۸- خوبیها بدیها را محو مینماید
عن أبي ذر الغفاريسقال: قال رسول الله ج: «اتق الله حيثما كنت واتبع السيئة الحسنة تمحها، وخالق الناس بخلق حسن» رواه الإمام أحمد والترمذی.
از ابو ذر غفاریسروایت شده است که:
پیامبر خدا جفرمود: «از خدا بترس هر کجایی که بودی وبه دنبال بدی نیکی کن تا آن را محو نماید، وبا مردم به شیوۀ نیکو واخلاق حسنه رفتار کن» حدیث را امام احمد وامام ترمذی روایت کردهاند.
این حدیث نهایت عظیم وپر محتوی است آنحضرت جدرین حدیث مبارک میان حق خدا وحق العباد جمع نمودهاند. حق خدا بر بالای بندگانش اینست که از خداوند چنانکه لازم است بترسند واز عذاب وخشم او بپرهیزند. به این معنی که از منهیات اجتناب ورزند وبه ادای واجبات مبادرت نمایند، و این وصیت خداوند است. و این وصیت خداوند برای بندههای اولین وآخرینش بوده، و وصیت هر پیامبر برای قومش میباشد. هر پیامبری به قوم خود میگوید که تنها خداوند را عبادت کنید و خاص از او بترسید. خداوند خصلتهای تقوی را درین آیه مبارکه توضیح داده میفرماید: ﴿۞لَّيۡسَ ٱلۡبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ قِبَلَ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلۡكِتَٰبِ وَٱلنَّبِيِّۧنَ وَءَاتَى ٱلۡمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ ذَوِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَٱلسَّآئِلِينَ وَفِي ٱلرِّقَابِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَٱلۡمُوفُونَ بِعَهۡدِهِمۡ إِذَا عَٰهَدُواْۖ وَٱلصَّٰبِرِينَ فِي ٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَحِينَ ٱلۡبَأۡسِۗ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ١٧٧﴾[البقرة: ۱۷۷].
ترجمه: «نیکی (تنها) این نیست که روی خود را بسوی مشرق ومغرب بگردانید مگر نیکی (واقعی) از آن کسانی است که به خداوند وروز جزاء، فرشتگان، کتاب وپیامبران ایمان آوردهاند مال خود را با وجود محبت به آن به خویشاوندان، یتیمان، مسکینان، واماندگان در راه، سایلان وبرای رهایی بردگان پرداختند نماز را به تمام وکمال اداء کردند زکات را پرداختند وکسانی که چون پیمان بستند به عهد خویش وفا کردند ودر برابر سختیها وبیماری ودر هنگام کار زار از خود شکیبائی نشان دادند همین هایند که راست گفتند وهمین هایند پرهیزگار».
و خداوند متعال میفرماید: ﴿۞وَسَارِعُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ١٣٣ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ١٣٤﴾[آل عمران: ۱۳۳-۱۳۴].
ترجمه: «برای (بدست آوردن) آمرزش پروردگار خود وبهشتی بشتابید که پهنای آن به اندازۀ تمام آسمانها وزمین است (و) برای پرهیزگاران آماده شده است».
سپس خصلتهای تقوی را ذکر نموده میفرماید:
﴿ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ١٣٤﴾[آل عمران: ۱۳۴].
ترجمه: «آنهای که در رفاه وعسرت (با دست و دل فراخ) خرچ میکنند وخشم (خود) را فرو میخورند و مردم را عفو میکنند و خداوند نیکو کاران را دوست میدارد».
خداوند متقین را به این اوصاف توصیف نموده است. به اصول واساسات ایمان عقیده دارند، وبه اعمال ظاهری و باطنی میپردازند، عبادتهای بدنی ومالی را انجام میدهند، ودر برابر سختیها و بیماریها و در هنگام کار و زار از خود شکیبایی نشان میدهند، مردم را عفو میکنند، واذیتهای شان را متحمل میشوند، وبه مردم احسان میکنند، و چون مرتکب فعل فحشاء شوند و یا بر خود ستم کنند به توبه و استغفار مبادرت میورزند.
پیامبر اسلام جبندههای خدا را به پای بندی به تقوی امر و توصیه نمودهاند، بندههای خداوند در هر جای که باشند و به هر مکانی که قرار داشته باشند و در هر وقت و زمان به تقوی نهایت احتیاج دارند بگونهای که در هیچ حالی از تقوی مستغنی شده نمیتوانند.
وچون انسان خالی از تقصیر و کوتاهی در امور تقوی و واجبات که بر ذمهاش قرار دارد نبوده، ازینرو آنحضرت جبه چیزی که وسیلۀ محو این تقصیر میشود که آن عبارت از: نیکوی نمودن به دنبال بدی میباشد، دستور داده است.
