ماجرای باب و بهاء - پژوهشی نو و مستند درباره بهایی گری

فهرست کتاب

خشونت و تصعب شدید

خشونت و تصعب شدید

با همۀ سستی و ضعفی که در آیین علی‌محمد دیده می‌شود، وی بی‌اندازه خشن و متعصب بوده به طوری که دستور می‌دهد پیروانش احدی از مخالفان آیین او را بر زمین باقی نگذارند! در کتاب «بیان فارسی» صریحاً می‌نویسد:

«بر هر صاحب اقتداری ثابت بوده و هست من عندالله بر این که نگذارد در ارض خود غیر مؤمن به بیان را»! [۱۴۶].

و در «لوح هیکل الدین» از الواح بیان دربارۀ وظیفۀ اولین فرمانروای بابی می‌گوید: «لن تذر [۱۴۷] فوق الأرض إذا استطاع أحداً غيرالبابيين» [۱۴۸].

یعنی: (چون فرمانروای بابی) توانایی یافت هیچ کس – جز بابی‌ها – را بر روی زمین باقی نگذارد»!

باز در «لوح هیکل الدین» می‌نویسد:

«أن أدخلوا كل ما على الأرض في البيان ولا تقبلوا من أحد ملأ الأرض جوهراً إن ينفق أن لا يدخل في البيان وخذوا عنهم كل ما ملكوا بغير حق» [۱۴۹].

یعنی: «همۀ مردم روی زمین را در آیین بیان داخل کنید و از هیچ کس اگر تمام زمین را پر از گوهر کند نپذیرید، چنانچه بخواهد آن را انفاق نماید تا در آیین بیان داخل نشود، و همۀ دارایی ایشان را که به ناحق مالک شده‌اند از آن‌ها بگیرید»!

همانگونه که ملاحظه می‌شود در مذهب علی‌محمد باب اگر مردم دنیا بابیگری را نپذیرند، جان‌شان در خطر است و مال‌شان باید مصادره گردد [۱۵۰].

باید دانست که در هیچ یک از ادیان آسمانی و آیین‌های الهی چنین احکام خشنی دیده نمی‌شود. به عنوان نمونه، قرآنکریم دربارۀ رفتار مسلمین با نامسلمانان می‌فرماید:

﴿لَّا يَنۡهَىٰكُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يُقَٰتِلُوكُمۡ فِي ٱلدِّينِ وَلَمۡ يُخۡرِجُوكُم مِّن دِيَٰرِكُمۡ أَن تَبَرُّوهُمۡ وَتُقۡسِطُوٓاْ إِلَيۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ ٨[الممتحنة: ۸].

@خدا شما را بازنمی‌دارد از آنان (غیر مسلمانانی) که در امر دین با شما پیکار نکردند و شما را از دیارتان بیرون نراندند که با ایشان نیکی کنید و دربارۀ آن‌ها عدالت ورزید، همانا خدا عادلان را دوست دارد! [۱۵۱].

و پیامبر بزرگوار اسلامصفرمود:

«أَلاَ مَنْ ظَلَمَ مُعَاهِدًا أَوِ انْتَقَصَهُ أَوْ كَلَّفَهُ فَوْقَ طَاقَتِهِ أَوْ أَخَذَ مِنْهُ شَيْئًا بِغَيْرِ طِيبِ نَفْسٍ، فَأَنَا حَجِيجُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» [۱۵۲].

یعنی: «بدانید کسی که به هم‌پیمانی غیر مسلمان ستم کند یا در کار او نقصان روا دارد یا او را به کاری بیش از طاقتش وادارد یا از او چیزی بدون رضایتش بگیرد، من روز رستاخیز معارض وی خواهم بود».

عباس عبدالبهاء در کتاب «مفاوضات» می‌گوید:

«در نجران طائفه‌ای از مسیحی بودند، و حضرت محمد گفت: هرکس به حقوق این‌ها تعدی کند من خصم او هستم و در نزد خدا بر او اقامۀ دعوی می‌کنم» [۱۵۳].

[۱۴۶] بیان فارسی، ص۲۶۲. [۱۴۷] علی‌محمد در اینجا اشتباه نموده و (لن یذر) صحیح است. [۱۴۸] لوح هیکل الدین، ص۱۵. [۱۴۹] لوح هیکل الدین، ص۶. [۱۵۰] ابوالفضل گلپایگانی (مبلغ بهایی) در کتاب «کشف الغطاء» در صفحه ۱۳۰ (چاپ تاشکند، مطبعۀ کویر) می‌نویسد: «در باب خامس از واحد خامس «بیان» می‌خواند، آنچه خلاصۀ آن این است که نفس‌کشیدن غیر مؤمن به «بیان» بر او حرام است تا چه رسد به اموال او. و لذا بر اولی القدرة لازم است که اموال ناس را بگیرند و به آن‌ها رد نکنند، مگر وقتی که ایمان به صاحب «بیان» بیاورند. انتهی»!. [۱۵۱] اشراق خاوری (مبلغ بهایی) در کتاب «محاضرات» در بارۀ این آیۀ شریفه قرآنی می‌نویسد: «در این آیه صریحاً می‌فرماید به کفار و مشرکین که اذیت آن‌ها به شما نرسیده، مهربانی کنید و به عدالت رفتار فرمایید». (محاضرات، ج۱، ص۴۷۴ و ۴۷۵، مؤسسه مطبوعات امری، ۱۲۰ بدیع). [۱۵۲] سنن ابی داود، کتاب الإمارة، باب ۳۳، ص۴۳۷، چاپ اسلامبول. [۱۵۳] مفاوضات عبدالبهاء، ص۱۷، چاپ لیدن، سنة ۱۹۰۸ م.