خداوند شریعت فطرتی را به دو نوع گردانیده است:
۱- نوعی است که قلب و روح را پاکیزه میسازد، و آن عبارت از ایمان به خداوند ومتعلقات ایمان که همانا خوف، رجاء، محبت ونیایش به خداوند است میباشد چنانچه خداوند متعال میفرماید:
﴿فَأَقِمۡ وَجۡهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفٗاۚ فِطۡرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَيۡهَاۚ لَا تَبۡدِيلَ لِخَلۡقِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلۡقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ٣٠ ۞مُنِيبِينَ إِلَيۡهِ وَٱتَّقُوهُ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَلَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ٣١﴾[الروم: ۳۰-۳۱].
ترجمه: «پس روی خود را بدین خالص و پاک راست کن به همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است، ودر آفرینش خداوند هیچ تقصیری صورت گرفته نمیتواند این است آیین استوار، اما اکثر مردم نمیدانند. به او روی آرنده (باشید) واز او بترسید نماز را با تمام و کمال اداء کنید واز مشرکان مباشید».
اینست تزکیه نفس و پاکیزگی و نموی قلبی که بوسیلۀ آن آفتهای رذیله از بین میرود، وانسان به اخلاق حسنه مزین میگردد، که همۀ آنها به اصول ایمان و اعمال قلب باز گشت مینماید.
۲- نوع دوم: عبارت از پاکیزگی ظاهر بدن و نظافت آن وزایل ساختن کثافات وپلیدیها است. و اینها ده فطرت است که از محاسن دین اسلام بشمار میآید. وهمۀ آنها اعضای بدن انسان را نظیف نموده و علاوه بر آن نظافت را بدرجۀ اکمال میرساند. تا بدن صحت یاب گردیده وبرای هر چیزی که از آن اراده شود آماده گردد. مضمضه واستنشاق در طهارت خورد (وضوء) وکلان (جنابت) به اتفاق همۀ فقهاء مشروع است. و در وضوء و غسل فرض است. تا دهن و بینی پاک و نظیف گردد. زیرا دهن و بینی زیادتر اوقات توسط لعاب و گندگیها کثیف میگردد. ازینرو انسان ناچار میشود تا آنها را پاک و نظیف نگهدارد. استعمال مسواک دهن را پاکیزه میسازد، و سبب رضای خداوند نیز میگردد، از همین جهت در هر نماز مشروع گردیده است. مخصوصاً در وقت وضوء، نماز، بیدار شدن از خواب و زمانی که دهن تغییر پیدا میکند و یا دندانها زرد میگردد.
اما کوتاه نمودن بروت و یا تراشیدن آنها بحدی که لبها دیده شود نیز ضرور پنداشته شده است. چرا که در آن علاوه بر نظافت باعث حفظ چیزهایی که از بینی خارج میگردد و صورت را کثیف میسازد میشود. و وقتی که مویهای بروتها بالای لبها را بگیرد، خواهی نخواهی همراه با نوشیدنیها وخوردنیها داخل دهن میگردد. و نیز در دراز بودن بروت خلقت ظاهری انسان تغییر پیدا میکند. اگر چه کسانی که بیباکاند آن را مستحسن میپندارند.
واما ریش به عکس بروت نباید تراشیده شود زیرا خداوند ریش را وقار و زینت برای مردها آفریده است. و این زینت و جمال در وقت کلان سالی به زیبایی مویهای ریش بسیار خوش آیند است. و کسانی که نا فرمانی رسول خدا جرا مینمایند تراشیدن ریش را برای خویش زینت و جمال میپندارند.
چگونه تراشیدن ریش برای شان وقار و زینت میباشد در حالیکه زینت شان که همانا مویهای شان بوده است از بین بردهاند مخصوصاً اشخاص کلان سال در تراشیدن ریش مانند زنهای پیر وسالخورده به نظر میآیند که زیبایی و زینت خود را از دست دادهاند اگر چه در ایام جوانی خود از حسینترین زنها بودهاند مگر عادات وتقلید انسان را نابینا میسازد وبه سرحدی که خوبی برایش بدی، وبدیها برایش خوبی جلوه گر میشود.
اما کوتاه نمودن ناخنها ودور نمودن موی زیر بغل، وپاک ونظیف ساختن مفاصل انگشتان، چون جاههای مخفی و پوشیده بدن است، و در آنها کثافات جمع میگردد، ازینرو در نظافت و پاکیزگی آنها سعی بلیغ لازم است. به همین وتیره است پاک نمودن و تراشیدن موی زیر ناف.
اما استنجاء عبارت از دور ساختن چیزهایی است که از پیش و یا پس انسان خارج میگردد، خواه بوسیلۀ آب باشد ویا سنگ، و مانند آن. این کار لازم و ضروری بوده و بلکه شرطی از شرطهای طهارت محسوب میگردد.
از خلال گفتهها دانستی که عمل نمودن به این چیزها ظاهر انسان را کامل میسازد، و او را نظیف و پاکیزه میگرداند، و چیزهای زشت و ضررناک را از وی دور میسازد، و علاوه بر آن نظافت از ایمان است.
مقصود اینست که چیزهای فطرتی شامل همۀ امور شریعت میگردد، و چیزهای باطنی و ظاهری آن را در بر میگیرد، زیرا باطن انسان را از اخلاق رذیله پاک میگرداند، و او را به اخلاق پسندیده مزین میسازد، اخلاق پسندیدهای که از ایمان، توحید و اخلاص به خدا و نیایش و رجوع بذات او تعالی سر چشمه میگیرد.
و طهارت ظاهری اعضای وجود انسان را از نجاسات و کثافات، واسبابش پاکیزه میگرداند و طهارت معنوی باطن او را پاک میسازد. از همین سبب آنحضرت جفرموده است: «الطهور شطر الإيمان»«طهارت نصف ایمان است» وخداوندأمیفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِينَ وَيُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِينَ٢٢٢﴾[البقرة: ۲۲۲].
ترجمه: «همانا خداوند توبه کنندگان را دوست میدارد و پاکیزه کنندگان را دوست میدارد».
شریعت همهاش پاکی، نظافت و سترگی است و سبب رشد و نمو و کمال انسانیت میباشد و بر مطالب عالی ترغیب واز کارهای پست و حقیر انسان را باز میدارد.