مطالعه ای در معارف اسلامی

فهرست کتاب

۱۳- دين اسلام دين آسانی است

۱۳- دين اسلام دين آسانی است

عن أبي هريرةسعن النبي جقال: «إن الدين يسير، ولن يشاد الدين أحد إلا غلبه، فسددوا وقاربوا وابشروا واستعينوا بالغدوة والروحة وشيء من الدلجة» متفق علیه وفي لفظ «والقصد القصد تبلغوا».

از ابو هریرهسروایت شده که آنحضرت جفرمود:

«در دین آسانی است، و کسی که با دین بمقابله بر خیزد و سختگیری کند ناکام و مغلوب می‌گردد، پس حق را طلب نموده و خود را به آن نزدیک ساخته و شادمان باشید، وبا حرکت صبحگاهی و شامگاهی و آخر شب یاری جویید (یعنی در اوقات نشاط به انجام دادن اعمال صالحه بپردازید) ودر روایتی آمده است: میانه روی کنید، میانه روی کنید تا به مقصد برسید.

این حدیث مبارک نهایت عظیم و پر محتوای است و مشتمل بر امور خیر و وصایای مفید و اصول اساسی می‌باشد. رسول خدا جدر جزء اول حدیث این قاعدۀ بزرگ را اساس قرار داده فرمودند «این دین آسان است» دین اسلام در عقاید، اعمال و افعال خود سهل وآسان می‌باشد. اساس عقاید وی را ایمان به خدا، فرشته‌های خدا، کتاب‌های خدا، پیامبران خدا، روز آخرت وایمان به قدر (اندازه) خیر وشر تشکیل می‌دهد.

اینست عقائد صحیح که با ایمان آوردن به آن اطمئنان قلبی برای شخص حاصل می‌شود و دارندۀ این عقیده به اعلی‌ترین هدف و افضل‌ترین غایه خویش نائل می‌گردد. ودارای بهترین اخلاق و صالح‌ترین اعمال می‌شود، و دین و دنیا و آخرتش درست می‌گردد، واگر این عقیده را از دست بدهد خیر وصلاحش بکلی از بین میرود. همۀ امور دین سهل وآسان بوده به نحویکه هر شخص مکلف قادر به عمل نمودن به آن می‌باشد و درین مورد هیچ مشقتی و تکلیفی را احساس نمی‌کند. عقاید دین اسلام صحیح وبسیط وآسان است هر عقل سلیم آن را می‌پذیرد و مطابق ذوق وفطرت مستقیم می‌باشد. وعمل نمودن به فرائض خیلی ساده و بسیط است.

نماز: نماز‌های پنچگانه در هر شبانه روز در اوقات معینش تکرار می‌گردد وخداوند خبیر ومهربان اداء نمودن این نماز‌ها را با جماعت واجب گردانیده، ازینرو در بجا آوردن آن‌ها تسهیلات وجود دارد زیرا عبادت در اجتماع نشاط وسرور را برای عبادت کنندگان ایجاد می‌کند، و ثقل عبادت را بر وی سهل می‌گرداند.

خداوند جل مجده در ادای این نماز‌ها صلاح دین و دنیا، و ثواب دنیوی و اخروی را وعده داده است. لذا برای بنده مسلمان واجب است که این نماز‌ها را در اوقات معین آن‌ها اداء کند، و خداأرا شکر و سپاسگزاری نماید که این نماز‌ها را برایش فرض گردانیده است زیرا هیچ بندۀ از نماز بی‌نیاز شده نمی‌تواند.

زکات: زکات تنها بر اغنیاء فرض می‌باشد و بر فقیری که دارای نصاب نباشد زکاتی نیست. زکات بر اغنیاء ازینرو فرض گردیده است تا بوسیله آن دین و اسلام شان کامل گردد واموال شان نمو کند، و اخلاق شان بهتر گردد، و خود شان ومال‌های شان از آفات و بلیات مصئون بمانند، وگناهان شان محو گردد، وبه فقراء و محتاجان مساعدت و همکاری کنند، وبه مصالح خویش بپردازند. علاوه بر آن زکات جزء بسیار کوچکی از سرمایه‌ای است که خداوند به اغنیاء ارزانی نموده است.

