مطالعه ای در معارف اسلامی

فهرست کتاب

مقام و منزلت عقل از نگاه اسلام

مقام و منزلت عقل از نگاه اسلام

دین مقدس اسلام منزلت و مقام عقل را بلند برده و به عقل ارزش و قدر قایل است، عقل بخشش و هدیه‌ای است از جانب خداوندأکه به آن انسان از حیوان متمایز می‌گردد، عقل کلیدی است که بوسیلۀ آن دروازه‌های علم و دانش بروی انسان باز می‌گردد وبه آن ضرر را از نفع می‌شناسد و توسط عقل تفکر و تدبر می‌نماید و چیز‌ها را اختراع می‌کند و علم فرا می‌گیرد و به دادن عقل خداوند به بندگان خویش امتنان نموده می‌فرماید: ﴿قُلۡ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنشَأَكُمۡ وَجَعَلَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفۡ‍ِٔدَةَۚ قَلِيلٗا مَّا تَشۡكُرُونَ٢٣[الملک: ۲۳].

«بگو: او است که شما را (از عدم) آفرید و برای شما گوش، چشم، و دل‌ها قرار داده، اندک است شکرانی که شما (در برابر آن) می‌کنید».

از نظر دین اسلام عقل مدار و اساس تکلیف است، غیر عاقل مانند دیوانه، طفل، خوابیده، و امثال آن‌ها مکلف نمی‌باشند زیرا عقل است که کلید فهم و درک است، ازینرو بعضی از علماء می‌فرمایند: «عقل برهان و حجت خداوند بر مخلوق است».

قال رسول الله ج: «رفع القلم عن ثلاثة: عن المجنون المغلوب عن عقله، حتى يبرأ وعن النائم حتى يستيقظ وعن الصبي حتى يحتلم».

رسول خدا جمی‌فرماید: «سه طائفه مرفوع القلم‌اند: دیوانه‌ای که جنون بر عقلش غالب آمده است تا وقتی که صحت یاب گردد، خوابیده تا زمانی که بیدار شود، طفل تا زمانی که به رشد و بلوغ خود برسد».

نقطۀ رابطه و وصل میان این سه طائفه همانا عدم وجود عقل سلیم است. به سبب همین اهمیت عقل در اسلام، خداوند حفاظت ونگهبانی عقل را مشروع گردانیده است وبلکه حفاظت آن را یکی از ضرورت‌های پنجگانه دین وانمود کرده است و آن‌ها عبارت‌اند از: دین، نفس، عزت و شرف، عقل و مال. روی همین اساس هر چیزی که باعث از بین بردن عقل گردد آن را حرام گردانیده است، مانند: نوشیدن شراب واستعمال مخدرات وغیره.

دین اسلام عقل را متوجه تفکر در اموری که در حدود و توان عقل است گردانیده و او را در مسائل که توان تفکر را در آن‌ها دارد رهنمونی نموده است مانند: تفکر کردن در مصالح دنیوی، و اختراع نمودن چیزهائی که برایش مفید بوده و او را در وسائل زندگی‌اش یاری می‌کند. چنانکه او را به تدبر و تفکر در آیات خداوند و دلائل قدرت کامله او تعالی که سبب تقویت و زیادت ایمانش می‌گردد و علاقۀ او را به پروردگارش مستحکم می‌سازد دستور می‌دهد.

همانطوری که اسلام عقل ار از همۀ چیزهائی که باعث دوری‌اش از افکار نا درست می‌گردد باز می‌دارد به همین قسم او را به چیزهایی که مانع رشد و منفعت‌اش می‌گردد باز می‌دارد، مانند: پیروی نمودن از اوهام و ظنون، خرافات و تسلیم شدن در برابر عادات و تقالیدیکه مخالف دین است، و فعالیت‌های عقل را منجمد می‌سازد.

با همین منزلت و مقام بزرگی که خداوند به عقل داده است اسلام به ما این را نیز گفته است که عقل سلیم از عوارض و عیوب، هیچگاه با دلائل قرآن مجید و احادیث صحیح رسول خدا جبرخورد نکرده و در تعارض قرار نمی‌گیرد. و اگر کدام تعارض وهمی‌ای میان عقل و دلائل شرعی برای بعضی از دانشمندان پیدا شود درین حالت عقل سلیم شان دوست می‌دارد که در برابر حدود شریعت اسلام و آیات کلام ربانی متوقف شود و از خود نظری را ارائه ندهد.

و همچنان عقل انسانی توان آن را ندارد که باین فهم محدود خود کنه و حقیقت احکام شرعی را درک کند درین حالت بر وی لازم است که در برابر امر خداوند تسلیم و منقاد گردد وخداوند را عبادت کند اگر چه حکمت و فلسفۀ همان حکم شرعی را نداند چنانچه حضرت علیسمی‌فرماید: اگر دین به رأی و عقل محض می‌بود مسح نمودن تحت موزه از بالای آن بهتر و افضل‌تر پنداشته می‌شد.