ماجرای باب و بهاء - پژوهشی نو و مستند درباره بهایی گری

فهرست کتاب

من فعّال ما یشاء هستم!

من فعّال ما یشاء هستم!

باری، حسینعلی مازندرانی چون عَلَم الوهیت برافراشت، گمان کرد که حق دارد بنا به میل و ارادۀ شخصی، هر حکمی را دربارۀ دیگران صادر نماید و هر تکلیفی را بر آنان بار کند. از همین رو، در آغاز کتاب «اقدس» که کتاب قانون یا «آیین نامۀ بهایی‌گری» شمرده می‌شود، می‌نویسد که مقام وی، مقام نفس خدا در عالم امر و خلق است «الذي كان مقام نفسه في عالم الأمر والخلق» [۲۶۸]و در کتاب «اشراقات» نسبت به ظهور خود می‌گوید: «حق جل جلاله با عَلَم یَفعَلُ ما یشاء آمده»! [۲۶۹]و بدین دستاویز، خویشتن را «قبله‌گاه» مریدانش شمرده و دستور داده است که چون نماز می‌گزارند، رو به سوی وی آورند، چنانکه گفته است:

«وإذا أردتم الصلوة ولّوا وجوهكم شطري الأقدس المقام المقدّس... وعند غروب شمس الحقيقة والتبيان، المقر الذي قدرّناه لكم» [۲۷۰].

یعنی: «چون خواستید که نماز بگزارید، روی خود را به سوی مقام اقدس و مقدس من بگردانید... و به هنگام غروب خورشید حقیقت و بیان (یعنی در زمان مرگ من) روی به جایگاهی آورید که برایتان قرار داده‌یم».

البته معلوم نیست حسینعلی بهاء چگونه انتظار داشته که پیروانش در زمان حیات وی، روی به طرف او گردانند و حسینعلی را قبله‌گاه نماز قرار دهند؟ زیرا موجود متحرک را نتوان قبله‌گاه نماز ساخت، و وسیله‌ای که هر لحظه جایگاه دقیق او را نشان دهد هم در دست نیست، ولی حسینعلی این مشکل را حل نموده و گفته است که اگر من «آب زلال» را چون «بادة ناب» دانستم و یا «آسمان» را همچون «زمین» شمردم، هیچکس حق اعتراض ندارد و باید بدون دلیل بپذیرد! چنانکه در کتاب «اشراقات» می‌نویسد:

«لو يحكم على الماء حكم الخمر وعلى السماء حكم الأرض وعلى النور حكم النار، حق لا ريب فيه وليس لأحد أن يعترض عليه أو يقول لم وبم»؟ [۲۷۱].

یعنی: «اگر (بهاء) دربارۀ آب حکم باده را صادر کند و دربارۀ آسمان چون زمین حکم نماید و دربارۀ نور مانند آتش فتوی دهد، همگی درست است و شک در آن نیست، و هیچکس را نرسد که بر آن اعتراض کند یا چون و چرا نماید»!

[۲۶۸] کتاب اقدس، اثر حسینعلی بهاء، ص ۲، چاپ بمبئی سنة ۱۳۱۴. [۲۶۹] کتاب اشراقات، اثر حسینعلی بهاء، ص ۱۷. [۲۷۰] کتاب اقدس، ص ۳ و ۴. [۲۷۱] کتاب اشراقات، ص ۵۸.