى، و آنها زیاد است از آنجمله:
۱- اعتبار هر امر به مقاصد و اهدافش تعلق میگیرد، به دلیل این فرموده پیامبر خدا ج: «إنما الأعمال بالنيات»(همانا ثواب اعمال به نیت وابستگی دارد).
مانند اینکه اگر کسی فعل مباحی را به قصد استعانت خواستن از آن به طاعت انجام میدهد خداوند او را مزد میدهد به سبب اینکه نیت وی صحیح است.
۲- یقین به شک زائل نمیگردد. دلیل این قاعده این فرمودۀ خداوند متعال است که میفرماید: ﴿وَمَا يَتَّبِعُ أَكۡثَرُهُمۡ إِلَّا ظَنًّاۚ إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا يُغۡنِي مِنَ ٱلۡحَقِّ شَيًۡٔاۚ﴾[یونس: ۳۶].
«اکثر ایشان جز گمان چیز دیگری را پیروی نمیکنند همانا گمان انسان را از حق هرگز بینیاز ساخته نمیتواند».
قال رسول الله ج: «إذا شك أحدكم في صلاته فلا يدر كم صلى أثلاثا أم أربعا؟ فليطرح الشك و ليبن على ما استيقن»رواه مسلم.
رسول خدا جفرمود: «زمانی که یکی از شمایان در نماز خود به شک میافتد و نمیداند چند رکعت اداء نموده است، سه رکعت خوانده و یا چار رکعت؟ درین حالت شک را از خود دور کند و نماز خود را بر چیزی که به آن یقین دارد بناء نماید».
بطول مثال:
۱- زمانی که بر ذمۀ شخصی دین ثابت گردید سپس برایش شک واقع شد که آیا دین خود را اداء نموده است یا خیر، بر وی است که شک خود را بر یقین بناء نماید و آن بقاء دین است و عدم اداء آن، پس بر وی لازم است که دین خویش را بپردازد.
۲- زمانی که انسان یقین نمود که او وضوء دارد، سپس برایش شک پیدا شد که آیا وضواش شکسته است یا نه؟ شک خود را بر یقین بناء نماید، و آن بقاء وضوء است لذا باید شک خود را دور نماید که آن عبارت از نقض وضوء است.
۳- مشقت آسانی را جلب مینماید: چنانچه خداوند متعال میفرماید: ﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ﴾[البقرة: ۱۸۵].
«خداوند بشما ارادۀ آسانی را دارد، نه ارادۀ سختی را».
وقالت عائشةل:«ما خير رسول الله بين أمرين إلا اختار أيسرهما ما لم يكن إثما».
بیبی عائشهلمیفرماید: پیامبر خدا میان دو امر مخیر نگردیدند مگر اینکه آسانتر آنها را اختیار مینمودند، در صورتی که در آن گناهی را مرتکب نمیشدند.
مثالها:
۱- خداوند جمع نمودن میان دو نماز را برای مسافر مشروع ساخته است تا مشقت از وی دور گردد.
۲- برای مریض که قدرت اداء نماز را استاده ندارد جائز است که نماز خود را نشسته اداء نماید.
۳- ضرورتها چیزهای ممنوع را مباح میگرداند:
خداوند متعال میفرماید: ﴿فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِۚ﴾[البقرة:۱۷۳].
«چون کسی ناچار شد، در صورتی که از حد نگذرد و تجاوز نکند پس گناهی بر وی عاید نمیشود».
زمانی که انسان به خودرن چیز حرام از ترس مرگ ناچار گردد خوردن آن حرام برایش جواز دارد، بلکه به نزد عدۀ از علماء خوردن آن حرام برایش واجب میباشد.
۴- نه از کسی ضرر را بپذیرد ونه هم بکسی ضرر برساند:
قال رسول الله ج: «لا ضرر ولا ضرار». رسول خدا جفرمود: «نه از کسی ضرر را بپذیرد و نه هم به کسی ضرر برساند».
اگر به خانه کسی سوراخ باشد که باعث اذیت همسایهاش میگردد بر وی لازم است که آن سوراخ را مسدود نماید، و اگر میانه حویلیاش درختی باشد که ضرر آن به همسایهاش برسد باید آن درخت را قطع نماید زیرا قاعده است که نه از کسی ضرر را بپذیرد و نه هم به کسی ضرر برساند.
####