روزه: روزه در سال یکماه فرض می‌باشد. درین ماه مسلمانان گردهم جمع می‌گردند، خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها و همبستر شدن به همسران خویش را در روز ترک می‌دهند. خداوند به فضل و احسان خود در برابر این عمل شان دین وایمان شان را کامل می‌سازد، واجر وپاداش زیادی را نصیب شان می‌گرداند، و در گرفتن روزه خیر زیادی را روزه دار کمائی می‌کند، وتقوی که اساس همۀ افعال خیر وترک همۀ زشتی‌ها وبدی‌ها است برایش پیدا می‌شود.

حج: حج را خداوند تنها به اشخاص مستطیع (توانگر) فرض گردانیده است، ودر عمر یکمرتبه فرض می‌باشد. و در حج منافع دنیوی و اخروی زیادی وجود دارد که تحت شمار وحصر نمی‌آید، چنانچه خداوند می‌فرماید: ﴿لِّيَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ[الحج:۲۸]، «تا به منافع خویش دسترسی یابند». منافع دینی و دنیوی. وسائر مسائل شرعی در نهایت آسانی و سهولت می‌باشد خواه این مسائل از حقوق خداوند باشد ویا حقوق عباد، و همۀ این‌ها در اصل خود سهل و آسان است. چنانچه خداوندأمی‌فرماید: ﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ[البقرة: ۱۸۵]، «خداوند برای شما ارادۀ آسانی دارد وارادۀ دشواری را ندارد». با وصف آن اگر به انسان عوارض از قبیل: بیماری، سفر وغیره پیش آید خداوند بوی تخفیف نموده و حتی بعضی از واجبات را از ذمه‌اش ساقط گردانیده است ویا اوصاف آن‌ها را تغییر داده است مثلاً نماز چهار رکعتی فرض را دو رکعت گردانیده است که به همگان معلوم است.

انسان اگر به اعمال متنوع روزمره خویش از فرائض، نوافل، روزه صدقات وغیره که به انجام دادن آن‌ها مکلف است ببیند در بجا آوردن این اعمال به پیامبر بزرگوار اسلامجکه کاملترین انسان‌ها وامام ومقتدای ما می‌باشد اقتداء نماید می‌بیند که عمل نمودن به این اشیاء مشقت آور نبوده، و مانع مصالح دنیوی وی نمی‌شود. بلکه به ادای همۀ حقوق، حقوق خدا وحقوق خودش و حقوق خانواده و دوستانش و حق هر کسی که بر ذمه‌اش می‌باشد به آسانی و سهولت دسترسی پیدا می‌کند.

و اما کسی که بر خود سختگیری می‌کند وبر چیزی که آنحضرت جبه آن اکتفاء نموده اکتفاء نمی‌کند، ونه هم به دستوراتی که آنحضرت بر امت خویش ارشاد وتعلیم نموده‌اند عمل می‌کند، بلکه از افراط وغلو کار می‌گیرد، و در عبادت نیز غلو می‌نماید درین حالت دین بر وی غالب می‌آید، و در نهایت امر عاجز و نا توان می‌گردد. وعملی را که انجام می‌داد ترک می‌کند، ازینرو آنحضرت جفرمود «در دین آسانی است وکسی که با دین به مقابله بر خیزد وسختگیری کند ناکام ومغلوب می‌گردد».

کسی که در مقابله با دین شدت نماید و غلو وافراط کند، و راه متوسط را اختیار نکند، دین بر وی غالب می‌آید، بناء آن شخص حسرت و ندامت میکشد و سیر قهقرایی می‌نماید ازینرو آنحضرت جبه میانه روی دستور داده و بر آن تشویق و ترغیب نموده است، چنانچه فرموده: «میانه روی کنید، و میانه روی کنید تا به مقصد برسید».

سپس آنحضرت جبه قبول نمودن و نزدیک شدن به آن و تقویت نمودن قلب‌ها، به مژدگانی به خیر و عدم یأس توصیه فرمودند و قبول نمودن حق باین معنی است که انسان سخن حق را بگوید، و به حق عمل کند، و راه مستقیم را بپیماید، و این است رسیدن به حق از حیث قول و عمل. و اگر انسان حق را به تمام معنی دریافت نکرد باید به قدر توان خود تقوی وخدا ترسی نماید، و به هدفی که پیشرو دارد خود را نزدیک سازد، و اگر حق را به تمام وکمال دریافت نکرد، و همین که به حق نزدیک شده و حق را دانسته است اکتفاء کند. و اگر از عمل نمودن به تمام معنی عاجز ماند بقدر توان خویش عمل نماید.