و «حسنه» کلمه جامع است و شامل همه چیزهایی که وسیلۀ قرب به خداوند محسوب میشود میگردد. وبزرگترین حسنات که سیئات را محو ونابود میسازد توبۀ نصوح، آمرزش خواستن از خداوند وانابت و رجوع به خدا، و یاد نمودن و محبت کردن به خدا، وترس و خوف از او تعالی و امید به فضل و رحمت او داشتن است. واز جمله چیزهائی که گناهها را محو مینماید کفارهای مالی وبدنی است که شریعت آنها را من حیث حد تعیین نموده است، و عفو نمودن مردم و احسان کردن به ایشان نیز از جملۀ حسناتی گفته میشود که وسیلۀ دفع سیئات میگردد. به همین منوال است مشکلی از مشکلات مردم را حل کردن و بر تنگدستی سهلگیری نمودن و زائل ساختن ضرر و سختی از همه کسان چنانچه خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ يُذۡهِبۡنَ ٱلسَّئَِّاتِۚ ذَٰلِكَ ذِكۡرَىٰ لِلذَّٰكِرِينَ١١٤﴾[هود: ۱۱۴].
ترجمه: «حسنات، سیئات را میزداید این پندی است به مردم پند پذیر».
قال رسول الله ج: «الصلوات الخمس، والجمعة إلى الجمعة، ورمضان إلى رمضان مكفرات لما بينهن ما اجتنبت الكبائر».
ترجمه: آنحضرت جفرمود: «نمازهای پنجگانه وجمعه تا جمعه ورمضان تا رمضان کفارهای است برای گناهانی که در میان شان واقع شود (مراد گناهان صغیره است) تا مادامی که گناهان کیره انجام نشود».
از جمله چیزهایی که باعث آمرزش خطاها میگردد مصائب ورنجهای است که به انسان از جانب خداوند میرسد، هیچ غم اندوه و اذیتی نیست حتی خاریکه وجود انسان را آبله میکند مگر اینکه خداوند بوسیله آن خطاهای او را محو میکند، واز آنجمله است: دوست داشتنیای که از دستش رفته است، ویا چیزی را که از آن کره دارد به گونهای که به جسم ویا قلب وی اثر نموده است ویا ضرر مالی بوی رسیده است ویا ضرر داخلی و خارجی او را نا راحت ساخته است. اینها همه وسیلۀ محو خطاها میگردد. و اینها از مصائب است که بغیر فعل وی صورت گرفته است اما مصائب که توسط خودش بوقوع آمده است او را باید به نیکویی واحسان جبران نماید. رسول خدا جزمانی که حقوق خدا را که همانا وصیت به تقوی است وشامل عقائد دینی واعمال باطنی و ظاهری میگردد بیان فرمود، سپس به حقوق عباد پرداخته فرمود: «با مردم به شیوۀ نیکو واخلاق حسنه رفتار کن» واولترین روش نیک اینست که شخصی از مردم اذیت خویش را بشکل عموم باز دارد، و بدی و اذیتهای شان را مورد عفو قرار دهد، و در گفتار وعمل با ایشان روش نیک نماید، وبرازندهترین چیز در همچو حالتی این خواهد بود که با سینۀ گشاده وحلم با مردم برخورد نماید، ودر برابر کردارهای شان صبر وحوصله کند، وبا ایشان به جبین باز ملاقات نماید، وسخن نرم و گفتههای خوش آیندی که باعث سرور وشادمانی شان شود بگوید، مزاح و شوخی در بعضی اوقات و به بعضی از مصلحتها پسندیده میباشد و نباید که در مزاح کردن افراط گردد، زیرا مزاح در سخن مانند نمک در طعام است، که اگر طعام نمک نداشته باشد ویا نمکش از اندازۀ لازم زیاد شود باعث بیرغبتی میگردد. واینهم از خلق نیک بشمار میآید که انسان همراه هر کس مطابق لیاقت ومناسب حالش معامله کند چه شخص مقابلش کوچک باشد ویا بزرگ، خردمند باشد و یا بیخرد، عالم باشد و یا جاهل، کسی که از خدا بترسد وحق تقوی را اداء کند، و با مردم با وصف اختلاف طبقات شان خلق نیک نماید، در حقیقت همۀ انواع خیر را انجام داده است، زیرا وی قیام بحق خدا وحقوق عباد نموده است. واز جملۀ بندهای نیکوکار در برابر خدا و بندگان او محسوب میگردد.