از حدیث مبارک قاعدۀ مفیدی بدست می‌آید که قرآن مجید هم بر آن دلالت می‌کند چنانچه خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُمۡ[التغابن: ۱۶]. ترجمه: «بقدر توان خود از خداوند بترسید». وپیامبر اسلام جدر زمینه چنین می‌فرماید: «إذا أمرتكم بأمر فائتوا منه ما استطعتم»(زمانی که شما را به کاری دستور می‌دهم آن را بقدر توان انجام دهید). ومسائل که برین قاعده بنا یافته است تحت حصر نمی‌آید و در حدیث دیگری آنحضرت جچنین دستور داده می‌فرماید: «يسروا، ولا تعسروا، وبشروا ولا تنفروا»(آسانی نمائید، سختگیری نکنید، مژدگانی دهید، ومردم را متنفر نسازید).

سپس سخن خود را آنحضرت جبه وصیت نهایت مفیدی که عمل نمودن به آن بر نفس سهل و آسان بوده خاتمه می‌دهند. می‌فرمایند: «وبا حرکت صبحگاهی وشامگاهی وآخر شب یاری جویید (یعنی در اوقات نشاط به انجام دادن اعمال صالحه بپردازید)». این اوقات سه گانه همانطوری که یگانه وسیلۀ برای کوتاه ساختن سفر‌های نزدیک و دور بشمار می‌آید، و مسافر راحت خود وراحت مرکب سواری خود را در آن مشاهده می‌کند، و به آرامش واطمئنان سفر خویش را به پایان می‌رساند، به همین منوال یگانه وسیلۀ برای پایان رساندن سفر آخرت وسیر نمودن بر طریق مستقیم وسیر إلی الله محسوب می‌شود. بشرطیکه انسان این اوقات مناسب را در وظائف خیر واشتغال به اعمال صالحه سپری نماید. به این معنی که اول وآخر روز وحصۀ از شب خویش را مخصوصاً حصۀ اخیر شب را به عبادت و راز ونیاز با خداوند خویش بگذراند. درینصورت از خیر و باقیات الصالحات بگونه کامل ووافر بهره مند می‌گردد، وسعادت و فوز وفلاح و کامیابی همه جانبه توأم با راحت واطمئنان کامل برایش میسر می‌گردد و به مقاصد دنیوی واغراض نفسانی نایل می‌آید، و این از بزرگترین دلائل رحمت پروردگار به بندگانش بحساب می‌آید. که همچو دین کاملی که مصدر واساس سعادت ابدی است به ایشان ارزانی نمود، و توسط پیامبران خویش آن را شرح و توضیح داده، و سهل و آسان گردانیده، و برعمل کردن به آن توفیق و اعانت کرده است و بر اشخاصی که باین دین عمل می‌کنند لطف و مرحمت فرموده ایشان را از چیزهایی که باعث قطعیت و محرومیت شان می‌گردد محافظت نموده است، از حدیث مبارک چندین قاعده استنباط می‌گردد:

قاعدۀ اول: در دین اسلام به شکل عموم آسانی وجود دارد.

قاعدۀ دوم: حصول مشقت آسانی را ایجاب می‌کند.

قاعدۀ سوم: وقتی که آنحضرت جبه امری دستور دهد اطاعت از آن به قدر توان ضروری پنداشته می‌شود.

قاعدۀ چهارم: کسانی که اعمال خیر را انجام می‌دهند نشیط بوده مژدگانی ثواب وپاداش اعمال برای شان داده می‌شود.

قاعدۀ پنجم: وصیت جامع وشامل در چگونگی سیر وسلوک إلی الله که هیچ بنده مسلمانی از آن مستغنی شده نمی‌تواند.

صلوات وسلام خداوند بر روان پاک آنحضرت جکه خداوند برایش کلمات جامع ومفیدی را ارزانی نموده است.